رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

خلاصه قسمت ۶۹ افسانه جومونگ

جومونگ به اردوگاه ارتش میاد تا ببینه سربازا برای جنگ امادن یا نه

و بعد هم یه جلسه میذاره و میگه باید حواسمونو جمع کنیم چون این جنگ با همه جنگ ها فرق مکنه همیشه اونا به ما حمله میکردن حالا ما میخوایم بهشون حمله کنیم پس کارمون سخت تره که جاسا میگه ارتش لیاودانگ گه بیاد کمکشون چیکار کنیم جومونگ هم میگه من با شهرهای مانگال و هنز متحد شدم و اگه ارتش لیاودانگ بخواد بیاد کمکشون اونا اجازه نمیدن


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


ادامه مطلب راببینید

جومونگ به اردوگاه ارتش میاد تا ببینه سربازا برای جنگ امادن یا نه

و بعد هم یه جلسه میذاره و میگه باید حواسمونو جمع کنیم چون این جنگ با همه جنگ ها فرق مکنه همیشه اونا به ما حمله میکردن حالا ما میخوایم بهشون حمله کنیم پس کارمون سخت تره که جاسا میگه ارتش لیاودانگ گه بیاد کمکشون چیکار کنیم جومونگ هم میگه من با شهرهای مانگال و هنز متحد شدم و اگه ارتش لیاودانگ بخواد بیاد کمکشون اونا اجازه نمیدن



خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


جومونگ میاد جولبون و روسای همه قبایل رو ههم احضار میکنه و میگه برای گرفتن هیون تو همه چی به همکاری شما ها بستگی داره اونا هم میگن ما تا اخرش باهاتیم و بعد جومونگ مگه اون نونایی که سوسانو از جنوب اوده برای تدارکات در جنگ مناسب نیست حالا باید چی کار کنیم که سایونگ یه صندوق رو میاره که داخل اون گوشت خشک شده ست  و همه هم اونو امتحان میکنن و خیلی خوششون میاد


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


ماگاک میاد پیش موپالمو و میگه من یه بمب انفجاری ساختم همگی میرن تا اون بمب رو تست کنن ماگاک بمب رو میندازه داخل اتیش ولی منفجر نمیشه برای همین به هیوبو میگن برو ببین بمب چرا منفجر نشد هیوبو هم همین که میرن کنار اتیش لمب منفجر میشه و اونم فقط گردنش رو گرفته و فریاد میزنه


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ



خبر رو به سایونگ هم میدن اونم میاد و کلی داد و فریاد میکنه و به هیوبو میگه ببین چه بلایی سر این ورت زیبات اومده موپالمو و ماگاک هم اون پشت حالشون از این کارای این سایونگ بهم میخوره


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


وزیر اعظم میره پیش امپراطوری که دیگه الان مرز دیوونگی رو هم رد کرده و صبح تا شب مشروب میخوره و بهش میگه شما باید دواره حالتون خوب بشه و بویو رو اداره کنید امپراطور هم میگه من هم رویای جنگ با هان و ازاد کردن پناهنده ها رو از دست دادم هم زنی رو که دوست داشتم دیگه زندگی به چه دردی میخوره


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


نارو میاد پیش تسو و میگه یه نامه از طرف جاسوسامون در جولبون اومده که اونا دارن خودشونو برای جنگ اماده میکنن و این خبر رو به سولان هم میدن اونم محافظش رو میفرسته تا خبر رو به پدرش بدن

خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


یه جلسه تسو میذاره و در اون همه ی وزیرا میگن حالا که جومونگ میخواد به هان حمله کنه ممکنه به بویو هم حمله کنه باید مواظب باشیم که وزیر اعظم میگه جومونگ هیچ وقت به بویو حمله نمیکنه اگه میخواست حمله کنه که به ما پیشنهاد کمک نمیداد و اینکه جومونگ از این به بعد دشمن هان هست نه بویو


 


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ



امپراطور در حتال دعا کردن هست که تسو و وزیر اعظم اخبار رو بهش میدن اونم میگه خب جومونگ و هان میخوان بجنگن به ما چه ؟ که تسو جواب میده پس پیمانمون با هان چی میشه امپراطور هم میگه دیگه برو بیرون


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


ولی وقتی میا بیرون وزیر اعظم میگه ما برای جلوگیری از رشد جولبون و قدرتمند شدن خودمون به هان نیاز داریم پس باید بهشون کمک کنیم



خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


زیاچن هم خبر حمله جومونگ به هیونتو رو به یانگ جو میده اونم بعد از کلی غصه خوردن میگه ما باید از ارتش لیاودانگ کمک بگیریم


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


اویی و موگول هم برای جاسوسی وارد هیون تو شده بودن در حال برگشتن هستن سویا اونا رو در وسط راه میبینه اما اونا سویا رو نمیبینن


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


اویی و موگول برمیگردن و به جومونگ میگن یانگ جو از ارتش لیاودانگ کمک خواسته در ضمن اونا بیش از ۵۰۰ تا از پناهنده ها رو به کار در معدن سنگ وارد کردن جومونگ هم میگه پس حالا که این طوره تو و موگول خودتون رو شکل پناهنده ها کنین و وارد اونجا بشین و مردم رو علیه هیون تو و یانگ جو تحریک کنین چون با این کار یه اشوب داخلی به وجود ماد در نتیجه همه چی در هیون تو میریزه به هم و کار ما هم راحت میشه


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


عده ی زیادی از مردمم به داخل قصر و پیش موپالمو اومدن و میگن به ما هم سلاح بدین که ما میخوایم با هان بجنگیم که جومونگ میاد و میگه شما میتونید در جنگ باشید ولی تنها سلاح ملاک برد نیست باید نیت قلبیتون و ارادتون برای جنگ هست و بعد هم همه هورا میکشن


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


اویی و موگول هم خودشون رو شکل پناهنده ها درمیارن و وارد معدن سنگ میشن

خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ



محافظ یانگ جو میاد  و میگه مردم جولبون هم حتی میخوان به عنوان گروه پشتیبانی در جنگ شرکت کتت یانگجو هم میگه حالا که این طوره مام باید از ۵۰۰ تا پناهنده هایی که در معدن سنگن در جنگ استفاده کنیم چون جومونگ طرفدار اونها هست پس نمیتونه به اونها که گروه پشتیبانی مان حمله کنه و بعد هم همه نقشه اش رو تایید میکنن


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


ملکه و دایی تسو میگن که ما نباید به هیونتو کمک کنیم چون وضعیت فعلی بویو هم تعریفی نداره تسو هم میگه منم نمیخوام بهشون کمک کنم ولی اگه این کارو نکنم هیون تو از بین میره و جولبون گسترش پدا میکنه واز فبل فوی تر میشه پس باید هر طور شده کمکشون کنیم


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


یونگ پو همین طور که داره اونجا قدم میزنه یوری رو میبینه و تعقیبش میکنه و میبینه که سویا هم اونجاست
خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


یونگ پو شب چند نفر رو میفرسته و سویا و یوری ور دستگیر میکنن و میارن بیرو ناز اونجا و یونگ پو هم خودش ماد پیششون و یکم لپ های یوری رومیکشه و میگه خیلی دلم برای تنگ شده بود



خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


شب میشه و اویی و موگول همه رو بیدار میکنن و بهشون میگن ما از اومدیم اینجا تا یه شورش قبل از جنگ درست کنیم و خودمون رو نجات بدیم فقط مواظب باشید تا وقتی شورش انجام نشده کسی چیزی نفهمه

خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


خبر فرار یوری و سویا رو به ماهوانگ هم میدن اونمکلی عصبی میشه

خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


صبح میشه و سربازای هان پناهندههایی رو که در معدن سنگ کار میکنن رو میببرن بیرون و پمیگن شما دیگه به معدن نمیروید باید به عنوان پشتیبان در جنگ شرکت کنین تویی و موگول هم از شنیدن این خبر جا میخورن و میخوره تو همه ی نقشه هاشون


خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ



یونگ پو  وماجین به جولبون میان و وقتی داخل میشن یونگ پو میگه سویا و یوری پیش من هستن جومونگ و بقیه هم کلی تعجب میکنن و یونگ پو در ادامه میگه تنها راهی هم که وجود داره تا اونا زنده بمونن و پیشت برگردن اینه که از جنگ با هان منصرف بشی و بعد هم میگه شما باید به جای جنگ با هان با بویو بجنگید و وقتی اونجا رو تصرف کردید بدینش دست من

خلاصه قسمت 69 افسانه جومونگ


جومونگ هم خشم وجودش رو میگره و ..

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد