گفت وگو با «تورج نصر» گوینده خاطره انگیز «جیمبو» و «شیپورچی»
دنیای کودکی ام ازمن جدا نشده است
آن قدر پر انرژی و با طراوت حرف میزند و کودکی میکند و از عشق به کودکان و شیطنت کودک درونش صحبت میکند که انسان به وجد میآید و انگار نه انگار که ۶۵ ساله است. وقتی با او برای گفت وگو تماس میگیریم با گرمی و مهربانی پاسخ میدهد منتهی میگوید: پشت فرمان هستم و ده دقیقه دیگر به واحد دوبلاژ میرسم که زمان مناسبی برای گفت وگو است. با شنیدن صدای خاص او یاد نقش «شیپورچی»، روباه شیطان و زیرک کارتون دوست داشتنی «پسرشجاع» افتادم که همه را به جان هم میانداخت. آغاز گفت وگوی ما درباره روزهایی که وی وارد عرصه دوبله شد و در ادامه هم درباره کارتونهایی که دوبله کرده است و وضعیت دوبله در ایران صحبت کردیم.
«تورج نصر» دوبلور پیشکسوت کشورمان متولد ۱۳۲۵ است. او علاوه بر عرصه دوبله هراز چندگاهی هم در فیلمها و مجموعهها نقش آفرینی میکند. گفت وگوی ما را با این هنرمند پیشکسوت میخوانید.
مخاطبان بیشتر شما را با گویندگی در پویانماییهایی همچون جیمبو، دامبو، دهکده حیوانات، پسرشجاع (شیپورچی) و ای کیوسان (شونن) میشناسند. چه زمانی وارد عرصه دوبله شدید؟
من کار دوبله را در سال ۱۳۴۸ آغاز کردم. در آن مقطع ۱۸ساله بودم؛ مدتی تئاتر کار کردم و سپس به شکل جدی به کار دوبله پرداختم.
یکی از اقوام مرحوم نوربخش که در «پدرخوانده»، به جای «مارلون براندو» حرف میزد من را به واحد دوبلاژ معرفی کرد.
دنیای کودکی ام ازمن جدا نشده است
آن قدر پر انرژی و با طراوت حرف میزند و کودکی میکند و از عشق به کودکان و شیطنت کودک درونش صحبت میکند که انسان به وجد میآید و انگار نه انگار که ۶۵ ساله است. وقتی با او برای گفت وگو تماس میگیریم با گرمی و مهربانی پاسخ میدهد منتهی میگوید: پشت فرمان هستم و ده دقیقه دیگر به واحد دوبلاژ میرسم که زمان مناسبی برای گفت وگو است. با شنیدن صدای خاص او یاد نقش «شیپورچی»، روباه شیطان و زیرک کارتون دوست داشتنی «پسرشجاع» افتادم که همه را به جان هم میانداخت. آغاز گفت وگوی ما درباره روزهایی که وی وارد عرصه دوبله شد و در ادامه هم درباره کارتونهایی که دوبله کرده است و وضعیت دوبله در ایران صحبت کردیم.
«تورج نصر» دوبلور پیشکسوت کشورمان متولد ۱۳۲۵ است. او علاوه بر عرصه دوبله هراز چندگاهی هم در فیلمها و مجموعهها نقش آفرینی میکند. گفت وگوی ما را با این هنرمند پیشکسوت میخوانید.
مخاطبان بیشتر شما را با گویندگی در پویانماییهایی همچون جیمبو، دامبو، دهکده حیوانات، پسرشجاع (شیپورچی) و ای کیوسان (شونن) میشناسند. چه زمانی وارد عرصه دوبله شدید؟
من کار دوبله را در سال ۱۳۴۸ آغاز کردم. در آن مقطع ۱۸ساله بودم؛ مدتی تئاتر کار کردم و سپس به شکل جدی به کار دوبله پرداختم.
یکی از اقوام مرحوم نوربخش که در «پدرخوانده»، به جای «مارلون براندو» حرف میزد من را به واحد دوبلاژ معرفی کرد.
فقط ۳ خط در دیویدکاپرفیلد صحبت کردم
به طور حتم نخستین شخصیتی را که گفتید به یاد دارید. به ما بگویید چه سالی و در چه فیلمی برای نخستین بار صحبت کردید؟
در آن مقطع در مجموعههایی صحبت کردم که کسی به خاطر نمیآورد اما نخستین فیلمیکه صحبت کردم فیلم «دیویدکاپرفیلد» بود که با مدیریت «خسرو خسروشاهی» دوبله شد و من در این فیلم فقط به اندازه سه خط صحبت کردم.
به عنوان کسی که برای نخستین بار پشت میکروفون در واحد دوبلاژ در اتاق دربسته شیشه ای قرار میگرفتید، چه حسی داشتید؟
کسی که وارد مقوله دوبلاژ میشود باید در درجه نخست عاشق کارش باشد؛ من هم خیلی به دوبله عشق میورزیدم و عاشق آن بودم و هستم اما اکنون اغلب افرادی که وارد میشوند، علاقه مند به کار نیستند و فقط به جنبه اقتصادی کار فکر میکنند، به همین دلیل در حال حاضر اکنون نتوانسته ایم جایگزینی برای گویندگانی که دیگر در قید حیات نیستند و یا به خارج از کشور رفته اند داشته باشیم. اکنون واحد دوبلاژ نسبت به گذشته یعنی سالهای ۴۰ تا۵۰ که دوران طلایی بود، افت کرده است.
کودک درونم زنده است
به واقع این گونه است من کودک درونم زنده است و دنیای کودکی ام از من جدا نشده است. افرادی که در واحد دوبلاژ کار میکنند به من میگویند که سنی از من گذشته است ولی من عاشق دنیای کودکان هستم و به دلیل عشق به آنها کار کودک را انتخاب کرده ام.کلاس سوم ابتدایی که بودم در محله مان برای کودکان نمایش بازی میکردم. خودم کارگردانی و بازیگری میکردم واز همان دوران علاقه مند بودم.
از گویندگی در یکی از کارتونهای خاطره انگیز دوران کودکی، «پسرشجاع» بگویید که شما نقش «شیپورچی» را میگفتید…
در این کارتون خیلیها گویندگی کردند، گوینده پسرشجاع «مهوش افشاری» بود اوایل انقلاب آقای افشاریه مدیریت دوبلاژ کارتون «پسرشجاع» را برعهده داشت. اکنون تعداد گویندگانی که پویانمایی کار میکنند خیلی کم است و من، آقای پزشکیان، خانمها فرانک، مهوش افشاری و آزیتا و رزیتا یاراحمدی هستیم که پویانماییها را دوبله میکنیم.البته اکنون جوانانی وارد شده اند که در کار پویانمایی صحبت میکنند ولی به شکل حرفه ای آن را یاد نگرفته اند و گویی کار برای آنها جا نیفتاده است.
تیپها ساخته خودم است
از شیپورچی نگفتید…
ما دوبلورها با یکدیگر دوست و رفیق هستیم و برای گویندگی نقشها با هم مشورت میکنیم که کدام دوبلور برای چه شخصیتی صدایش مناسب است. ما وقتی شخصیتها را میدیدیم خودمان نظر میدادیم و همیشه این کار را انجام میدهم. تیپهایی که تاکنون گفته ام ساخته خودم است و با صداسازی درآورده ام شخصیتهایی مانند وودی وودی بیکر و یوگی و دوستان را با صداسازی و تمرین درآوردم.
کار اصلی ام صداسازی است
به تیپهای مختلفی اشاره کردید که تاکنون گفته اید؛ تیپهایی مانند جیمبو، یوگی و دوستان، ای کیوسان، بلفی و لی لی بیت و باربا پاپا میخواستم بدانم برای گفتن هر کدام از این شخصیتها چه معیار و ویژگی در صدای خود گنجاندید؟
من چند صدا را برای هر شخصیت در نظر میگیرم، سپس جلوی آیینه تمرین میکنم و خود را جای شخصیت قرار میدهم و صداهای مختلف در میآورم تا به صدای مناسب برسم که روی شخصیت بنشیند. کار اصلی ام صداسازی است و خیلی اهمیت دارد.
گویندگی به جای برادر اوشین و هانیکو و لورل
علاوه بر کارتون در آثاری همچون «لورل وهاردی»، «سالهای دور از خانه» و «داستان زندگی» هم گویندگی کرده اید. در این باره برایمان توضیح دهید؟
من در سالهای دور از خانه به جای «تاتسو نوری» برادر اوشین و در داستان زندگی هم به جای برادر هانیکو حرف زدم. همه فیلم و کارهایی که تاکنون صحبت کرده ام برایم خاطره است در «لورل و هاردی» به جای «لورل» صحبت کردم.
من بعد از مرحوم مقبلی جایگزین شدم و با آقای پزشکیان این دو شخصیت را میگوییم. البته آقایان اسماعیلی و مرحوم نوذری هم به جای «لورل و هاردی» صحبت کردند که مورد توجه قرار نگرفت. امثال من و دیگر دوستان، صدایمان شناخته شده و سالهاست در این حیطه فعالیت میکنیم. مدیر دوبلاژ وقتی کار به طور مثال کمدی، طنز و پویانمایی را در دست میگیرد نام ما را مینویسد و صدای مناسب را از میان ما انتخاب میکند.
