اشکهای خداداد در پخش زنده تلویزیونی
در سالروز صعود تاریخی تیم فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ و غلبه بر استرالیا خداداد عزیزی زننده گل نجاتبخش تیم ملی در یک برنامه تلویزیونی زنده حاضر شد و از ابعاد مختلف آن بازی و البته شرایط روز فوتبال ایران با جواد خیابانی صحبت کرد و در زمان پخش تصاویر قدیمی مربوط به مصاحبه پدرش اشک ریخت.
به گزارش گل خداداد عزیزی درباره این مسابقه گفت:« در نیمه اول فشار خیلی زیادی را متحمل شدیم اما بین دو نیمه هیچ صحبت خاصی در رختکن مطرح نشد برای اینکه آنها خیلی بهتر از ما بودند و اصلا نمیشد حرف خاصی را مطرح کرد. با این حال از آنجایی که همه بچهها به ائمه اعتقاد دارند و به آنها متوسل میشوند با یک شعار مشترک همدل شدیم تا در نیمه دوم بهتر بازی کنیم. من در آمریکا هم بازی کردهام آنجا بازیکنان دست روی دست هم میگذارند و کلمه برنده را فریاد میزنند. اما از آنجایی که ما معتقدیم یک شعار مذهبی گفتیم و برای نیمه دوم آماده شدیم.»
وی ادامه داد:«کاری که آن دیوانه استرالیایی انجام داد و تور دروازه ما را پاره کرد به نفع ما تمام شد. چون با حرکت او جریان بازی قطع شد و اصطلاحا بازی خوابید. پس از آن اتفاق با ضربهای که مهدویکیا زد فهمیدیم که میشود نتیجه را تغییر داد و به گل رسید در حالی که قبل از آن به شدت تحت فشار بودیم و اصلا فکر نمیکردیم به دروازه استرالیاییها نزدیک شویم. در زمانی که بازی به خاطره پارگی تور دروازه قطع شده بود ما بچههای تیم ملی بین خودمان میگفتیم خدا کند اگر میبازیم آبرومندانه ببازیم و پیش خودمان میگفتیم همان ۲ بر صفر خوب است.»
در سالروز صعود تاریخی تیم فوتبال ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ و غلبه بر استرالیا خداداد عزیزی زننده گل نجاتبخش تیم ملی در یک برنامه تلویزیونی زنده حاضر شد و از ابعاد مختلف آن بازی و البته شرایط روز فوتبال ایران با جواد خیابانی صحبت کرد و در زمان پخش تصاویر قدیمی مربوط به مصاحبه پدرش اشک ریخت.
به گزارش گل خداداد عزیزی درباره این مسابقه گفت:« در نیمه اول فشار خیلی زیادی را متحمل شدیم اما بین دو نیمه هیچ صحبت خاصی در رختکن مطرح نشد برای اینکه آنها خیلی بهتر از ما بودند و اصلا نمیشد حرف خاصی را مطرح کرد. با این حال از آنجایی که همه بچهها به ائمه اعتقاد دارند و به آنها متوسل میشوند با یک شعار مشترک همدل شدیم تا در نیمه دوم بهتر بازی کنیم. من در آمریکا هم بازی کردهام آنجا بازیکنان دست روی دست هم میگذارند و کلمه برنده را فریاد میزنند. اما از آنجایی که ما معتقدیم یک شعار مذهبی گفتیم و برای نیمه دوم آماده شدیم.»
وی ادامه داد:«کاری که آن دیوانه استرالیایی انجام داد و تور دروازه ما را پاره کرد به نفع ما تمام شد. چون با حرکت او جریان بازی قطع شد و اصطلاحا بازی خوابید. پس از آن اتفاق با ضربهای که مهدویکیا زد فهمیدیم که میشود نتیجه را تغییر داد و به گل رسید در حالی که قبل از آن به شدت تحت فشار بودیم و اصلا فکر نمیکردیم به دروازه استرالیاییها نزدیک شویم. در زمانی که بازی به خاطره پارگی تور دروازه قطع شده بود ما بچههای تیم ملی بین خودمان میگفتیم خدا کند اگر میبازیم آبرومندانه ببازیم و پیش خودمان میگفتیم همان ۲ بر صفر خوب است.»
عزیزی درباره صحنه گلی که به ثمر رساند توضیح داد:« من خودم در زمان بازیگری پاسور خوبی بودم اما علی دایی هیچ وقت این خصلت را نداشت. او بیشتر بازیکنی بود که ضربات آخر را خوب میزد. اما در آن صحنه پاسی که به من داد فوقالعاده و استثنایی بود بعد از آنکه کریم ضربه سر را زد علی در حالی که پشت به دروازه و من بود با یک کنترل و چرخش عجیب پاس بسیار خوبی به من داد تا جایی که بدون اینکه من ضربهای به توپ بزنم با گلر استرالیا تک به تک شدم. نمیدانم علی چطور آن پاس را داد؟! شاید پشت سرش هم چشم داشت.»
وی گفت:« اخیرا یکی از دوستان خبرنگار با من تماس گرفت و از قول کارشناسان گفت اگر در آن صحنه گلر استرالیا را دریبل میکردم بهتر میشد اما من همینجا به تمام فوتبالیستهای نوجوان و مهاجمان توصیه میکنم وقتی در شرایط تک به تک با دروازهبان قرار میگیرند اصلا نباید دو دل بشوند و تصمیمی که در ابتدا میگیرند را اجرا کنند. من در آن صحنه قبل از اینکه تک به تک شوم تصمیم گرفته بودم بلافاصله ضربهام را بزنم و مطمئنم اگر میخواستم بوسنیچ را دریبل کنم یا به تهامی پاس بدهم اتفاق دیگری میافتاد و امکان داشت آن گل به دست نیاید. نمیدانم الان که ۱۳ سال از آن بازی گذشته الان این مسأله را عنوان میکنم.»
خداداد عزیزی که در یک برنامه تلویزیونی با دیدن تصاویر با دیدن پدر و مادرش اشک ریخت گفت:« من هر چه دارم از حرفهای پدرم دارم ضمن اینکه مادرم هم کمک زیادی کرد تا در فوتبال موفق شوم. مطمئنا دعای پدر و مادر در موفقیت بیشتر فوتبالیستهای بزرگی که به جایی رسیدند تأثیر داشته من میدانم علی دایی به پدر و مادرش کمک زیادی کرده است و دقیقا همین مسأله باعث شد او همواره موفق باشد.»
وی همچنین درباره رابطه بازیکنان تیم ملی ۹۸ گفت:« در آن تیم رفاقت و صمیمت حرف اول میزد و انگار تمام بازیکنان با هم برادر بودند. همین الان وقتی من افشین پیروانی یا احمدزاده را میبینم انگار برادر بزرگم را دیدهام به خاطر همین احساس میکنم شاغلام هم برادر بزرگتر من است به همین خاطر رویم نمیشود به خاطر افشین از شاغلام انتقاد کنم. البته وقتی درباره او و تیم امید حرف زدم فقط نظر خودم را گفتم.»