رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

درباره «هر پنجره یه قصه»

قصه‌گویی در قاب نقاشی و عکس
«هر پنجره یه قصه» عنوان یک پویانمایی ایرانی است که از شبکه ۲ سیما، بخش کودک و نوجوان، نوبت صبح، پخش می‌شود. تکنیک این برنامه «فوتوانیمیشن» است. تکنیک ساده و در عین حال اثرگذاری که پیشتر، برنامه محبوب و به یادماندنی «علی کوچولو» با آن اجرا و ارائه شده است.
قبل از پرداختن به این اثر پویانمایی که با همه سادگی‌اش در میان برنامه‌های کودک و نوجوان از جایگاهی بخصوص برخوردار است، لازم است یادآوری کنیم که تکنیک این قبیل پویانمایی‌ها برخلاف تصور رایج، پیکسلیشن نیست، چرا که تصاویر به طور کامل القای حرکت نمی‌کنند و صرفا برخی از موقعیت‌های داستانی را در قالب عکس، قاب گرفته و به مخاطب عرضه می‌کنند. چیزی شبیه تصویرسازی‌های کتاب‌های داستانی مصور منتها با این تفاوت که در فوتوانیمیشن ما تا اندازه‌ای از قابلیت جان‌بخشی یا همان پویانمایی نیز بهره می‌بریم، اگرچه نه قصد القای کامل حرکت را داریم نه نیازی به آن می‌بینیم. فوتوانیمیشن تکنیکی است بسیار ساده که در کمال شگفتی همین سادگی‌اش گاهی مهم‌ترین عامل جذاب‌تر بودن آن نسبت به خیلی از تکنیک‌های مشکل و پیچیده ساخت انیمیشن است.
 «هر پنجره یه قصه» را مجید راستی نوشته و امیر یوسفی کارگردانی کرده است. شعر و ترانه از مصطفی رحماندوست بوده و گوینده گفتار متن، سیدمهرداد ضیایی است. برخی از دیگر گویندگان این مجموعه عبارتند از: رویا افشاری نسب، لیلا موسوی، سایان فرخی و آرمین صدرالدین

قصه‌گویی در قاب نقاشی و عکس
«هر پنجره یه قصه» عنوان یک پویانمایی ایرانی است که از شبکه ۲ سیما، بخش کودک و نوجوان، نوبت صبح، پخش می‌شود. تکنیک این برنامه «فوتوانیمیشن» است. تکنیک ساده و در عین حال اثرگذاری که پیشتر، برنامه محبوب و به یادماندنی «علی کوچولو» با آن اجرا و ارائه شده است.
قبل از پرداختن به این اثر پویانمایی که با همه سادگی‌اش در میان برنامه‌های کودک و نوجوان از جایگاهی بخصوص برخوردار است، لازم است یادآوری کنیم که تکنیک این قبیل پویانمایی‌ها برخلاف تصور رایج، پیکسلیشن نیست، چرا که تصاویر به طور کامل القای حرکت نمی‌کنند و صرفا برخی از موقعیت‌های داستانی را در قالب عکس، قاب گرفته و به مخاطب عرضه می‌کنند. چیزی شبیه تصویرسازی‌های کتاب‌های داستانی مصور منتها با این تفاوت که در فوتوانیمیشن ما تا اندازه‌ای از قابلیت جان‌بخشی یا همان پویانمایی نیز بهره می‌بریم، اگرچه نه قصد القای کامل حرکت را داریم نه نیازی به آن می‌بینیم. فوتوانیمیشن تکنیکی است بسیار ساده که در کمال شگفتی همین سادگی‌اش گاهی مهم‌ترین عامل جذاب‌تر بودن آن نسبت به خیلی از تکنیک‌های مشکل و پیچیده ساخت انیمیشن است.
 «هر پنجره یه قصه» را مجید راستی نوشته و امیر یوسفی کارگردانی کرده است. شعر و ترانه از مصطفی رحماندوست بوده و گوینده گفتار متن، سیدمهرداد ضیایی است. برخی از دیگر گویندگان این مجموعه عبارتند از: رویا افشاری نسب، لیلا موسوی، سایان فرخی و آرمین صدرالدین. اما گذشته از این اطلاعات شناسنامه‌ای چیزی که در این مجموعه از هر عامل دیگر مهم‌تر است، بهره‌گیری درست و بجا از عنصر تعیین‌کننده اما کمیاب «داستان» است. «هر پنجره یه قصه» واقعا قصه دارد و این‌طور نیست که مثل بسیاری دیگر از آثار کودک و نوجوان، بی‌توجه به ضریب هوشی مخاطب، یک سری داستان‌واره‌های فاقد معنا و مفهوم و حتی جذابیت را کنار هم گذاشته و قصه‌نمایی کند. مدت زمان هر قسمت از این برنامه محدود است اما این محدودیت وسیله‌ای برای توجیه کم‌کاری عوامل نشده بلکه به عکس، خود زمینه‌ای برای خلاقانه‌تر شدن برنامه از جهت داستانگویی فراهم کرده و باعث شده سازندگان به‌جای کش دادن بی‌جهت صحنه‌ها یا همان کاری که به آن اصطلاحا «آب بستن» می‌گویند، در کمترین زمان ممکن بیشترین محتوای ممکن را به مخاطب خود عرضه کنند. آن هم نه به صورتی که سرهم‌بندی شده، پیچیده و غیرقابل فهم باشد، بلکه به شکلی کاملا روان و ساده در عین بهره‌مندی از ارزش‌های بیانی لازم برای یک قصه موجز و مفید. اینها البته کلیات است. بهتر است بحث را به صورت موردی و مصداقی دنبال کنیم. داستان یکی از قسمت‌های این مجموعه با عنوان «سهم پرنده‌ها» از این قرار بود:
پوریا دارد با دوستانش توی کوچه بازی می‌کند که رهگذری گاری به دست، صدایش را بلند کرده و از مردم نان خشک طلب می‌کند. پوریا می‌رود خانه و برای او نان خشک می‌آورد، اما می‌بیند گاریچی در مقابل آن همه نان، فقط یک پاکت نمک به او می‌دهد. دلخور می‌شود و به اتفاق دوستانش تصمیم می‌گیرد این مشکل را حل کند. بچه‌ها دست به یکی می‌کنند تا کار و کاسبی نانوای محل را که نان خمیر می‌فروشد به هم بزنند. کلکشان می‌گیرد و کسی دیگر از نانوا نان نمی‌خرد. نان‌های نامرغوب همه روی دست نانوا می‌مانند و قسمت همان گاریچی نمک‌فروش می‌شوند. نانوا مانده در مغازه‌اش را تخته کند و بیکار بماند یا این‌که شغلش را عوض کند و برود نان خشکی راه بیندازد. ولی تصمیم عاقلانه‌تری می‌گیرد. این‌که نان درست و حسابی بپزد. حالا این گاریچی نمک‌فروش است که از کار بیکار می‌شود. چون دیگر دورریز نان آنقدر کم است که فقط می‌تواند سهم پرنده‌ها باشد. بچه‌ها موفق می‌شوند، اما آیا این درست است که یک نفر را از کار بیکار کنند؟ حتی اگر کار آن یک نفر جمع‌آوری نان خشک باشد؟ برنامه برای این مساله هم راه‌حل دارد. از همان ابتدا شاهد بودیم که نانوای محل هم سالخورده است هم دست تنها. در نتیجه، منطقی است که برای کار بهینه نیاز به شاگرد داشته باشد. خب، چه کسی بهتر از گاریچی از کار بیکار شده؟
برای تحلیل ساختاری این داستان رجوع می‌کنیم به عناصر کلاسیک خلق درام. نخست هر چیز سر جای خودش است و نظمی معقول حاکم است. تقابلی به وجود می‌آید و این تقابل ایجاد گره می‌کند. گره کشمکش به‌وجود می‌آورد. کشمکش ایجاد تعلیق می‌کند تا زمانی که یک طرف پیروز شود، معما حل شود و گره‌گشایی صورت بگیرد. حالا باز همه چیز به حالت نظم اولیه برمی‌گردد یا به واسطه از بین رفتن زمینه تقابل یا به واسطه رفع موقتی تقابل تا زمانی که دوباره تضادی جدید پیدا شود و کشمکشی تازه به‌وجود بیاید. این حالت دوم مربوط به فیلم‌هایی است که پایان باز دارند و نمی‌خواهند همه چیز را تمام شده تلقی کنند. پیداست که حالت نخست یعنی پایان بسته یا پایان خوش یا همان از بین رفتن زمینه تقابل، بیشتر با فضای ذهنی مخاطب کودک مناسبت دارد. نویسنده داستان «سهم پرنده‌ها» از مجموعه «هر پنجره یه قصه» علاوه بر مراعات عناصر اصلی داستان، به این اصل مهم هم توجه داشته و برای پایان‌بندی قصه خود گزینه اول را انتخاب کرده است.
در داستان «سهم پرنده‌ها» بازی آرام و بی‌دغدغه بچه‌ها در کوچه نمایانگر نظم نخست است. نان‌خشکی که می‌آید و در مقابل نان خشک‌های پوریا به او فقط یک پاکت نمک کم‌ارزش می‌دهد، بذر تقابل را در داستان ایجاد می‌کند.
 شاید این معامله نابرابر برای بزرگ‌ترها مساله‌ای عادی و بی‌اهمیت جلوه کند، اما برای پوریا این‌طور نیست. همین نشان‌دهنده زنده‌بودن حساسیت کودکی در وجود اوست. چیزی که در وجود گاریچی و حتی دیگر بزرگ‌ترهای محل خبری از آن نیست. با این تفاوت مهم، تقابل نخست به وجود می‌آید. کشمکش از آنجا شروع می‌شود که پوریا و دوستانش می‌خواهند چاره‌ای برای این مساله بیندیشند. تصمیمی که می‌گیرند و عملی‌اش می‌کنند از چند جهت ایجاد تعلیق می‌کند. یکی این‌که وقتی کسی از نانوا نان نخرد، اهل خانه برای غذا خوردن نان ندارند. چیزی که در خود داستان هم در یک صحنه مجزا مورد تاکید قرار می‌گیرد. دیگر این‌که نانوا بلاتکلیف می‌ماند و آخر سر این که کار و کاسبی گاریچی کساد می‌شود. در بطن گره اول که حل معضل اسراف نان بود گره‌های دیگری ایجاد می‌شود که ناشی از کشمکش است. داستان که جلوتر می‌رود این گره‌ها یکی یکی باز می‌شوند. اول اصلاح پخت نان و از‌بین رفتن مساله دورریز بیهوده، بعد کاسبی نانوا و دست آخر کار مفیدتر و آبرومندانه‌تر برای گاریچی. با باز شدن این گره‌ها نظم اولیه دوباره بر مناسبات زندگی شخصیت‌ها حاکم می‌شود، با این تفاوت که حالا دیگر لازم نیست، نگران تقابلی از جنس تقابل نخست باشیم. به مدد هوش و ذکاوت بچه‌ها مشکل حل شده و همه چیز بخوبی و خوشی تمام شده است. حالا هم پدر و مادر مدیون پوریا و دوستانش هستند، هم نانوا، هم گاریچی سابق.
داستان «سهم پرنده‌ها» فقط به لحاظ ساختاری نیست که حائز اهمیت است، به لحاظ محتوایی هم جای توجه و تامل دارد. از مشکلات برنامه‌های کودک و نوجوان ما این است که بیشتر از آن که برای کودک باشند درباره کودک هستند یا این که وقتی قصد دارند برای کودک باشند، خالی‌اند از هرگونه پشتوانه شناختی عمیق نسبت به کودک، ویژگی‌ها، توانایی‌ها و نیازهای او. در این برنامه اما همه چیز حاکی از آن است که کار با آگاهی کامل از مختصات مخاطب کودک ساخته شده و هدف سازندگان، صرفا سرگرم کردن کودک به هر وسیله ممکن نبوده و از آن مهم‌تر، هدفشان انباشتن ذهن کودک از بایدها و نبایدهای القایی صرف به اسم تعلیم و تربیت هم نبوده است. بلکه هدف، آموزش هوشمندانه و موثر در قالب داستانگویی درست و دقیق بوده است.
اما درباره وجوه بصری مجموعه «هر پنجره یه قصه» باید گفت خوشبختانه سازندگان، نه از روی ناچاری یا به اصطلاح تنگی قافیه، بلکه کاملا آگاهانه قالب فوتوانیمیشن را برای این مجموعه برگزیده‌اند. گواه این ادعا کارگردانی درست و سنجیده برنامه است. عکس‌های انتخاب شده برای روایت داستان، نه فقط به لحاظ فیگور بدن و میمیک چهره گویاترین تصاویر برای پیشبرد داستان و مناسب‌ترین تصاویر برای همراهی با نریشن هستند، بلکه جورچینی آنها با نقاشی‌های زمینه هم به بهترین نحو ممکن صورت گرفته است. در کادرهای این مجموعه ما نه با کم‌فروشی در تصویرسازی و فضاسازی مواجهیم نه با ساخت و ساز اضافی و فضای شلوغی که تمرکز را از سوژه‌های اصلی منحرف کند و به جای موضوع محوری صحنه، خود را به رخ بکشد. گرافیک بصری فیلم هم بالاست نه به لحاظ کیفیت فنی و تکنیکی بلکه بیشتر به جهت ترکیب‌بندی و زیبایی‌شناسی تصویر. تنوع نما هم در کارگردانی این مجموعه مورد توجه بوده و چنین نبوده که کارگردان ساده‌ترین زوایا و پیش دست‌ترین نماها را برای روایت بصری داستان انتخاب کند. نه از کلوزآپ استفاده اضافی شده و نه از لانگ‌شات برای سرهم‌بندی پلان‌ها سوءاستفاده شده است. درست است که هیچ کاری بی‌نقص نیست. منظور ما هم از گفتن این محاسن، انکار معایب مجموعه نیست. اما واقعیت آن است که حسن‌های این برنامه در مقایسه با بسیاری دیگر از کارهای مشابه، اجازه برشمردن نقص‌های اندک این مجموعه را به ما نمی‌دهد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد