آستارا بام سفالین ایران
هنوز هم مثل قدیمهاست، قدیمی و سنتی؛ عنبرمحله، محله ویرمونی، بازار قدیمی آستارا. در بخش دیگری از شهر وقتی قدم میزنی یا مهمان خانهای میشوی صدای ارس روحت را آرام میکند، گاهی آرام میخرامد؛ اما همیشه این طور نیست، هرقدر قطرههای باران آستارا بیشتر و بیشتر گونههای رودخانه را نوازش کند بر تلاطم امواج افزوده میشود و مطمئن باشید که باران در آستارا آنقدر عاشقانه، میبارد و میبارد و میبارد تا اینکه سرانجام ارس را وادار به طغیان کند، این رسم ابرهای عاشق بر آسمان بامهای سفالین ایران است و شاید به همین دلیل باشد که مردمان این شهر در پناه سفالینهها مسکن گزیدهاند.
هنوز هم اگر هوای قدیمترها را میکنی، آستارا همان بوی قدیمی را میدهد؛ بوی شالیزار، بوی دریا، نمنم باران و جنگلهای تنیده شده در دل کوه؛ زنان روستایی هم تو را به قدیمترها میبرند. اینجا هر چند آستاراست، نقطه مرزی شرق گیلان، اما ۳ فرهنگ در این شهر در هم تنیده شدهاند؛ گیلکی، آذری و تالشی و حتی بسیاری اوقات فرهنگ آذری آن قدر در این منطقه از گیلان غلبه دارد که باورش برایت کمی مشکل میشود و از خودت میپرسی که اینجا هنوز گیلان است؟ اما نم شالیزارها و بوی دریا برایت یادآوری میکند اینجا هنوز گیلان است و آنگاه که مردان صیاد برگشته از دل دریا را میبینی که سفره ماهی سفید منحصر به فرد دریای خزر را گشودهاند، دیگر مطمئن میشوی که اینجا هنوز گیلان است، آستارا؛ شهر بامهای سفالین!
شهر مرزی آستارا، ترکیبی است از دریا، کوه و جنگل؛ ییلاقهای کوهستانی و دشتهای فراخ و شالیزارهای وسیع، دریاچه استیل و گردنه حیران و….
هنوز هم مثل قدیمهاست، قدیمی و سنتی؛ عنبرمحله، محله ویرمونی، بازار قدیمی آستارا. در بخش دیگری از شهر وقتی قدم میزنی یا مهمان خانهای میشوی صدای ارس روحت را آرام میکند، گاهی آرام میخرامد؛ اما همیشه این طور نیست، هرقدر قطرههای باران آستارا بیشتر و بیشتر گونههای رودخانه را نوازش کند بر تلاطم امواج افزوده میشود و مطمئن باشید که باران در آستارا آنقدر عاشقانه، میبارد و میبارد و میبارد تا اینکه سرانجام ارس را وادار به طغیان کند، این رسم ابرهای عاشق بر آسمان بامهای سفالین ایران است و شاید به همین دلیل باشد که مردمان این شهر در پناه سفالینهها مسکن گزیدهاند.
هنوز هم اگر هوای قدیمترها را میکنی، آستارا همان بوی قدیمی را میدهد؛ بوی شالیزار، بوی دریا، نمنم باران و جنگلهای تنیده شده در دل کوه؛ زنان روستایی هم تو را به قدیمترها میبرند. اینجا هر چند آستاراست، نقطه مرزی شرق گیلان، اما ۳ فرهنگ در این شهر در هم تنیده شدهاند؛ گیلکی، آذری و تالشی و حتی بسیاری اوقات فرهنگ آذری آن قدر در این منطقه از گیلان غلبه دارد که باورش برایت کمی مشکل میشود و از خودت میپرسی که اینجا هنوز گیلان است؟ اما نم شالیزارها و بوی دریا برایت یادآوری میکند اینجا هنوز گیلان است و آنگاه که مردان صیاد برگشته از دل دریا را میبینی که سفره ماهی سفید منحصر به فرد دریای خزر را گشودهاند، دیگر مطمئن میشوی که اینجا هنوز گیلان است، آستارا؛ شهر بامهای سفالین!
شهر مرزی آستارا، ترکیبی است از دریا، کوه و جنگل؛ ییلاقهای کوهستانی و دشتهای فراخ و شالیزارهای وسیع، دریاچه استیل و گردنه حیران و….
بگذارید سفر کنیم و از آن لذت ببریم.
گردنه حیران
تمام رویاهایتان را از منظرهای زیبا ترسیم کنید، صدای جویبار، جلوه گلهای زیبا، شهد و شکر و عسل، کوهپایههایی با سینهریز درختان سبز، آبشارهایی که به هر بهانهای از کوه روان میشوند؛ مه را هم فراموش نکنید. گاهی اوقات پیش میآید که در مه غرق میشوی؛ قطرههای آب در دستت جاری میشود و شاید بیش از یک متر جلوتر را نتوانی ببینی؛ درست همینجا گردنه حیران است که بازدیدکنندگانش را تا مرز حیرانی میبرد.
