درددلهای بازیگر «ستارههای سربی» و «چهارچرخ»
سینماییها به من پیشنهاد بازی نمیدهند
تواناییهایم نهفته است کشفم کنید
برای گرفتن هر گفت وگو به دنبال انگیزه آن میگردم و مهم ترین دلیل گفت وگو با یک بازیگر، بازی قابل قبول و خوبش است. هنگامیکه مجموعه «ستارههای سربی» را که به معضل اعتیاد میپردازد نگاه میکردم بازی متفاوت، خوب و روان «رضا توکلی» من را مجاب کرد تا گوشی تلفن را بردارم و با او تماس بگیرم. توکلی که اهل مشهد است با همان مهربانی همیشگی اش پاسخ میدهد و میگوید: مشغول بازی در مجموعه ای برای ماه مبارک رمضان به نام «پنج کیلومتر تا بهشت» هستم. بنابراین قرار ما برای روز بعد موکول شد. وقتی دوباره با او تماس میگیرم شماره تلفن منزل را میدهد و میگوید شماره منزل مادرم است و برای صرف ناهار این جا آمده ام و من باب مزاح ادامه میدهد که میخواهد مادرش را هنرپیشه کند چون نون خوبی دارد! «رضا توکلی» کارنامه پرفراز و نشیبی دارد و بازی خوبش را نباید در مجموعههای «زیرزمین»، «مردان آنجلس»، «او یک فرشته بود»، «یک وجب خاک» و «ستارههای سربی» نادیده گرفت.
رضا توکلی» در مجموعه «ستارههای سربی» نقش مهرداد، انسان شکست خورده ای را بازی میکند که بعد از گذشت ۷ سال به خانه باز میگردد. به بهانه پخش این مجموعه و بازی قابل اعتنای او با وی گپی زدیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
جناب توکلی خسته نباشید. به عنوان نخستین سوال؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
سینماییها به من پیشنهاد بازی نمیدهند
تواناییهایم نهفته است کشفم کنید
برای گرفتن هر گفت وگو به دنبال انگیزه آن میگردم و مهم ترین دلیل گفت وگو با یک بازیگر، بازی قابل قبول و خوبش است. هنگامیکه مجموعه «ستارههای سربی» را که به معضل اعتیاد میپردازد نگاه میکردم بازی متفاوت، خوب و روان «رضا توکلی» من را مجاب کرد تا گوشی تلفن را بردارم و با او تماس بگیرم. توکلی که اهل مشهد است با همان مهربانی همیشگی اش پاسخ میدهد و میگوید: مشغول بازی در مجموعه ای برای ماه مبارک رمضان به نام «پنج کیلومتر تا بهشت» هستم. بنابراین قرار ما برای روز بعد موکول شد. وقتی دوباره با او تماس میگیرم شماره تلفن منزل را میدهد و میگوید شماره منزل مادرم است و برای صرف ناهار این جا آمده ام و من باب مزاح ادامه میدهد که میخواهد مادرش را هنرپیشه کند چون نون خوبی دارد! «رضا توکلی» کارنامه پرفراز و نشیبی دارد و بازی خوبش را نباید در مجموعههای «زیرزمین»، «مردان آنجلس»، «او یک فرشته بود»، «یک وجب خاک» و «ستارههای سربی» نادیده گرفت.
رضا توکلی» در مجموعه «ستارههای سربی» نقش مهرداد، انسان شکست خورده ای را بازی میکند که بعد از گذشت ۷ سال به خانه باز میگردد. به بهانه پخش این مجموعه و بازی قابل اعتنای او با وی گپی زدیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
جناب توکلی خسته نباشید. به عنوان نخستین سوال؛ در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
از شما تشکر میکنم و میگویم که برایم بسیار عزیز هستید. با شما که صحبت میکنم یاد اقوامم در مشهد میافتم. مشغول بازی در مجموعه «پنج کیلومتر تا بهشت» علیرضا افخمی هستم و با توجه به ارادتی که نسبت به او دارم بازی در مجموعه را پذیرفتم. افخمی به من گفت برای برق چشمانت، میمیک صورت و این که میدانم چه خروجی بیرون میآید تو را انتخاب کردم. این مجموعه ماورایی و به افکار افخمی نزدیک است.
مجبورم نقشهای تکراری بازی کنم
اگر نگاهی به کارنامه هنری شما بیندازیم بازی در آثاری هم چون تعقیب سایهها، جوانی، روز شیطان، مریم مقدس، خیلی دور خیلی نزدیک، دارا و ندار، او یک فرشته بود، زیرزمین و فاصلهها وجود دارد که برخی از آنها قابل دفاع هستند و در برخی هم بازی کلیشه ای داشتید که البته بخشی به فیلم نامه بر میگردد. با این توضیح، فیلم نامه «ستارههای سربی» چه ویژگی داشت که بازی در این نقش و فضای متفاوت آن را تجربه کردید؟
ابتدا باید بگویم که نقش یک پلیس را برای مجموعه «پنج کیلومتر تا بهشت» بازی میکنم که کلیشه ای است اما سعی میکنم نقش متفاوتی را ارائه دهم، اما این که کجا، در چه سیستم هنری، با چه کارگردانی و چگونه انتخاب میشوی، همه دست به دست هم میدهد که بازیگرهای توانمند ما نتوانند آن چه را که در چنته دارند، ارائه دهند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و در جاهایی مجبورم نقشهای تکراری بازی کنم. البته نقشهایی است که به لحاظ فنی اشکالی برای تکرار آن نیست.
من بازی متفاوتی در «او یک فرشته بود» ارائه دادم و چون خیلی به آن شخصیت علاقه مندم دوباره تکرارش نکردم. متأسفانه بیشتر فیلم نامهها کیفیت لازم را ندارند و برای امرار معاش مجبور میشوم برخی از فیلم نامههای پیشنهادی را که به آن تمایلی ندارم، کار کنم.
کسی به ما خسته نباشید نمیگوید
اشاره ای به آثاری که بازی کرده بودید کردیم. میخواستم بدانم چگونه به مجموعه «ستارههای سربی» دعوت شدید؟
قبل از این که پاسخ سوالتان را بدهم اجازه بدهید، سخنی بگویم. مجموعه «ستارههای سربی» اثر خوبی است و جامعه ما نیاز دارد تا این گونه آثار ساخته شود. کارگردانی و بازیگری هم خوب است، البته جدا از برخی بازیها که در آن اغراق شده است .«ستارههای سربی» بعد از گذشت دو سال روانه آنتن شد و سوالم این است که با توجه به شرایط فعلی و وجود شبکههای مختلف ماهواره ای، چرا یک مجموعه را در تلویزیون نگه میدارند و در زمان ساختش پخش نمیکنند و بعد از مدتی در زمان نامناسبی روانه آنتن میکنند و این که چرا با وجود تولید مجموعه متفاوت «ستارههای سربی» که مربوط به لایههای زیرین جامعه است و به چگونگی تربیت جوانان و معضلاتی که در ارتباطهایشان اتفاق میافتد، میپردازد، کسی به ما خسته نباشید نمیگوید. من اکنون به عنوان بازیگر مجموعه صحبت نمیکنم بلکه در مقام بیننده میگویم که چرا نسبت به چنین اثری بی توجهی میشود و متأسفانه برنامه ریزی نامناسب برای پخش آن سبب شده است تا مخاطب خود را از دست بدهیم. سوالم این جاست که چرا سینماییها پیشنهاد بازی به من نمیدهند. برای این کار «محمدرضا آهنج» مرا دعوت کرد و گفت علاقه مندم این نقش را بازی کنی؛ ولی نمیخواهم تکنیکی باشد زیرا معتقدم خیلی از بازیگرها تکنیک را براحساس غلبه میدهند که نادرست است، زیرا ابتدا و انتهای بازی بازیگر با همه وجودش در چشمها، احساس و عواطفش است که به بیننده منتقل میشود. اکنون با «علیرضا افخمی» مجموعه ماه رمضان را کار میکنم و از او پرسیدم که چرا دوباره نقش پلیس را برایم در نظر گرفتی؟ پاسخ داد که میدانم چه میخواهم و از تو آن نگاه و خروجی را میخواهم که در «او یک فرشته بود» و «زیرزمین» جواب داد. برای درد دل این سخنان را به شما میگویم تا مردم بدانند دغدغههای من بازیگر که میخندم، اشک میریزم یا گریه تان میاندازم چیست؟
کارشناسان تلویزیون کجا هستند؟
شما بازی متفاوت، روان و خوبی در مجموعه «ستارههای سربی» دارید و فیلم نامه هم به قلم «هومان فاضل» به رشته تحریر درآمده که دارای ظرافتهایی است هنگام مطالعه فیلم نامه کدام ویژگی نقش شما را مجذوب کرد؟
به نویسنده مجموعه تبریک میگویم زیرا در دیالوگ و سکانس بندی نخست یک نویسنده، نوع نگاهش را در مییابی.
وقتی فیلم نامه را مطالعه کردم به کارگردان گفتم مهرداد بعد از ۷ سال از زندان بر میگردد. او زن و فرزندش را رها کرده و اشتباهی بزرگ در زندگی اش مرتکب شده است. در این رابطه بحث و گفت وگو کردیم تا به دیالوگی رسیدیم که مهرداد دم در خانه اش میآید و بعد از ۷ سال همسرش را میبیند بدنش میلرزد اما فقط به همسرش ناهید میگوید: خوابم برده بود. معتقدم وقتی یک فیلم نامه نویس دیالوگ خوبی را به دهن بازیگر میدهد، او به خوبی مفهوم را منتقل میکند و از این نوع قصهها تاکنون زیاد کار شده است. خوشحالم که مردم «ستارههای سربی» را دیده اند و مردم خود یک کارشناس هستند اما کارشناسان تلویزیون کجا هستند ؟ چرا درباره مجموعه نظر نمیدهند. در این مجموعه نقش مهرداد را به دلیل فراز و نشیبی که در زندگی اش بود دوست داشتم.
بازی در «چهار چرخ» را از روی رفاقت پذیرفتم
شخصیت متفاوت مهرداد را چگونه برای خود تحلیل کردید؟
همیشه معتقدم که بازیگر باید خوب نگاه و گوش کند، خوب ببیند تا بتواند شخصیتها را ایجاد کند. در زندگی روزمره ما افرادی مانند مهرداد وجود دارند. من مهرداد را دوست داشتم و وقتی به نقشی علاقه داشته باشم میپذیرم و نقش را هم خوب بازی میکنم. در این میان، بازی در مجموعه «چهارچرخ» را هم روی رفاقت پذیرفتم.
اشاره به بازی تان در مجموعه «چهارچرخ» کردید امیدوارم از انتقاد من دلگیر نشوید چون «چهارچرخ» اثری بسیار ضعیف و نقش شما هم ضعیف بود و البته در مجموعه «فاصلهها» هم انتقاد زیادی روی نقش شما و دیالوگهای شعاریتان شده بود. چرا پذیرفتید این نقشها را بازی کنید؟
من با تهیه کننده و نویسنده مجموعه «چهارچرخ» سال گذشته، همسفر خانه خدا بودیم؛ بعضی نقشها را به دلیل رودربایستی و رفاقت بازی کرده ام. البته قبول دارم که در این مجموعه غرق دیالوگهای رفیق بازی شده ام.
از مهرداد بگویید از زندگی به هم ریخته ای که دارد و با افتادنش به زندان، ناهید همسرش در هتلی مشغول به کار میشود. غافل بودن مادر و پدر از حامد سبب میشود که او به دام اعتیاد گرفتار شود.
معتقدم نگاه نویسنده و کارگردان قابل قبول است و ما باید ابتدا مشکل را نشان دهیم تا راه حل آن را بگوییم.
از تعریف شما خیلی خوشحالم
نقش مهرداد را به خوبی بازی کردید و سکانسهای قشنگی در مجموعه دارید مانند سکانسی که شما و حامد کنار هم نشسته اید و شما خاطره آموزش دوچرخه سواری به او را در بچگی و با حس خوبی توصیف میکنید. این سکانس خیلی طبیعی درآمده بود و از این گونه سکانسها زیاد وجود داشت. میخواستم بدانم خوب درآمدن سکانسها چقدر حاصل راهنماییهای آهنج و چقدرحاصل تجربههای شماست.
تورا به خدا بنویسید که اگر یک بازیگر خوب نقش آفرینی کرد، تشویقش کنند و دشمنش نشوند دیالوگهای شما من را سرذوق میآورد. معتقدم برای خوب درآمدن یک سکانس کارگردان شرایطی را فراهم میکند که بازیگر بتواند به خوبی ایفای نقش کند، متأسفانه برخی از کارگردانها نمیتوانند شخصیت را تحلیل کنند و از بازیگر بازی بگیرند و شما که از این سکانس تعریف کردید خیلی خوشحال شدم و احساس میکنم این سکانس پر از عشق پدر به فرزند بود پدر و فرزندی که هر دو شکست خورده اند، از جنس یکدیگر هستند و با توجه به گرفتاریهایی که دارند پدر میخواهد خودش را به پسر نزدیک کند اما پسر ضربه خورده و شکست خورده است و به راحتی این ارتباط را نمیپذیرد. میخواهم بگویم کمک و راهنماییهای آقای آهنج چنین فضایی را به وجود آورد.به طور معمول وقتی در کاری آرامش برقرار است این آرامش به جلوی دوربین منتقل میشود.
به خودم میبالم
محسن افشانی نقش حامد پسرتان و شراره دولت آبادی نقش همسرتان ناهید را بازی میکنند. همکاری با این دو بازیگر و نوع تمرینهایتان چگونه بود؟
بی نظیر بودند. هنگامیکه بازی «شراره دولت آبادی» را نگاه میکنم به خودم میبالم که با او هم بازی بودم. وقتی نگاههای او را به عنوان یک همسر رنج دیده و عذاب کشیده میبینم لذت میبرم. البته کارگردان به او کدهایی داده است و او و محسن افشانی آن کدها را گرفته اند. ما یک خانواده ای هستیم و یک کنتراست ۱۸۰ درجه داریم که آن طرف، نسرین مقانلو و چکامه چمن ماه قرار دارند که البته نسبت به بازی چمن ماه ایراد دارم. زیرا لغتهای خارجی در سخنانش به کار میبرد و کارگردان این جا غافل شده است. نسرین مقانلو ،شراره دولت آبادی و محسن افشانی در این مجموعه میدرخشند. وقتی بازیگر نقش مقابل شما جواب ندهد بازی شما هم خراب خواهد شد و بازیگر نقش مقابلم خیلی برایم اهمیت دارد چون مانند یک پینگ پنگ بده بستان دارد. البته نظر برخی از بینندگان این است که کاش «ستارههای سربی» به زندگی مهرداد میپرداخت.
به عشق مردم بازیگر شده ام
با توجه به این که محوریت داستان «ستارههای سربی» به معضل اعتیاد میپردازد و طی این سالها در آثار متعددی به این مقوله پرداخته شده بازتاب مجموعه را در جامعه چگونه دیدید؟
بسیار خوب است. من اوقات فراغت خود را برای خرید به میدان تره بار و نانوایی میروم، در اجتماع هستم، با مردم حرف میزنم و درد دل میکنم و به عشق مردم بازیگر شده ام. بینندگان از مجموعه لذت برده اند. با وجود این که مهم ترین وجه تمایز مجموعه اهمیت دادن به کانون خانواده است اما متأسفانه سکوت عجیبی پشت مجموعه است و زمان پخشش نامناسب است. متأسفانه تلویزیون نسبت به مخاطب مجموعه «ستارههای سربی» بی اهمیت است و جای سوال دارد که چرا این مجموعه را نقد و بررسی نمیکنند در صورتی که خیلی اهمیت دارد.
شیوه کار با «محمدرضا آهنج» هدایت و کارگردانی اش در مجموعه «ستارههای سربی» را چگونه دیدید؟
«محمدرضا آهنج» کارگردان بسیار توانایی از لحاظ روحی و روانی است که حاصل کارش موفقیت آمیز بوده است. یک هنرمند را باید از نتیجه کارش بشناسیم.کار با آهنج خوب بود و علاقه مندم دوباره با او کار کنم. او در ساخت کارهای ملودرام تبحر دارد و موفق است چون خودش انسان عاطفی است.
هنرمند علاقه مند به دیده شدن است
اگر حرفی درباره مجموعه «ستارههای سربی» باقی مانده است بفرمایید؟
امیدوارم مجموعه خیلی خوب دیده شود، زیرا هنرمند علاقه مند به دیده شدن است. باید نقد خوبی برای بازی و بازیگری مجموعه مینوشتند علاقه مندم بازی ام را نقد کنند و بارها گفته ام تواناییهایم نهفته است مرا کشف کنید.