رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

درباره «آناهیتا»

چشم‌اندازی در مه
عزیزالله حمیدنژاد از کارگردانان برجسته و اندیشمند سینمای ایران است. در آثار متنوع او می‌توان ردپای انواع گونه‌های سینمایی را یافت. حمیدنژاد سال‌ها پیش با کارگردانی «هور در آتش» یکی از مفهومی‌ترین و ماندگارترین آثار را در ژانر دفاع مقدس ساخت و پس از مدتی کم‌کاری و دوری از سینما و یکی دو تجربه ناموفق، با کارگردانی «اشک سرما» بازگشت باشکوهی به جریان اصلی سینمای ایران داشت.
اشک سرما، فیلمی است که داستان آن و مکان وقوع رخدادهایش ممکن است هر کارگردانی را از آن گریزان کند. همچنان که هور در آتش نیز چنین ویژگی داشت، اما یکی از خصوصیات حمیدنژاد این است که در سینما به دنبال تجربه‌هایی است که تاکنون کسی سراغ آن نرفته است. به یک معنا می‌توان گفت او کارگردان پروژه‌های دشوار و سنگین است. البته پروژه سنگین در سال‌های اخیر به فیلم‌هایی گفته می‌شود که فقط از نظر بودجه و هزینه، رکوردهای سینمای ایران را بشکنند! در حالی که تماشای مجدد فیلم‌هایی مثل هور در آتش و اشک سرما نشان می‌دهد که کار کردن در آن شرایط دشوار، از چه کسی ساخته است و یک کارگردان تا چه اندازه باید به سوژه و اثر خود اعتقاد داشته باشد که این سختی را به جان بخرد.
 درباره تازه‌ترین فیلم عزیزالله حمیدنژاد نیز این موضوع کاملا صدق می‌کند. «آناهیتا» فیلمی نیست که مثل «سن‌پترزبورگ» میان چند کارگردان دست به دست بچرخد و سرانجام یکی آن را انتخاب کند. نه فقط این، که فیلمنامه آناهیتا به گونه‌ای است که امکان ساخت فیلمی براساس آن تا حدودی خوشبینانه به نظر می‌رسد.

چشم‌اندازی در مه
عزیزالله حمیدنژاد از کارگردانان برجسته و اندیشمند سینمای ایران است. در آثار متنوع او می‌توان ردپای انواع گونه‌های سینمایی را یافت. حمیدنژاد سال‌ها پیش با کارگردانی «هور در آتش» یکی از مفهومی‌ترین و ماندگارترین آثار را در ژانر دفاع مقدس ساخت و پس از مدتی کم‌کاری و دوری از سینما و یکی دو تجربه ناموفق، با کارگردانی «اشک سرما» بازگشت باشکوهی به جریان اصلی سینمای ایران داشت.
اشک سرما، فیلمی است که داستان آن و مکان وقوع رخدادهایش ممکن است هر کارگردانی را از آن گریزان کند. همچنان که هور در آتش نیز چنین ویژگی داشت، اما یکی از خصوصیات حمیدنژاد این است که در سینما به دنبال تجربه‌هایی است که تاکنون کسی سراغ آن نرفته است. به یک معنا می‌توان گفت او کارگردان پروژه‌های دشوار و سنگین است. البته پروژه سنگین در سال‌های اخیر به فیلم‌هایی گفته می‌شود که فقط از نظر بودجه و هزینه، رکوردهای سینمای ایران را بشکنند! در حالی که تماشای مجدد فیلم‌هایی مثل هور در آتش و اشک سرما نشان می‌دهد که کار کردن در آن شرایط دشوار، از چه کسی ساخته است و یک کارگردان تا چه اندازه باید به سوژه و اثر خود اعتقاد داشته باشد که این سختی را به جان بخرد.
 درباره تازه‌ترین فیلم عزیزالله حمیدنژاد نیز این موضوع کاملا صدق می‌کند. «آناهیتا» فیلمی نیست که مثل «سن‌پترزبورگ» میان چند کارگردان دست به دست بچرخد و سرانجام یکی آن را انتخاب کند. نه فقط این، که فیلمنامه آناهیتا به گونه‌ای است که امکان ساخت فیلمی براساس آن تا حدودی خوشبینانه به نظر می‌رسد. اینها را در ستایش از کارگردانی می‌گوییم که به شهادت آثارش، علاقه زیادی به خطر کردن دارد؛ گاهی مانند هور در آتش و اشک سرما به موفقیت می‌رسد و گاهی مانند قله دنیا، ستاره‌های خاک و آناهیتا نتیجه کارش ناامیدکننده از آب درمی‌آید. کسانی که آناهیتا را دیده‌اند خوب می‌دانند چه پروژه تقریبا ناممکنی در مرحله اجراست و خواندن خلاصه داستانش نشان می‌دهد که کارگردانی آن تا چه اندازه می‌تواند جاه‌طلبانه باشد: «تعدادی دانشجو هنگام آزمایش روی مولکول آب به حقایقی دست پیدا می‌کنند. خورشید که بر اثر این حادثه ضربه روحی سختی خورده است، می‌کوشد با آزمایش‌های خاص ابداعی‌اش به راز این جنایت پی ببرد.» خورشید نام دختری دانشجوست که با دوستش درس می‌خواند و کار و زندگی هم می‌کند. دوستش به شکل مرموزی به قتل می‌رسد و خورشید برای این که بفهمد قاتل کیست، از روش‌های علمی اقدام می‌کند.
الگوی اصلی این نوع قصه‌گویی به درام‌های جنایی و پاورقی‌های قرن ۱۹ انگلیس و دهه ۳۰ و ۴۰ آمریکا برمی‌گردد که کشف قاتل از هزارتوی تحقیقات برای تماشاگر جذابیت ایجاد می‌کند. تا پیش از نمایش آناهیتا تصور می‌شد فیلم حمیدنژاد در ژانر آثار علمی و شبه‌مستند باشد، اما بعد مشخص شد که این تحقیقات علمی بر مولکول‌های آب، صرفا بهانه‌ای است برای طرح‌ریزی و به نتیجه رساندن یک ماجرای عاطفی ـ جنایی.
 حمیدنژاد پیش از ساختن فیلم اولش و در زمان فعالیتش در عرصه فیلم کوتاه، در پروژه‌های سینمایی مسوولیت‌های متعددی داشت: عکاس، دستیار کارگردان، فیلمنامه‌نویس، طراحی صحنه‌های نظامی و…. به این ترتیب، کار در عرصه‌های گوناگون به او آموخته که در سینمای حرفه‌ای، هر ایده، فکر و دیدگاه گیرم روشنفکرانه و بکر، مادامی که در پیوند با جذابیت‌های قصه‌گویی و دراماتیک نباشد، نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت. او آنقدر باهوش و هنرمند است که سال‌ها پس از کارگردانی مستند کوتاهی به نام «مرثیه حلبچه»، بار دیگر برای روایت قصه‌ای در ستایش مردمان کردنشین مرزهای غربی کشورمان با همان اندوخته‌های تجربی‌اش از اثر قبلی، خود را آماده کارگردانی اشک سرما می‌کند. اما اشکال کار آناهیتا دقیقا از جایی شروع می‌شود که احساس می‌کنیم اولا قصه فیلم ظرفیت تبدیل شدن به اثری پرکشش را برای تماشاگر عام ندارد و نیز این که ایده قصه‌گویی بر مبنای یک الگوی عاطفی ـ جنایی، در اجرا موفقیت‌آمیز نبوده است. انتخاب پوریا پورسرخ برای ایفای نقش شخصیتی پیچیده و چند لایه که پس از سرخوردگی از عشق، اقدام به جنایت می‌کند، انتخاب کاملا نادرستی است. از سوی دیگر مقدمه‌چینی طولانی آناهیتا برای معرفی ۲ شخصیت دختر دانشجو و تحقیقات و آزمایش‌هایشان، عملا حوصله تماشاگر را سر می‌برد.
عنصر غافلگیری یکی از ایده‌های سینمایی مورد علاقه حمیدنژاد است. در اشک سرما تماشاگر پس از آگاهی از ماهیت دختر و عضویتش در گروهک تروریستی به وجد می‌آید. همچنین این ایده، باعث می‌شود تا رابطه میان سرباز با این دختر، ابعاد پیچیده‌تری پیدا کند. در آناهیتا نیز پسر عاشق‌پیشه تقریبا آخرین کسی است که تماشاگر حدس می‌زند قتل ممکن است زیر سر او باشد؛ مثلا اگر سکانس درخشان پایانی اشک سرما را به خاطر داشته باشید که دوربین هنگام رخداد فاجعه، روی بازیگر زن و تلاش ناکام او برای نجات مرد متوقف می‌ماند، در اینجا متاسفانه هیچ خبری از این ابتکارات کارگردانی نیست. سکانس بسیار ضعیف یادآوری صحنه قتل با بازی ضعیف پوریا پورسرخ قاعدتا باید تاثیری سهمگین بر تماشاگر داشته باشد، در حالی که در لحظاتی کمیک از کار درمی‌آید و تماشاگر را در این صحنه به خنده می‌اندازد.
 بازی میترا حجار که پس از چند سال دوری از سینما و تلویزیون، بازگشت خوبی با آناهیتا دارد از معدود نکات مثبت فیلم است که نشان می‌دهد در مدت غیبتش از سینمای ایران هنوز می‌تواند در جایگاه یک ستاره قرار بگیرد؛ ستاره‌ای که فقط براساس ظاهرش مشهور نیست، بلکه در صحنه‌هایی بازی‌اش می‌تواند به عنوان الگو مورد توجه قرار بگیرد. گذشته از حجار باید از فیلمبردار فیلم (فرشاد محمدی) نام برد که با چند فیلمی که در سال‌های اخیر از او دیده‌ایم، نشان می‌دهد آینده درخشانی در سینمای ایران دارد. محمدی برای فیلمبرداری آناهیتا جایزه جشنواره فجر را گرفت و بسیاری از منتقدان نیز کار او را در این فیلم جزو بهترین فیلمبرداری‌های سال ارزیابی کردند. آناهیتا با این که فیلمی رنگی است اما نحوه نورپردازی و طراحی رنگش، یادآور فیلم‌های سیاه و سفید است. این شگرد یکی از بزرگ‌ترین فیلمبرداران تاریخ سینمای ایران به نام نعمت حقیقی بود که چندی پیش چشم از جهان فروبست.
آناهیتا فیلم خوبی نیست، اما ضعف‌های آن با فیلم‌های ضعیفی که به طور طاق و جفت در سینمای ایران ساخته و اکران می‌شوند، تفاوت دارد. آناهیتا فیلمی است که به شهادت تصاویرش برای هر پلان آن زحمت کشیده شده است. در این‌جور مواقع می‌گویند فیلم به اصطلاح «درنیامده است». اگر می‌گوییم آناهیتا فیلم خوبی نیست، یک دلیل بسیار مهمش این است که فیلم‌های خوبی مثل هور در آتش و اشک سرما را از کارگردانش دیده‌ایم و انتظار فیلم‌های بسیار بهتری را از او داریم.


درباره «آناهیتا»

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد