رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

زن در زندگی اجتماعی (از کتاب مرد شرقی اثر عزیز نسین)

شرکت زن ها در کارهای اجتماعی و اثر آن در خوشبختی خانواده یکی از مسائل مهم اجتماعی است که طرفداران و مخالفین پر و پا قرص دارد . مخالفین عقیده دارند که (شرکت زن در کارهای اجتماعی مانع خوشبختی و سعادت خانواده ها است). “حرف از این مزخرفتر نمی شود” من میتوانم خلاف این را ثابت کنم و بهترین دلیل و مدرکم زندگی موفقیت آمیز خودم است . از موقعی که دموکراسی را به کشور ما وارد کردند به همان نسبت که روز بروز انتخاب و کلا آسان تر شده،در عوض زندگی مشکل تر و سخت تر گردیده است. به همین دلیل وقتی من تصمیم گرفتم زن بگیرم خانمی را انتخاب کردم که کارمند یکی از بانک ها بود. او ششصد و پنجاه لیره حقوق داشت و در همین حدود هم من از روزنامه ای که شب ها در آنجا کار می کردم می گرفتم. با این ترتیب ازدواج فشار چندانی روی کول من نداشت و اگر هر دو حقوقمان را روی هم می گذاشتیم می توانستیم زندگی نسبتآ خوبی را بگذارانیم. روزی که می خواستم عروسی کنیم زن من از بانک مرخصی گرفت و من هم با اینکه شب پیش تا صبح کار کرده بودم آن روز نخوابیدم و برای اجرای مراسم ازدواج به محضر رفتم.

شرکت زن ها در کارهای اجتماعی و اثر آن در خوشبختی خانواده یکی از مسائل مهم اجتماعی است که طرفداران و مخالفین پر و پا قرص دارد . مخالفین عقیده دارند که (شرکت زن در کارهای اجتماعی مانع خوشبختی و سعادت خانواده ها است). “حرف از این مزخرفتر نمی شود” من میتوانم خلاف این را ثابت کنم و بهترین دلیل و مدرکم زندگی موفقیت آمیز خودم است . از موقعی که دموکراسی را به کشور ما وارد کردند به همان نسبت که روز بروز انتخاب و کلا آسان تر شده،در عوض زندگی مشکل تر و سخت تر گردیده است. به همین دلیل وقتی من تصمیم گرفتم زن بگیرم خانمی را انتخاب کردم که کارمند یکی از بانک ها بود. او ششصد و پنجاه لیره حقوق داشت و در همین حدود هم من از روزنامه ای که شب ها در آنجا کار می کردم می گرفتم. با این ترتیب ازدواج فشار چندانی روی کول من نداشت و اگر هر دو حقوقمان را روی هم می گذاشتیم می توانستیم زندگی نسبتآ خوبی را بگذارانیم. روزی که می خواستم عروسی کنیم زن من از بانک مرخصی گرفت و من هم با اینکه شب پیش تا صبح کار کرده بودم آن روز نخوابیدم و برای اجرای مراسم ازدواج به محضر رفتم. بدبختانه ساعات خوشی و لذت من خیلی کم دوام کرد چونکه من شب ها کار می کردم و مجبور بودم به اداره روزنامه بروم ناچار خسته و بی حال به سر کارم رفتم و تا صبح کار کردم. وقتی به خانه بر گشتم زنم به اداره رفته و یادداشتی به این مضمون روی در اطاق خواب سنجاق کرده بود: (شوهر عزیزم نتوانستم صبر کنم بیایی کارم دیر می شد چشم های تو را می بوسم.) از خواندن این جمله اشک ذوق توی چشمانم پر شد ولی به قدری خسته و کوفته بودم که بیش از چند دقیقه نتوانستم به او فکر کنم و خوابم برد. هنگامی که از خواب بیدار شدم محبوبه نازنینم هنوز از سر کار بر نگشته بود و مدتی هم از سرویس کارم می گذشت.در جواب زنم یاد داشتی نوشتم و همان جا روی در سنجاق کردم: (عزیزم،با همه اشتیاقی که به دیدنت دارم چون کارم خیلی دیر شده مجبورم بروم.لپ های تو را می بوسم.) فردا هم ما همدیگر را ندیدیم و زن ایده آل من دوباره یاد داشت پر معنی و شیرینی روی در سنجاق کرده بود:(عزیز دل من، هزار هزار هزار بار می بوسمت.)من هم جوابش را همان جا روی در گذاشتم:(تصدقت،نامه ات رسید خیلی ممنونم ،برای یک بوسه ات دلم یک ذره شده). از این به بعد تمام این هفته را ما به وسیله نامه همدیگر را ماچ می کردیم و با یک دنیا شوق و آرزو در انتظار روز تعطیل بودیم. و باز از روز اول هفته معاشقه کتبی ما شروع می شد،ولی هر هفته جملات کوتاه تر و مختصر تر می شد،گاهی هم این وظیفه را فراموش می کردم؟! بعد از دو سه ماه یک روز صبح که به خانه برگشتم متوجه شدم کاغذ مفصلی روی در اتاق خواب سنجاق شده با تعجب آن را برداشتم و شروع بخواندن کردم:(شوهر بهتر از جانم حالم خیلی خوبست می خواهم خبر خوشی به تو بدهم ، به زودی ما صاحب یک بچه خواهیم شد. می دانی از امروز وظیفه ما خیلی مشگل تر خواهد بود می بایست از این به بعد بیشتر کار کنیم و ساعات فراغت و حتی روز های تعطیل را هم بیهوده نگذارانیم یادت نرود که من منتظر کاغذ های تو هستم فقط مال تو ). از دانستن این خبر مثل همه پدر ها خوشحال شدم و با این که خیلی خسته بودم به بازار رفتم و یک دست بند طلایی برای زنم خریدم. و عصر هم که می خواستم به سر کارم بروم یادداشتی نوشتم و روی در سنجاق کردم:(فرشته من بی اندازه خوشحالم. کادوی ناقابلی برایت تهیه کرده ام و زیر بالش گذاشته ام هزار هزار هزار بار ترا می بوسم ). البته با گذشت زمان زن و شوهر ها به هم عادت می کنند و عشق آتشین آن ها کم کم سرد می شود ما هم کمتر بیاد هم می افتادیم.. یواش یواش نامه نوشتن ما هم قطع شد. اما جوراب های شسته و زیر پیراهنی هایم که هر هفته روی میز کنار تخت حاضر بود نشان می داد که زنم هر روز به خانه می آید و کار هایش را انجام می دهد. با این ترتیب سال های زیادی از زندگی سعادت آمیز خانواده ما گذشت بدون این که ما فرصت پیدا کرده باشیم دعوا و مرافعه کنیم و برای یکدیگر بهانه بتراشیم. یک روز که خیلی خسته بودم به سینما رفتم در سالن سینما پیش آمد عجیبی رخ داد یک زن خوشگل که لباس شیک و گرانقیمتی پوشیده بود در حالی که ۳ تا بچه کوچولو دنبالش بودند به طرف من آمد و با ذوق زدگی سلام داد. من یکباره یکه ای خوردم. قیافه اش خیلی به نظرم آشنا آمد ولی او را نشناختم. از قیافه ام و از خیره گی چشمهایم موضوع را فهمید و گفت: – منم. زنت هستم این ها هم بچه هایت هستند. من از خجالت سرخ شدم .. گر چه حق هم داشتم آخر من زن و بچه هایم را هیچوقت اینجوری تر و تمیز و لباس پوشیده ندیده بودم. حالا چند سال از آن روز می گذرد و ما چند تا بچه دیگر پیدا کرده ایم و بحمدالله تا کنون کوچکترین اختلافی بین ما پیدا نشده و زندگی ما تیره نگردیده چون اصلآ وقت پیدا نکرده ایم که روی موضوعی بحث کنیم. در حالی که اگر من با زنی ازدواج می کردم که بیکار بود مسلمآ در همان ماه های اول سر و صدا و دعوا و مرافعه راه می انداختیم و زندگی زناشویی ما زیاد طول نمی کشید. این آزمایش بهترین دلیلی است که شرکت زن در کارهای اجتماعی هیچوقت مانع خوشبختی خانوانده ها نیست بلکه تنها عامل مؤثر دوام و بقا خانوادهاست و من امروز یکی از طرفداران جدی شرکت زن ها در امور اجتماعی هستم!!

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد