رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

اجرایی سینمایی با یه حبه داستان

«یه حبه قند» جدیدترین ساخته سیدرضا میرکریمی‌را در یک کلام می‌توان فیلمی‌با یک خط داستانی کم رنگ اما ریز بافت و پر جزئیات در بطن و یک اتفاق اساسی دراوج عنوان کرد که کارگردان درآن با رویکردی مستند و با توسل به ابزارهای اجرایی زیبایی شناسانه هنر سینما به بازسازی آداب و رسوم فرهنگ اصیل ایرانی به هنگام شادی ، غم و عشق ورزی پرداخته است.
درواقع در قصه این فیلم، فقط یک یا چنداتفاق تاثیرگذار پیش‌برنده و اصلی می‌افتد اما سرشار از کنش و واکنش‌هایی است که در یک بافت ریز چیده شده‌اند ولی این بافت فیلم را از بی داستانی نجات نمی‌دهد.
 با این حال، ذهنیت مخاطب را ازابتدا تا لحظه وقوع این اتفاق که مرگ دایی است، دریک تپش و انتظارمدام می‌گذارد. اینکه «نکند اندوهی سررسد از پس کوه» که البته می‌رسد هرچندکه تصور می‌شود که این اتفاق، به‌رغم درونی شدن آن در فیلم، به قصه تحمیل شده است چراکه حاصل یک حرکت بی محابای عادتی است که چندان منطقی نمی‌نماید اما ازهمان ابتدا به‌عنوان کلیدی برای رمزگشایی از قصه به ذهن مخاطب متبادر می‌شود. درواقع این اتفاق رویکردی معنوی وماهوی به فیلم می‌بخشد که شاید در دل پرداخت به فرهنگ ایرانی، خیلی مدنظر قرار گرفته است و همین خصیصه، فیلم را درزمره فیلم های معناگرا قرار داده است. سینمایی که میر کریمی ‌پیش از این درفیلم‌هایش و به‌طورخاص‌تر در فیلم‌های «اینجا چراغی روشن است»، «زیر نور ماه» و «خیلی دور، خیلی نزدیک» به آن پرداخته است و «یه حبه قند» را می‌توان ادامه همان مسیرتلقی کرد.

«یه حبه قند» جدیدترین ساخته سیدرضا میرکریمی‌را در یک کلام می‌توان فیلمی‌با یک خط داستانی کم رنگ اما ریز بافت و پر جزئیات در بطن و یک اتفاق اساسی دراوج عنوان کرد که کارگردان درآن با رویکردی مستند و با توسل به ابزارهای اجرایی زیبایی شناسانه هنر سینما به بازسازی آداب و رسوم فرهنگ اصیل ایرانی به هنگام شادی ، غم و عشق ورزی پرداخته است.
درواقع در قصه این فیلم، فقط یک یا چنداتفاق تاثیرگذار پیش‌برنده و اصلی می‌افتد اما سرشار از کنش و واکنش‌هایی است که در یک بافت ریز چیده شده‌اند ولی این بافت فیلم را از بی داستانی نجات نمی‌دهد.
 با این حال، ذهنیت مخاطب را ازابتدا تا لحظه وقوع این اتفاق که مرگ دایی است، دریک تپش و انتظارمدام می‌گذارد. اینکه «نکند اندوهی سررسد از پس کوه» که البته می‌رسد هرچندکه تصور می‌شود که این اتفاق، به‌رغم درونی شدن آن در فیلم، به قصه تحمیل شده است چراکه حاصل یک حرکت بی محابای عادتی است که چندان منطقی نمی‌نماید اما ازهمان ابتدا به‌عنوان کلیدی برای رمزگشایی از قصه به ذهن مخاطب متبادر می‌شود. درواقع این اتفاق رویکردی معنوی وماهوی به فیلم می‌بخشد که شاید در دل پرداخت به فرهنگ ایرانی، خیلی مدنظر قرار گرفته است و همین خصیصه، فیلم را درزمره فیلم های معناگرا قرار داده است. سینمایی که میر کریمی ‌پیش از این درفیلم‌هایش و به‌طورخاص‌تر در فیلم‌های «اینجا چراغی روشن است»، «زیر نور ماه» و «خیلی دور، خیلی نزدیک» به آن پرداخته است و «یه حبه قند» را می‌توان ادامه همان مسیرتلقی کرد. «یه حبه قند»، فیلمبرداری زیبا با حرکت‌هایی روان دارد و فضاسازی خاصی از طریق طراحی صحنه، نورپردازی‌ها و همچنین موسیقی حزن‌انگیز و نوستالژیکی که محمدرضا علیقلی برای آن ساخته است در این فیلم صورت گرفته است.
تدوین عالی حسن حسندوست نیز ریتمی ‌یکدست و روان در فیلم ایجاد کرده و از همه مهم‌تر، فضای فیلم به ‌شدت اصیل و مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی و آداب و رسوم ایرانی است. شیطنت و رندی‌های طنزآمیز و شیرین اکثرآدم‌ها، بخصوص جعفر با بازی خوب رضا کیانیان و شخصیت دیگری که هدایت هاشمی ‌خیلی خوب آن را در آورده است، لایه طنز خیلی خوب در کنار دیگر لایه‌های فیلم نشسته است اما این وجه از فیلم در جاهایی که زنان از خنده های الکی ریسه می‌روند؛ بسیار تصنعی و نچسب و بی‌استدلال درآمده است. با این وجود، خنده‌های مدام این زنان در این موقعیت‌ها، نشان دهنده توانایی بازیگران و همچنین بازی‌گیری عالی رضا میرکریمی ‌در این موقعیت‌های بی‌پتانسیل طنز است که البته ما به ازایی واقعی دارند و بر این اساس، می‌توان تصورکرد که کارگردان قصد زدن نیشخندی از روی رندی به این طنازی بی‌اساس و بی‌پتانسیل کمیک دارد.
 لهجه یزدی هم، حداقل برای من کرد زبان، نچسپ است و توی ذوق می‌زند. بازیگران هم به عمد یا غیرعمد، از عهده ادای غلیظ این لهجه برنیامده‌اند و شاید بهتر بودکه این لهجه به فیلم تحمیل نمی‌شد تا فیلم از یکدستی بیشتری درپوشش و انعکاس فرهنگ ایرانی برخوردار می‌شد. چراکه محدود کردن زبان فارسی در قالب یک لهجه، چندان دلچسپ ومنطقی نمی‌نماید بلکه باید این قضیه، گستره‌ای به وسعت کل ایران می‌داشت نه محدود به گوشه‌ای ازآن ! جدای از این، با مرگ دایی و خلأ وجودی این رکن اساسی خانواده، فضای عاطفی درونی شده و به‌شدت تاثیرگذاری در لحظات نزدیک به پایان فیلم پدید می‌آید که بیشتر با موسیقی و قطعه نوستالژیک سنتی ایرانی «بگو کجایی» شکل می‌گیرد. فضایی ملموس و اساسی فکرشده که من نیز با شدت بیشتری در اواخرآبان ماه امسال آن را با مرگ ناباورانه مادرم تجربه کردم. شاید این شدت تاثیریک سوم پایانی فیلم بر من ، به‌رغم کمی‌بی‌حوصلگی و حتی عصبیتم از دو سوم ابتدایی فیلم و تحمل آن با لذت بردن از وجوه زیبایی شناسانه اجرایی‌اش، به خاطر تداعی شدن مرگ مادرم بود. درآمدن تنهایی ناشی از مرگ دایی در اهالی آن خانه که من هم باآن واقعه تلخ ویران‌کننده تجربه‌اش کردم، مرا به همذات پنداری خاصی با اثر سوق دادکه این نشان از درک عمیق نویسندگان و کارگردان و بازیگران از این احساسات و تجربه های عاطفی ناب انسانی دارد.
همذات پنداری که با تکیه بر روابط و مناسبات انسانی ناب و چیده شدن عوامل اجرایی خوب درفیلم به خوبی درمخاطب پدید می‌آید و هرچه بیشتر به آن فضا نزدیک‌تر باشی، این پایان برایت ملموس تر خواهد بودو همذات پنداری عمیق تری در تو بر می‌انگیزد. درپایان بایدگفت، در این فیلم مرگ، با یک حبه قند به دهان می‌آید که می‌تواند اقتباسی از بند شعر «مرگ با یک خوشه انگور می‌آید به دهان» از زنده یاد سهراب سپهری باشد اما زندگی با همه مصائب و خوشی هایش ادامه دارد و این بیان کننده نگرش خوش‌بینانه و امیدوارانه کارگردان به زندگی است.
همین نگرش حسن نیت مآبانه به زندگی، فیلم میرکریمی ‌را، بدون اینکه ارزیابی ازمطلوب یا نامطلوب بودن آن داشته باشیم، ازنگاه غالب در آثار سینمای اجتماعی ایران که سعی درآسیب شناسی اجتماعی التهابات و بحران‌های جامعه با نگاهی انتقادی دارند، متمایزکرده است چراکه رویکردی معناگرایانه وهویت‌طلبانه در آن لحاظ شده است.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد