رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

جوان شیاد زنش را به رفیق خود اجاره داد

از ازدواج اولم خیری ندیدم و شوهرم تمام جهیزیه ام را که پدر بیچاره ام با هزار بدبختی فراهم کرده بود، خرج بساط دود و دم خود و دوستان لاابالی اش کرد.
به گزارش خراسان وقتی هم کفگیرمان به ته دیگ خورد متوجه شدم همسرم قصد دارد خانه ما را علاوه بر پاتوق افراد معتاد به لانه فساد و فحشا تبدیل کند و مرا نقطه هدف های شیطانی خود قرار دهد. برای او دیگر غیرت و ناموس معنا و مفهومی نداشت، به همین دلیل به دادگاه رفتم و تقاضای طلاق دادم. من به حکم قانون از او جدا شدم و به خانه پدربزرگم رفتم چون والدینم می گفتند حداقل مدتی دندان روی جگر می گذاشتی تا پدرشوهرت که پایش لب گور است بمیرد و آن وقت ارثیه آن چنانی او را بالا می کشیدی بعد طلاق می گرفتی.
زن جوان افزود: ۱۹ ساله بودم که مهر طلاق، صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد و به خاطر این که منت پدربزرگ و مادربزرگ روی سرم نباشد به سر کار رفتم. اما انگار مهر بدبختی را روی پیشانی ام نیز زده اند زیرا که بار دیگر احساساتم به بازی گرفته شد و به راحتی فریب پسر مدیر فروشگاهی که در آن کار می کردم را خوردم. «مهران» ۲۵ ساله بود و از لحظه ای که همدیگر را دیدیم او ابراز عشق و علاقه کرد و به قول معروف، خواستگار از آب درآمد!
سمانه در دایره اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد افزود: من به او گفتم که یک بار ازدواج کرده ام و از شوهرم به خاطر اعتیادش به موادمخدر طلاق گرفته ام، اما پسر جوان که خود را عاشق و دلباخته ام معرفی می کرد گفت: برای من هیچی مهم نیست و ما باید هرچه زودتر به طور موقت با هم محرم شویم تا به مرور زمان مخ پدر و مادرم را بزنم و رضایت آن ها را برای ازدواج دائم جلب کنم.

از ازدواج اولم خیری ندیدم و شوهرم تمام جهیزیه ام را که پدر بیچاره ام با هزار بدبختی فراهم کرده بود، خرج بساط دود و دم خود و دوستان لاابالی اش کرد.
به گزارش خراسان وقتی هم کفگیرمان به ته دیگ خورد متوجه شدم همسرم قصد دارد خانه ما را علاوه بر پاتوق افراد معتاد به لانه فساد و فحشا تبدیل کند و مرا نقطه هدف های شیطانی خود قرار دهد. برای او دیگر غیرت و ناموس معنا و مفهومی نداشت، به همین دلیل به دادگاه رفتم و تقاضای طلاق دادم. من به حکم قانون از او جدا شدم و به خانه پدربزرگم رفتم چون والدینم می گفتند حداقل مدتی دندان روی جگر می گذاشتی تا پدرشوهرت که پایش لب گور است بمیرد و آن وقت ارثیه آن چنانی او را بالا می کشیدی بعد طلاق می گرفتی.
زن جوان افزود: ۱۹ ساله بودم که مهر طلاق، صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد و به خاطر این که منت پدربزرگ و مادربزرگ روی سرم نباشد به سر کار رفتم. اما انگار مهر بدبختی را روی پیشانی ام نیز زده اند زیرا که بار دیگر احساساتم به بازی گرفته شد و به راحتی فریب پسر مدیر فروشگاهی که در آن کار می کردم را خوردم. «مهران» ۲۵ ساله بود و از لحظه ای که همدیگر را دیدیم او ابراز عشق و علاقه کرد و به قول معروف، خواستگار از آب درآمد!
سمانه در دایره اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد افزود: من به او گفتم که یک بار ازدواج کرده ام و از شوهرم به خاطر اعتیادش به موادمخدر طلاق گرفته ام، اما پسر جوان که خود را عاشق و دلباخته ام معرفی می کرد گفت: برای من هیچی مهم نیست و ما باید هرچه زودتر به طور موقت با هم محرم شویم تا به مرور زمان مخ پدر و مادرم را بزنم و رضایت آن ها را برای ازدواج دائم جلب کنم.
متاسفانه این پسر جوان با وعده هایی که داد توانست مرا خام کند و من که فکر می کردم هرچه سریع تر باید از بلاتکلیفی دربیایم به خواسته او تن دادم و ما به طور مخفیانه ازدواج موقت کردیم.
حدود یک سال از این ارتباط پنهانی گذشت و در این مدت چندین بار با مهران به مسافرت رفتم و خیلی به او وابسته شدم، اما حدود یک هفته قبل او به تمام وعده هایی که داده بود پشت پا زد و گفت: قصد دارد با دختری در تهران ازدواج کند و بهتر است همدیگر را فراموش کنیم. در برابر این برخورد تحقیرآمیز سکوت کردم و خودم را عقب کشیدم، اما حالا مهران خواسته دیگری دارد و می گوید یا باید با یکی از دوستانش رابطه برقرار کنم و یا تمام فیلم هایی که از من گرفته است را منتشر خواهد کرد. نمی دانم چرا به چنین سرنوشتی دچار شدم. در ازدواج اولم، پدر و مادرم به طمع مال و ثروت یک خانواده مرا بدبخت کردند و در این ازدواج پنهانی نیز من فریب یک مشت حرف پوچ و وعده و وعید را خوردم. اگر آدم در هر کاری با افراد آگاه و معتمد مشورت کند چنین مشکلاتی برایش درست نخواهد شد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد