رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

فرهاد جم: با همسران از خط قرمزها رد شدیم!

مصاحبه با فرهاد جم
هرچند فرهاد جم حدود ۱۷ سال پیش با بازی در فیلم سینمایی «پری» به کارگردانی داریوش مهرجویی زودتر از تلویزیون در سینما حضور پیدا کرد ولی اولین تصویری که مخاطبان ازا و دیدند در نقش علی و در سریال همسران به کارگردانی بیژن بیرنگ بود. سریالی که به یکباره جم را تبدیل به یک بازیگر جوان خیلی محبوب کرد. هرچند فرهاد جم بعد از سریال «همسران» تا سال ها نتوانست موفقیتی که در همسران به دست آورد را تجربه کند ولی به واسطه همان سریال سال هاست در اذهان باقی مانده است.
البته اجرای موفق مسابقه جذاب راز سیب در اواسط دهه ۷۰ هم یک اتفاق جالب بود و جم را جزو اولین بازیگرانی قرار داد که به سمت اجرای حرفه ای حرکت کردند. مدتی است سریال همسران از شبکه آی فیلم در حال پخش است. او در گفت و گوی خود با هفت صبح از خاطرات این سریال و همچنین اجرای مسابقه «از کی بپرسم» که سری جدید مسابقه ای با همین نام و با اجرای ماندگار منوچهر نوذری بود، می‌گوید و در ادامه به دلایل کم کاری اش در سینما و تلویزیون و آینده کاری اش می‌پردازد.

*با اینکه فیلم سینمایی پری (داریوش مهرجویی) اولین کار مهم شما بود ولی مخاطبان با سریال همسران کاملا شما را شناختند. شاید برای خیلی ها جالب باشد که بعد از ۱۷ سال بدانند که شما با تمام تجربه اندکی که داشتید چگونه برای آن کار انتخاب شدید.
خیلی ساده بود. من سال آخر دانشگاه در نمایش «باغ آلبالو» چخوف به کارگردانی آقای خسروی حضور داشتم. آقای ژکان من را در آن نمایش دیدند و به آقای داریوش فرهنگ معرفی کردند تا در فیلم «راه افتخار» بازی کنم. بعد از آن هم آقای شریفی نیا من را به آقای مهرجویی معرفی کرد تا در فیلم «پری» بازی کنم. این دو اتفاق باعث شد مسعود شاه محمدی دوست عزیزم که در آن زمان دستیار آقایان بیرنگ و رسام بود من را به دفتر خودشان دعوت کند تا برای سریالی که «همسران» نام گرفت گفت و گو کنیم. البته اول قرار بود آقای غلامحسین لطفی کارگردانی کار را برعهده داشته باشند و نقش کمال لطفی را هم خودشان بازی کنند یکی، دو روز هم تصویربرداری انجام شد ولی گویا به نتیجه دلخواه نرسیده بودند و به همین دلیل با رفتن آقای لطفی، فردوس کاویانی و مهرانه مهین ترابی به جمع ما اضافه شدند و کار رسما شروع شد.

*همسران هم مثل کمدی های امروز تصویربرداری اش به روز و روتین بود یا قسمت های زیاد آن از قبل ساخته شده بود؟
البته ما کاملا به روز بودیم فقط با این تفاوت که پخش سریال ما هفتگی بود نه روزانه. یادم هست که وقتی چهار قسمت کار حاضر شد سریال روی آنتن رفت. وقتی یک، دو قسمت دیگر هم گذشت ما دیگر کاملا به روز شده بودیم به این صورت که شنبه تا سه شنبه تصویربرداری داشتیم و چهارشنبه روی آنتن می‌رفتیم.

*به بازتاب های مخاطبان در بازی خودتان توجه می‌کردید؟
البته من نه. چون آن زمان آدم کاملا بی تجربه ای حتی در زمینه ارتباط با مخاطب بودم ولی آقایان رسام و بیرنگ کاملا با موضوعات و انتظارت روز مخاطب جلو می‌رفتند.

*غیر از این که همسران به نوعی بدعت گذار سبک کمدی های آپارتمانی بود که بعدها سریال های زیادی مثل خانه سبز، همسایه ها، زیر آسمان شهر و… هم به همین طریق ساخته شدند. فکر می‌کنید چه تحول دیگری در این سریال باعث ماندگاری آن حتی بعد از ۱۷ سال بین مخاطبان شده است؟
ما در خیلی چیزها اولین بودیم. ازجمله نشان دادن روابط صمیمی‌ و محبت آمیز زن و شوهرها. شاید خیلی ها باورشان نشود اما در زمانی که سریال «همسران» ساخته شد حتی گفتن «شب بخیر» بین یک زن و شوهر در سریال های تلویزیونی گرفتار ممیزی می‌شد. ما در این سریال دوست داشتیم به زن و شوهرها بگوییم با هم حرف بزنید. اگر «همسران» نسبت به خیلی کارهای دیگر هنوز هم مورد توجه قرار می‌گیرد این است که ما روابط زن و شوهرها را نشان دادیم. قهر، شادی، غم، غصه، خنده، دعوا، آشتی و خیلی چیزهای دیگر که در زندگی امروز زن و شوهرها هم وجود دارد و این مسایل کهنه نمی‌شود.

*از مجموع چهار بازیگر اصلی آن سریال فردوس کاویانی و مهرانه مهین ترابی تجربه قبلی داشتند و شما خانم پاوه نژاد کاملا تازه کار بودید. با این حال مخاطب، شما را پذیرفت و از کارتان استقبال کرد ولی امروز خیلی از کارها در تلویزیون ساخته می‌شود که انبوهی از ستاره های مطرح را با هزینه های گزاف به خدمت می‌گیرد ولی شاید یک دهم سریالی مثل همسران هم نتواند در بین مردم محبوبیت پیدا کند. فکر می‌کنید این وسط چه اتفاقی افتاده است؟
فکر می‌کنم این بحث خیلی کلانی است. سلیقه ها عوض شده، فرهنگ عوض شده، دسترسی مردم به شبکه های مختلف خارجی و داخلی خیلی بیشتر شده و هم این مسایل تاثیرگذارند اما به نظرم سریال «همسران» نسبت به خیلی از سریال های امروزی ملموس تر و صمیمی‌تر بود. ما پروداکشن آن چنانی در سریال نداشتیم، حتی از ساده ترین زاویه های دوربین هم استفاده می‌کردیم ولی دیالوگ ها و فانتزی موجود در سریال جدا از ساده بودن بسیار بکر و بدیع بود (مثل شکستن لامپ ها با فریاد من، صدای رعد و برق و حتی حرکت ماشین بدون راننده) که این مستقیما به هنر بیژن بیرنگ به عنوان نویسنده متن های سریال برمی‌گشت. این سادگی و صمیمیت شاید خیلی در کارهای امروزی به چشم نمی‌خورد. ضمن اینکه به نظرم زبان و سلیقه نسل جدید خیلی عوض شده و سخت تر می‌شود با انجام کاری در بین آنها محبوب شد.

*باتوجه به تجربه کم تان در آن دوره چقدر در آن سریال بداهه پردازی کردید؟
خیلی. البته یک نکته جالبی بگویم. بیژن بیرنگ آدم بسیار تیز و باهوشی بود و در طول سریال خیلی از متن هایی که می‌نوشت با تغییراتی که در شخصیت ما ایجاد می‌کرد از طریق عمل ها و عکس العمل های ما در طول روز بود. مثلا من همیشه موقع بالارفتن از پله خیلی تکان می‌خوردم. این را بیژن بیرنگ بدید و به شخصیت علی اضافه کرد. یا مثلا خیلی از دیالوگ های آقای کاویانی مشابه همان چیزهایی بود که در طول روز و پشت دوربین از آن استفاده می‌کرد اما در مورد بداهه پردازی بگویم که ما به معنی واقعی کار گروهی می‌کردیم. مثلا در جلسات دورخوانی متن قبل از اجرا با مسعود و بیژن که می‌نشستیم همه آن چیزی که به نظرمان خوب و مفید می‌شد را می‌گفتیم و اتفاقا آنها هم استقبال می‌رکدند و این باعث دلگرمی‌هرچه بیشتر گروه و ایجاد انگیزه بیشتر در ما می‌شد.

*شخصیت «علی» بعد از این سریال خیلی محبوب شد. الان اگر به ۱۷ سال پیش نگاه کنید، فکر می‌کنید چقدر تفاوت بین برخورد مخاطبان با یک شخصیت محبوب تلویزیونی در آن زمان و الان وجود دارد؟
اصلا قابل قیاس نیست. اتفاقاتی که در سال های ۷۴ و ۷۵ در کوچه و خیابان برای من می‌افتاد، واقعا غیرقابل باور بودند. مثلا یادم هست که چهار نفری به مشهد دعوت شدیم و شاید باورتان نشود بازار مشهد رسما در چند ساعت حضور ما کارش مختلف شده بود. به نظرم الان اصلا شبیه آن موقع نیست. شاید نوع محبوبیت ها فرق کرده، شاید محبوبیت معنی اش متفاوت تر شده ولی هرچه هست مطمئنم آن نوع برخورد مردم با یک بازیگر در حال حال وجود ندارد.

*الان و بعد از ۱۷ سال خاطره ای از سریال همسران باقی مانده که هیچ کجا آن را عنوان نکرده باشید و بخواهید برای اولین بار به مخاطبان هفت صبح بگویید؟
فکر می‌کنم بهترین اتفاقی که در سریال «همسران» برای من افتاد، تولد پسرم بود. روزهای آخر بود و تقریبا تایمی‌که دکتر برای به دنیا آمدن پسرم تعیین کرده بود در حال اتمام بود. من سر تصویربرداری فشرده سریال بودم و استرس زیادی داشتم که نمی‌توانستم پیش همسرم باشم. خانم مهین ترابی وقتی حال من را دیدند گفتند بیا همین جا، امشب از خدا بخواه که فرزندت همین فردا به دنیا بیاید. من هم که خیلی استرس داشتم از ته دلم این درخواست را  کردم، کمی‌حالم بهتر شد و دوباره کار را ادامه دادیم. باورتان نمی‌شود که فردا صبح پسر من به دنیا آمد.

*کمی‌ از سریال «همسران» فاصله بگیریم. دقیقا دو سال بعد از موفقیت سریال همسران به ناگاه سر از اجرای یک مسابقه درآوردید. با اینکه مسابقه «راز سیب» هنوز هم جزو بدیع ترین، جذاب ترین و البته پرخرج ترین مسابقات تلویزیون محسوب می‌شود ولی چرا آن زمان و در حالی که می‌توانستید به مسیر بهتری از بازیگری برسید حدود دو سال از وقت خودتان را صرف آن مسابقه کردید؟
کلا یک آدم غیرقابل پیش بینی هستم، حتی در زندگی روزانه ام. بعد از سریال همسران پیشنهادهای زیادی به من شد که از بین آن سریال «دزدان مادربزرگ» به کارگردانی مهدی صباغ زاده را انتخاب کردم. همان موقع بود که صادق جلالی برای اجرای مسابقه «راز سیب» به من زنگ زد. اول با خودم گفتم چرا باید بروم و یک مسابقه را اجرا کنم؟ ولی وقتی به محل دکور مسابقه رسیدم کاملا حیران ماندنم. آن قدر آن فضای پیچیده و مرموز برایم جذابیت پیدا کرد که فکر کردم اصلا از طریق استفاده از آموخته های بازیگری ام از شرکت کنندگان لحظات بکر و نویی را بگیرم و کار جدیدی انجام دهم البته بگویم که این مساله راه بازیگری من را به نوعی عوض کرد ولی در کل خودم از آن اتفاق راضی بودم.

*این عوض شدن مسیر بازیگری بهتر بود یا بدتر؟
بهتر یا بدترش را نمی‌دانم ولی قطعا جایگاه خیلی متفاوت تری نسبت به آن چه امروز می‌بینید در عرصه بازیگری به دست می‌آوردم البته سعی می‌کنم خیلی به این موضوع فکر نکنم چون این اتفاق در آن زمان برایم به اندازه کافی خوب، جذاب و لذت بخش بود.

*شما جزو اولین هایی بودید که اول به عنوان بازیگر شناخته شدید و بعد به سمت اجرا روی آوردید. فکر می‌کنید اصولا این تغییر شاخه که الان بالعکس اش هم اتفاق می‌افتد (مجریانی که بازیگر می‌شوند) کار درستی است؟
نمی‌توانم برای درست و غلط بودن این کار حکم صادر کنم چون همه چیز به خود آدم برمی‌گردد. ولی بعد از «راز سیب» باز هم دو برنامه موفق ولی این بار برای شبکه جهانی جام جم اجرا کردم. آن برنامه ها را هم خیلی دوست داشتم و فکرل می‌کنم تجربه هایم تا امروز در اجرا به اندازه کافی موفق بوده است. ولی اگر شخصا بخواهم به این مساله نگاه کنم در مورد خودم الان فکر می‌کنم کاری که در آن زمان انجام دادم درست نبود و شاید بهتر بود که در همان بحث بازیگری ادامه می‌دادم و آن را با تمرکز بیشتری انجام می‌دادم.

*نوروز امسال هم ما شما را با اجرای مسابقه «از کی بپرسم؟» در تلویزیون دیدیم مسابقه ای که برای خیلی ها تداعی کننده سال های ابتدایی دهه ۷۰ و خاطره اجرای ماندگار مرحوم منوچهر نوذری است. باتوجه به اینکه خود شما هم تجربه دیدن آن مسابقه را داشتید وقتی اجرای آن به شما پیشنهاد شد، چه حسی داشتید؟
برای این مسابقه هم تقریبا اتفاقی مشابه «راز سیب» برایم رخ داد. زمانی که با من تماس گرفتند و برای اجرای این مسابقه از من دعوت به همکاری کردند با رفتن سر دکور و دیدن فضای آن برنامه به شدت جذب آن شدم و اولین چیزی که در ذهنم به وجود آمد همان خاطره جذاب اجرای مرحوم نوذری در این مسابقه بود. احساس خوبی پیدا کرده بودم ضمن اینکه خودم هم می‌خواستم بعد از مدت ها یک تجربه اینچینین داشته باشم. به همین دلیل موافقت خودم را اعلام کردم ولی چون چند گزینه دیگر هم مدنظرشان بود، قرار شد نظر نهایی را مدتی بعد به من بدهند که بالاخره در اواخر بهمن ماه صحبت نهایی را کردیم و اجرای این برنامه به من واگذار شد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد