خوشنشینی در تکرار!
سریال خوشنشین ها به کارهای قبلی رضا عطاران شبیه است
سریالهای کمدی تلویزیون از پر مخاطبترین آثار تلویزیونی هستند. این سریالها با فضای مفرحی که برای بیننده ایجاد میکنند میتوانند چند دقیقهای بیننده تلویزیون را از دنیای واقعی دور کنند.
بیشتر سریالهای طنز شبانه تلویزیون را نمیتوان در ردیف آثار کمیک قرار داد چون کمدی تعریف خاص خود را دارد، کمدی باید تیغ دو لبهای باشد که وظیفهاش نمایش و نقد معضلات و مشکلاتی است که جامعه و مردمش در طیفهای مختلف با آن دست به گریبان هستند. اما سریالهای طنز شبانه تلویزیون ساخته میشوند تا با تعریف قصهای از رودررویی چند آدم با یک مشکل، مخاطبان را سرگرم کنند.
این گونه سریالها بیشتر متکی به موقعیت و کلام هستند. موقعیتهای طنز هم بیشتر بر محور رفتارها و کلام آدمهایی شکل میگیرد که داستان سریال را پیش میبرند. در اصل سریالهای طنز شبانه برشی از واقعیت زندگی آدمهایی است که زندگی روزمره خود را دارند، اما لحظاتی از این زندگی از نگاه دیگران خندهدار است.
از میان این سریال میتوان به سریال چاردیواری اشاره کرده که سروش صحت چند سال پیش آن را ساخت. این سریال داستان اعضای یک خانواده را روایت میکرد که در آپارتمان پدری زندگی میکردند. چاردیواری روایت طنزگونه از این زندگی جمعی بود. آدمهای چاردیواری تیپهایی بودند که در کنار هم زندگی میکردند و کنتراست رفتارهای مختلف آنها در کنار هم باعث خنده میشد.
چاردیواری طنز بود چون فقط به منظور خنداندن ساخته شده بود و تصمیم نداشت مساله یا مسائلی را نقد کند. جلوتر که بیاییم به سریال «زن بابا» میرسیم که سعید آقاخانی آن را برای نوروز امسال کارگردانی کرد. زن بابا هم در خنداندن مردم تا حدودی موفق بود چون ساخته شده بود تا در روزهای نوروز مخاطبان تلویزیون را شاد کند. این سریال پر بود از موقعیتهایی که آدمهای داستان در ارتباط با یکدیگر خلق میکردند.
سریال خوشنشین ها به کارهای قبلی رضا عطاران شبیه است
سریالهای کمدی تلویزیون از پر مخاطبترین آثار تلویزیونی هستند. این سریالها با فضای مفرحی که برای بیننده ایجاد میکنند میتوانند چند دقیقهای بیننده تلویزیون را از دنیای واقعی دور کنند.
بیشتر سریالهای طنز شبانه تلویزیون را نمیتوان در ردیف آثار کمیک قرار داد چون کمدی تعریف خاص خود را دارد، کمدی باید تیغ دو لبهای باشد که وظیفهاش نمایش و نقد معضلات و مشکلاتی است که جامعه و مردمش در طیفهای مختلف با آن دست به گریبان هستند. اما سریالهای طنز شبانه تلویزیون ساخته میشوند تا با تعریف قصهای از رودررویی چند آدم با یک مشکل، مخاطبان را سرگرم کنند.
این گونه سریالها بیشتر متکی به موقعیت و کلام هستند. موقعیتهای طنز هم بیشتر بر محور رفتارها و کلام آدمهایی شکل میگیرد که داستان سریال را پیش میبرند. در اصل سریالهای طنز شبانه برشی از واقعیت زندگی آدمهایی است که زندگی روزمره خود را دارند، اما لحظاتی از این زندگی از نگاه دیگران خندهدار است.
از میان این سریال میتوان به سریال چاردیواری اشاره کرده که سروش صحت چند سال پیش آن را ساخت. این سریال داستان اعضای یک خانواده را روایت میکرد که در آپارتمان پدری زندگی میکردند. چاردیواری روایت طنزگونه از این زندگی جمعی بود. آدمهای چاردیواری تیپهایی بودند که در کنار هم زندگی میکردند و کنتراست رفتارهای مختلف آنها در کنار هم باعث خنده میشد.
چاردیواری طنز بود چون فقط به منظور خنداندن ساخته شده بود و تصمیم نداشت مساله یا مسائلی را نقد کند. جلوتر که بیاییم به سریال «زن بابا» میرسیم که سعید آقاخانی آن را برای نوروز امسال کارگردانی کرد. زن بابا هم در خنداندن مردم تا حدودی موفق بود چون ساخته شده بود تا در روزهای نوروز مخاطبان تلویزیون را شاد کند. این سریال پر بود از موقعیتهایی که آدمهای داستان در ارتباط با یکدیگر خلق میکردند.
آقاخانی با همین رویکرد چندی پیش سریال خوشنشینها را مقابل دوربین برد و آن را به پخش آبان ماه تلویزیون رساند و اکنون مخاطبان شبکه ۳ شاهد سریالی طنز هستند که بازیگرانی مانند حمید لولایی، علی صادقی، مهران رجبی، مرجانه گلچین و… داستان آن را با ترفندهای بازیگری خود پیش میبرند؛ ترفندهایی که دیگر برای مخاطب تازگی ندارد و بشدت تکراری شده است.
البته بازیگرانی که نام آنها ذکر شد مدتهاست که به یک روش و سیاق بازی میکنند. آنها نشان دادهاند که همیشه یک جور خواهند بود مگر اینکه کارگردان و قصه از آنها چیز متفاوتی بخواهد یا بسازد.
مثلا لولایی در سریال مسافران با دیگر آثارش فرقی نداشت، اما چیزی که لولایی را از تکراری شدن در این سریال نجات داد داستان مسافران و بازیگران جدیدی بودند که مقابل او قرار گرفتند و باعث شدند تا لولایی تکراری به نظر نرسد، اما زمانی که لولایی برای چندمین بار مقابل علی صادقی قرار میگیرد و داستانی تکراری را روایت میکند مجبور است همان بده، بستانهای گذشته را تکرار کند. علی صادقی هم بارها و بارها در سریالهای طنز که داستانی شبیه خوشنشینها داشتهاند و در همان فضا روایت میشدهاند بازی کرده است بنابراین اصلا لازم نیست که فرمول بازی خود را عوض کند.
صادقی چند سال پیش در سریال سه در چهار به کارگردانی مجید صالحی بازی کرد که فضایی تقریبا شبیه خوشنشینها داشت، اما در آنجا بازیش دلنشین بود چون او را مقابل محمد کاسبی گذاشته بودند و سه در چهار اولین سریال طنز شبانه بود که کاسبی بازی میکرد.
پیش از سه در چهار کاسبی در سریال خوش رکاب بازی کرده بود که فضای طنز آن با فضای سه در چهار کاملا متفاوت بود. در سه در چهار شهره لرستانی نیز همبازی صادقی بود که جنس بازیش کاملا با صادقی فرق میکرد. همه اینها و داستان اجتماعی سه در چهار باعث شد تا بازی تکراری علی صادقی به چشم نیاید، اما همین نوع بازی در سریال خوشنشینها بشدت آزار دهنده بود.
مشکل اساسی سریالهای طنز گرفتار شدن در ورطه تکرار است. مثلا حلیمه سعیدی در سریال زن بابا با نقش سوری خانم درخشید. این پیرزن آنقدر در سریال زن بابا خوب بازی کرد که همه بینندگان این سریال به او علاقهمند شدند، اما حضور او در سریال خوشنشینها همان تکرار سوری خانم است. بازیگرانی مانند سعیدی و پورمخبر که در دوران کهولت به دنیای بازیگری قدم میگذارند را بازیگران غریزی مینامند.
آنها مقابل دوربین قرار میگیرند تا آنچه را که در ذهن دارند و مناسب فضایی است که کارگردان برایشان ترسیم کرده اجرا کنند. آنها زمانی میتوانند متفاوت باشند که یا داستان تغییر کند یا بازیگران مقابل آنها کاملا با آثار قبلیشان فرق کند.
مثلا پورمخبر زمانی که در ترش و شیرین مقابل لولایی و شفیعیجم قرار گرفت دیدنیتر شد یا در فیلم توفیق اجباری وقتی مقابل محمدرضا گلزار و باران کوثری قرار گرفت توانست برای مخاطب جذابیت داشته باشد. پورمخبر در کنار رضا عطاران تکراری نمیشود چون عطاران همیشه عکسالعمل و رفتار تازهای برای مخاطب در چنته دارد و پورمخبر در مقابل این عکسالعملهای تازه میتواند واکنشهای خوبی داشته باشد.
آقاخانی با همه خلاقیتهایی که دارد نتوانسته خوشنشینها را از دام تکرار برهاند. خوشنشینها یادآور همه سریالهای طنزی است که در سالهای اخیر ساخته شدهاند.
فضای آن بشدت یادآور سریالهای رضا عطاران است، اما وامهایی هم از سریال سه در چهار گرفته است. شوخیسازیهای این سریال قدیمی هستند. این شوخیها در سریالهای دهه ۷۰ دیده میشدند.
مثلا باز شدن در ماشین قراضه به وسیله مشت و لگد، اشتباهی گرفتن بیمار در بیمارستان، عوض شدن کیف و سرانجام به عاشقی ختم شدن و… . کمدی و طنز در سینما و تلویزیون ما پیشرفت کرده است. این پیشرفت را فقط کارگردانان و بازیگرانی تجربه میکنند که همیشه به دنبال داستان و فضایی تازه باشند و از تکرار پرهیز کنند.