چندی پیش با مهمانی از سوئیس به گردنه حیران رفته بودیم، او که مناطق مختلف ایران را دیده بود و عاشق کویر ایران بود، هنگامی که به گردنه حیران رسید، انگشتی بر دهان گزید و گفت: «اینجا شبیه سرزمین من است.»
گردنه حیران، نقطه مرزی بین استان گیلان و اردبیل محسوب میشود و البته بیشتر ارتفاعات کوهستانی آن در استان اردبیل واقع شده است که البته این امر تاثیری بر زیباییهای مسحورکننده آن ندارد.
گردنه حیران از جهت دیگری نیز اهمیت دارد، گردنه حیران در حقیقت نقطه صفر مرزی بین ایران و آذربایجان محسوب میشود. وقتی که عبور میکنی، در کنارت پاسگاههای مرزی دو کشور نیز قابل مشاهده است. همین پاسگاههای مرزی باز هم تو را به روزهای نه چندان دور میبرد، عهدنامه گلستان و ترکمانچای که اینگونه خط جدایی بر این بخش از سرزمین کشید و هنوز هم هنگامی که در شهرهایی مانند آستارا، نمین و اردبیل مهمان میشوی، هنوز بسیاری هستند که اقوام نزدیکشان در آنسوی مرزهای سیاسی جای گرفتند.
یک پیشنهاد صبحگاهی
باتوجه به اینکه جایگاه اقامتی خاصی در گردنه حیران برای مسافران وجود ندارد، بنابراین شبماندن در این منطقه حداقل برای خانوادهها منتفی است؛ اما از آن سوی تجربه گردنه حیران، تجربهای است که بهسادگی قابل چشمپوشی نیست. بنابراین هنگامی که به آستارا سفر میکنید، یک برنامه صبحگاهی برای صرف صبحانه را در ارتفاعات گردنه حیران همراه با همراهان و خانوادهتان تدارک ببینید. به اندازه کافی رستورانهای بین راهی آماده پذیرایی هستند، عسل گردنه حیران، سرشیر و چای گرم در مرتفعترین مناطق گردنه نیز مهیاست و مطمئن باشید که تجربهای متفاوت برایتان فراهم میکند.
و فقط بگذارید یک نکته را نیز از نظر دور نگذاریم. تا چند سال پیش وقتی به گردنه حیران سفر میکردی، نه اثری از ویلا بود و نه خانهای در میان دنیایی از کوههای سبز، فقط کوه بود و سبزی اما متاسفانه در این سالها ویلاسازیها چهره گردنه حیران را کمی آزرده کرده است و این امر هنگامی خود را نشان میدهد که میبینی آن سوی مرز هنوز فقط سبزی مطلق است و اثری از ویلا و خانه و بریدن درختان نیست!
ساحل آستارا
بیتردید یکی از زیباییهای یکتای آستارا، ساحل آن است. اگر فقط قصد نشستن کنار دریا را دارید، ساحل مشرف به منطقه اصلی شهر و بازار ساحلی فضای مناسبی است. آلاچیقهای آماده، رستورانهای ساحلی و استراحتگاههایی برای چند ساعت فراهم است؛ اما اگر قصد شنا دارید، ساحل زیبای صدف با تقریباً یک ربع فاصله از مرکز شهر، فضای مناسبی برای استراحت، تفریح و شناست و همچنین طرح سالمسازی نیز در این ساحل اجرا میشود و بنابراین ساحل امنی برای شنا و سایر ورزشهای دریایی محسوب میشود و امکان قایقسواری در فصل تابستان در هر دو ساحل فراهم است.
بازار آستارا
بازار در تمام شهرها، از جمله مهمترینهاست؛ این امر در شهرهای مرزی و توریستی اهمیت بیشتری هم دارد، به سبب اینکه بخش مهمی از زیبایی این شهرها به همین بخش بازار برمیگردد. آستارا دو بازار دارد ولی بازار ساحلی آن برای مسافران بیشتر آشناست. به سبب ساختار این بازار که از راهروهای متعدد تشکیل شده است و بیشتر مغازهها فاقد ویترین هستند، بومیهای آستارا به این بازار «بساط» هم میگویند ولی مسافران آن را بیشتر به بازار ساحلی میشناسند. انواع لباسهای زنانه و مردانه، کفش، گل مصنوعی، لوازم خانگی و لوازم آرایشی و بهداشتی از جمله مهمترین محصولاتی است که در این بازار مشاهده میشوند؛ فقط مراقب جنسهای بیکیفیت چینی هم باشید!
دریاچه استیل
دریاچه استیل آستارا، یکی از دیدنیهای منحصر به فرد این منطقه است. دریاچهای با حدود ۵۳۰۰هکتار در منطقه عباسآباد آستارا که در فصلهای مختلف سال به ویژه در پاییز میزبان انواع پرندگان است. کوه زیبای اسپیناس در پشت این دریاچه واقع شده است و مناظر بکر و بدیع آن توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند.
آستارا هنوز هم بوی قدیمی شالیزار بوی دریا؛ بوی نمنم باران و جنگل میدهد
همانگونه که اشاره شد، فرهنگ و زادبوم طالشی در منطقه آستارا نفوذ زیادی دارد. بومیان منطقه نیز بر این باورند که دریاچه استیل نام واقعیاش «هستل» است که در زبان تالشی به معنی «آبگیر» است.
هماکنون امکان قایقسواری در دریاچه استیل فراهم است و هنگامی که روی دریاچه قایقسواری میکنی، گونههای مختلف ماهی و آبزیان دریایی در آن قابل مشاهده است. همچنین دریاچه استیل گونههای درختچهای منحصر به فرد خود را نیز دارد که بر زیباییهای آن افزوده است.
وجود هتل در جوار این دریاچه هم امکان مناسبی برای اقامت مسافران فراهم آورده است و هماین که در جوار این هتل هم اکنون امکانات تفریحی برای بازدید و قایقسواری روی دریاچه استیل فراهم است. مناظر این دریاچه هنگام طلوع و غروب آفتاب بسیار زیبا و دلنشین است.
دبیرستان حکیم نظامی
آستارا، شهری است با پشتوانه عمیق فرهنگی؛ هر چند اطلاعات عمیقی در ارتباط با باسوادترین شهر ایران وجود ندارد و این شاخصها در سالهای متفاوت تغییر میکند، اما قدر مسلم آن است که آستارا در استان گیلان یکی از باسوادترین مناطق شهری ایران محسوب میشود و تعداد بیسوادان این شهر بسیار اندک است. سابقه تاریخی در آستارا نیز حاکی از آن است که مردم این شهر همواره به علم و فرهنگ علاقهمند بودهاند. پایهگذاری مدرسه حکیم نظامی در بیش از ۱۰۰ سال پیش در شهر آستارا خود حکایتی از این عمق فرهنگ و ادب در این شهر است. این مدرسه در سال ۱۲۸۷بنیان گذاشته شده است، این مدرسه در این مدت بیش از یک قرن فرهیختگان زیادی را پرورش داده است. از جمله افتخارات دیگر این مدرسه این است که نیما یوشیج، بنیانگذار شعر معاصر ایران در سالهای ابتدایی ۱۳۰۰ در این دبیرستان تدریس کرده است. این مدرسه قدیمی حیاطی بزرگ دارد و بامی سفالین با درب و پنجرههایی از چوب و همچنین شومینههای چدنی، که در مجموع همه این نمادها در کنار همدیگر بیان کننده معماری سنتی و بومی این منطقه از گیلان است. دبیرستان حکیم نظامی باتوجه به قدمت ساخت آن و سایر وجوه آن هماکنون در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و چند سال پیش نیز بازسازی شده است.
فرهنگ تالشی
فرهنگ تالش، از جمله فرهنگهای منحصر به فرد در گیلان است که متاسفانه به دلیل بیتوجهی روبه فراموشی است، اما وقتی هنوز وارد منطقه هشتپر و سپس آستارا میشوی عمق فرهنگ تالش را میتوانی نظاره کنی، برای آنانی که به فرهنگ و زاد بوم ایرانزمین علاقهمندند آشنایی بیشتر با فرهنگ، زبان و سایر سنن تالشیها جالب توجه است و جا دارد که یک بار بهصورت کامل به فرهنگ تالش و منطقه تالش بپردازیم، اما هماکنون کهگذری بر آستارا داشتیم، حق سخن این است که یادی از فرهنگ همسایه که در منطقه آستارا نیز نفوذ پیدا کرده است، داشته باشیم. برای آنانی که به این فرهنگ علاقهمندند خوب است یادآوری کنیم در مناطق ییلاقی آستارا و البته مناطق شهری آن بیشتر در این ارتباط میتوانند اطلاعات کسب کنند.
سلام به باران
گیلان یعنی استان باران؛ اما گویی که بوی باران در هر خطه آن متفاوت است و آستارا بویی متفاوت دارد، بویی متفاوت از تمام زیباییهای رامسر، حسی متفاوت از شالیزارهای بندرانزلی و شفت و فومن و ماسال، فقط وقتی به آستارا سفر میکنید، دعا کنید که روزهای بارانی باشد، باور کنید که حس باران آستارا متفاوت است و وقتی که زیر باران آستارا راه رفتید با تمام وجود باران را حس کنید و به آن سلام بگویید.