دو هزارنفر با خمسه در «مینا وغنچه» عکس یادگاری گرفتند!

کارگردان فیلم سینمایی «مینا وغنچه» گفت : زمان فیلمبرداری در یکی از پارک های مشهد، جمعیت مردمی که برای تماشا آمده بودند، به قدری زیاد بود که مجبورشدیم فیلمبرداری را قطع کنیم و آنگاه آقای خمسه به میان جمعیت رفت و به آنها قول داد بعد از فیلمبرداری با همه آنها عکس یادگاری بگیرد.
محمد حسین پور که به همراه همسرش «جهان خادم المله» در سال ۱۳۷۵ کارگردانی فیلم کودک «مینا و غنچه» را برعهد داشته است، در گفت و گو با خبرگزاری سینمای ایران در مورد خاطرات ساخت فیلمهای کودک، افزود: خاطرات شیرینی از زمان تولید فیلم «مینا و غنچه» با بچه های بازیگر وجود دارد اما آنچه که من اینجا می خواهم ذکرکنم حضور بازیگر شاخصی مثل آقای علیرضا خمسه در کنار بچه ها بود و به دلیل حضور ایشان در فیلم ، که بچه ها او را می شناختند و دوستش داشتند کار با بچه ها تقریبا راحت تر بود.
وی افزود: آقای خمسه با آنها بده بستان های خیلی خیلی خوبی داشت وبچه ها هم با اوهماهنگ بودند ودرحالی که مربی مهد کودک بچه ها سر صحنه حضور داشت اما آنقدر بچه ها با آقای خمسه صمیمی شده بودند که بعضی از کارهایی را که باید مربی برای آنها انجام می داد را از آقای خمسه تقاضا می کردند و ایشان هم با کمال میل می پذیرفتند درحالی که خود ایشان هم درآن زمان دارای بچه سه ساله ای بودند که در برخی ازصحنه های فیلم نیز حضور داشت.
وی ادامه داد : من خیلی مایل هستم که علیرضا خمسه را همیشه آقای خمسه صدا بزنم، چرا که معتقدم ایشان در سواد ، معلومات ، مردم داری ،اخلاق و رفتار واقعا آقا است

کارگردان فیلم سینمایی «مینا وغنچه» گفت : زمان فیلمبرداری در یکی از پارک های مشهد، جمعیت مردمی که برای تماشا آمده بودند، به قدری زیاد بود که مجبورشدیم فیلمبرداری را قطع کنیم و آنگاه آقای خمسه به میان جمعیت رفت و به آنها قول داد بعد از فیلمبرداری با همه آنها عکس یادگاری بگیرد.
محمد حسین پور که به همراه همسرش «جهان خادم المله» در سال ۱۳۷۵ کارگردانی فیلم کودک «مینا و غنچه» را برعهد داشته است، در گفت و گو با خبرگزاری سینمای ایران در مورد خاطرات ساخت فیلمهای کودک، افزود: خاطرات شیرینی از زمان تولید فیلم «مینا و غنچه» با بچه های بازیگر وجود دارد اما آنچه که من اینجا می خواهم ذکرکنم حضور بازیگر شاخصی مثل آقای علیرضا خمسه در کنار بچه ها بود و به دلیل حضور ایشان در فیلم ، که بچه ها او را می شناختند و دوستش داشتند کار با بچه ها تقریبا راحت تر بود.
وی افزود: آقای خمسه با آنها بده بستان های خیلی خیلی خوبی داشت وبچه ها هم با اوهماهنگ بودند ودرحالی که مربی مهد کودک بچه ها سر صحنه حضور داشت اما آنقدر بچه ها با آقای خمسه صمیمی شده بودند که بعضی از کارهایی را که باید مربی برای آنها انجام می داد را از آقای خمسه تقاضا می کردند و ایشان هم با کمال میل می پذیرفتند درحالی که خود ایشان هم درآن زمان دارای بچه سه ساله ای بودند که در برخی ازصحنه های فیلم نیز حضور داشت.
وی ادامه داد : من خیلی مایل هستم که علیرضا خمسه را همیشه آقای خمسه صدا بزنم، چرا که معتقدم ایشان در سواد ، معلومات ، مردم داری ،اخلاق و رفتار واقعا آقا است و تنها خاطره خوبی که از ایشان به هنگام فیلمبرداری فیلم «مینا و غنچه» دارم، این است که ما زمانی که در پارک ملت مشهد فیلمبرداری داشتیم، ازدحام جمعیت به قدری زیاد بود که ما مجبور شدیم فیلمبرداری را قطع کنیم، آن گاه آقای خمسه به میان جمعیت رفت و به آنها قول داد بعد از فیلمبرداری با همه آنها عکس یادگاری بگیرد و امضا بدهد. ناگهان سکوت عجیبی جمعیت را فرا گرفت و ما توانستیم بدون مزاحمت سکانس های خودمان را که پروداکشن باران بود را بگیریم و در آخر هم آقای خمسه به میان جمعیت که شاید بالغ بر۲ هزار نفر بودند رفت و با آنهایی که مایل بودند عکس یادگاری گرفت و امضا داد و من آنجا به این باور رسیدم که ایشان بی شک هنرپیشه مردمی است که هیچگاه خودش را گم نکرده است و مردمداری اش حلال مشکلات است.
کارگردان سریال کودکانه «آی آدمها» اضافه کرد: به یاد دارم که چند جوان با دیدن آقای خمسه، متلکی درمورد دماغ ایشان به او گفتند و آقای خمسه بدون اینکه ازاین حرف ناراحت بشود با خوشرویی به آنها گفت اگر من این دماغ را نداشتم حتما هنرپیشه نمی شدم .
حسین پور تصریح کرد: آقای خمسه معتقد بود که همه هنرمندان متعلق به مردم هستند و اگر از این مردم به دلیل غرور و خود بزرگ بینی فاصله بگیرند دیگر اعتباری نخواهند داشت، حتی به من گفت باید با مردم که دور گروه فیلمبرداری حلقه می زنند و مزاحم کار می شوند هم با صبوری وخوشرویی برخورد کنید و مطمئن باشید که آنها خواهند پذیرفت . همراهی با آقای خمسه باعث شد که من به این نتیجه برسم که همه صفات خوب یکجا دراین مرد جمع شده است.
کارگردان فیلم مینا وغنچه با بیان اینکه سه عنصر پاکی، صداقت و تخیل در همه بچه ها موج می زند، خاطرنشان کرد: دختربچه ۵ ساله فیلم «مینا و غنچه» که نام اصلی اش نازنین ساغری بود دارای موهای بلندی بود و او باید به اقتضای داستان فیلم ، جلوی آینه می ایستاد و موهایش را کوتاه می کرد، هنگامی که من از او پرسیدم آیا حاضری موهایت را کوتاه کنی مکثی کرد و گفت شما هرچه بگوئید انجام می دهم اما باید پدرم هم اجازه بدهد، پرسیدم چرا ؟ گفت چون پدرم موهای بلند من را خیلی دوست دارد، وقتی با پدرش صحبت کردیم ایشان به ما گفت نازنین موهای بلندش را خیلی دوست دارد و شاید به همین دلیل من را بهانه کرده اما چون بازی در فیلم را بیشتر از موهایش دوست دارد و خودش هم موافق است موهایش را کوتاه کنید و زمانی که صحنه کوتاه کردن موی نازنین را فیلمبرداری می کردیم، او درحالی که جلو آینه موهایش را کوتاه می کرد ناخدا گاه شروع به گریه کردن کرد و در واقع برای موهایش که حالا کوتاه شده بود، گربه می کرد .
این کارگردان فیلمهای کودک با اشاره به دنیای شاد کودکان، تاکید کرد: فیلم و جشن سینمای کودک باید مختص بچه ها باشد و ما فیلمسازی درباره بچه ها و به بهانه بچه ها نداریم، وقتی بچه ها با فیلمهای شادی مثل کلاه قرمزی ارتباط برقرار می کنند، چرا ما نباید این مسیر را ادامه دهیم. فیلم کودکانه باید فضا شاد و تخیلی را برای آنها فراهم سازد چرا که قوه تخیل بچه ها کارایی زیادی دارد و آنها با بخش اعظمی از این تخیل زندگی می کنند، بنابراین ما سرصحنه از بچه ها بازی نمی گرفتیم، چرا که آنها هر لحظه زندگی می کنند و جذاب ترین و شیرین ترین لحظات فیلم، لحظه های نابی است که بازیگر کودک مبادرت به خلق صحنه ای می کند که اصلا انتظارش را ندارید.