ساز و کار درون
اگر جوان در عمق وجود و وجدان و فطرت خویش خوب بنگرد، در خواهد یافت که معمولا پذیرش استدلال منطقى و آگاهى یافتن از علت کارها و انصاف دادن در برخوردها و واقع بینى و واقع اندیشى در موضوعات ، او را در تشخیص و ارزیابى صحیح از امور و حوادث بسیار کمک مى کند. مهم ، فهم صحیح مسائل و دریافت درست موضوعات است و تعقل و تفکر درباره علت حوادث و رویدادها مانع بروز هیجانات افراطى ، عصبانیت هاى نابه جا و یا رفتارهاى نامناسب جنسى مى شود؛ چرا که تفکر صحیح در امور خود به خود، انسان را به طرف کارهاى خوب و شایسته و انجام دادن آنها به پیش مى برد: التفکر یدعوا الى البر و العمل به (۷) تفکر، انسان را به سوى نیکى و نیک رفتارى فرا مى خواند. دیدگاه ها و قضاوت هاى یک جانبه و یک بعدى جوان درباره رفتار دیگران (رفتارى که مورد نقد و ارزیابى قرار نگرفته ) و همچنین داشتن انتظارات ثابت و کلیشه اى از افراد (به علت کم تجربگى ) و حتم دانستن بایدها و نبایدهاى سلیقه اى درباره رفتار دیگر انسان ها و داشتن توقعات زورمندانه (بدون مشورت و نظر خواهى از آنان ) و نداشتن روحیه انعطاف پذیرى ، ریشه و اساس بروز هیجانات و عصبانیت هاى نابهنجار و رفتار نامعقولانه جوان را تشکیل مى دهند. برخى احساسات و هیجانات ، با اهداف و مقاصد ما هماهنگى دارند و موجب نشاط و افزایش انگیزه ما در کارها مى شوند، به طورى که کمک مى کنند تا به اهداف و مقاصد ارزشمند خود دست یابیم . این گونه احساسات و عواطف را ((هیجانات مثبت )) نام مى نهند.
اگر جوان در عمق وجود و وجدان و فطرت خویش خوب بنگرد، در خواهد یافت که معمولا پذیرش استدلال منطقى و آگاهى یافتن از علت کارها و انصاف دادن در برخوردها و واقع بینى و واقع اندیشى در موضوعات ، او را در تشخیص و ارزیابى صحیح از امور و حوادث بسیار کمک مى کند. مهم ، فهم صحیح مسائل و دریافت درست موضوعات است و تعقل و تفکر درباره علت حوادث و رویدادها مانع بروز هیجانات افراطى ، عصبانیت هاى نابه جا و یا رفتارهاى نامناسب جنسى مى شود؛ چرا که تفکر صحیح در امور خود به خود، انسان را به طرف کارهاى خوب و شایسته و انجام دادن آنها به پیش مى برد: التفکر یدعوا الى البر و العمل به (۷) تفکر، انسان را به سوى نیکى و نیک رفتارى فرا مى خواند. دیدگاه ها و قضاوت هاى یک جانبه و یک بعدى جوان درباره رفتار دیگران (رفتارى که مورد نقد و ارزیابى قرار نگرفته ) و همچنین داشتن انتظارات ثابت و کلیشه اى از افراد (به علت کم تجربگى ) و حتم دانستن بایدها و نبایدهاى سلیقه اى درباره رفتار دیگر انسان ها و داشتن توقعات زورمندانه (بدون مشورت و نظر خواهى از آنان ) و نداشتن روحیه انعطاف پذیرى ، ریشه و اساس بروز هیجانات و عصبانیت هاى نابهنجار و رفتار نامعقولانه جوان را تشکیل مى دهند. برخى احساسات و هیجانات ، با اهداف و مقاصد ما هماهنگى دارند و موجب نشاط و افزایش انگیزه ما در کارها مى شوند، به طورى که کمک مى کنند تا به اهداف و مقاصد ارزشمند خود دست یابیم . این گونه احساسات و عواطف را ((هیجانات مثبت )) نام مى نهند. گاهى احساسات و هیجاناتى ظهور مى یابند که مانع دستیابى ما به اهداف و مقاصد ارزشمند مى شوند؛ یعنى بروز آن ها همراه با حالت افسردگى ، عصبانیت ، نارضایتى ، تاسف و فشار و خشونت است که عملا انسان را از رسیدن به اهداف و مقاصد متعالى باز مى دارند. این گونه هیجانات را ((هیجانات منفى )) نام نهاده اند.