کیفیت فیلمها تعریفی ندارد
کارتونهای قدیمی یا همان دوران کودکی همچنان در ذهنها باقی مانده است و اکنون هم باز پخش میشود، علت این که کارتونهای قدیمی مورد استقبال قرار میگیرد، چیست؟
در آن زمان کارتونهای خوبی از شرکت والت دیزنی خریداری میشد. این شرکت بهترین پویانماییهای دنیا را ساخته و ماندگار شده است و افرادی هم که به جای شخصیتهای کارتون صحبت میکردند دیگر کسی به جای آن شخصیتها صحبت نکرده است. اکنون کیفیت فیلمها تعریفی ندارد. کارتونهایی که خریداری میشود خوب نیست و زیبایی پویانماییهایی را که شرکت والت دیزنی میساخت، ندارد. پویانمایی ایران هم ضعفهایی دارد.
چرا در کشورمان، پویانماییهای خوبی ساخته نمیشود؛ مشکل اصلی را در بودجه یا کم تجربگی انیماتورها میدانید یا دلیل دیگری دارد؟
مشکل اصلی کمبود بودجه است و اگر پویانمایی زیرنظر بخش خصوصی ساخته شود بهتر است چون بودجه خوبی در اختیار میگذارد و ۲ تا ۳ سال زمان خود را در اختیار یک کار قرار میدهد. اکنون انیماتورهای خوب و جوانی در کشور داریم که کار میکنند و با استعداد هستند ولی امکانات ندارند. من اکنون در بخش خصوصی هم کار میکنم و آن جا هم بودجه کمیبرای ساخت پویانمایی دارند به طوری که در طول سال یک و ۲ پویانمایی خوب در کشور ساخته میشود.
مجانی کار میکنیم
به تازگی برخی بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون همچون مهران مدیری، ترانه علیدوستی و بهرام رادان در پویانماییهای تولید کشورمان گویندگی یا بازی کرده اند؛ ورود آنها را به عرصه دوبله چگونه ارزیابی میکنید؟
آنها با علاقه و میل خودشان آمدند و صحبت کردند و نه به دلیل دستمزد. البته دستمزدی که آنها میگیرند قابل مقایسه با دستمزد ما گویندگان نیست و به طور کلی ما مجانی کار میکنیم. ساخت پویانمایی کار هر کسی نیست و خیلی سخت است من گاهی اوقات در یک فیلم به جای ۳ تا ۴ شخصیت صحبت کرده ام که خیلی فشار به صدایم آمده است و تیپ سازی و درست سینک زدن و این که لب و دهانم با شخصیت هم خوانی داشته باشد بسیار مشکل است.
کار پویانمایی مشکل است چون شخصیتها آدم و موجود زنده نیستند که لب و دهانمان با آنها درست سینک زده شود و چون نقاشی است، باید به گونه ای صحبت کنیم که طبیعی درآید. برخی از بازیگرانی که به تازگی وارد حیطه دوبله شده اند بحث تجاری کار را در نظر گرفته اند و کسی که این کار را کرده است به گفته خودش بحث تجاری اثرش را مدنظر داشته تا نام بازیگران سبب فروش کارش شود.
فرصت تمرین نداریم
برخی از مدیران دوبلاژ از سرعت کار و عجله در دوبله فیلمها گله دارند. وضعیت دوبله را از گذشته تاکنون چگونه ارزیابی میکنید؟
ما فرصت تمرین نداریم. افرادی که به تازگی وارد دوبله شده اند فرصت پیدا شدن ندارند، ما قدیمیها با این شیوه کاری آشنایی داریم و نقش خود را میگوییم و آنها هم مجبور هستند هم پای ما صحبت کنند، به همین دلیل کیفیت آثار پایین آمده است. دستمزد ما هم پایین است با توجه به کاری که انجام میدهیم باید دستمزد خوبی بگیریم و کسی باورش نمیشود و همه فکر میکنند برای هر فیلم به عنوان مثال ۵۰۰ هزار تومان میگیریم که این گونه نیست. ما به دلیل عشق و علاقه ای که داریم کار میکنیم. خود من اگر کار بیرون از صدا و سیما انجام ندهم و در فیلمی بازی نکنم، این کار زندگیام را تأمین نمیکند. همه همکاران این گونه هستند. البته سال دیگر بازنشسته میشوم و بیمه تأمین اجتماعی هستم اما نوع بیمه ای که از طریق وزارت ارشاد تحت پوشش قرار گرفتیم اختیاری است و نیمیاز مبلغ را ماهانه خودمان پرداخت میکنیم. بارها دوستانم عمل جراحی داشته اند که بیمه فقط یک سوم هزینه را به آنها پرداخت کرده است از هنرمندان حمایتی نمیشود. با آقای ضرغامی هم در این رابطه صحبت کرده ایم اما به نتیجه ای نرسیده ایم.
شیپورچی را بیشتر دوست دارم
از میان کارتونهایی که صحبت کردید کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
خودم عاشق همه کارتونها هستم و همه شخصیتهایی را که تاکنون گفته ام، دوست دارم چون روی تک تک آنها زحمت کشیدم. البته شیپورچی «پسرشجاع» را بیشتر از بقیه دوست دارم. بیشتر مخاطبان از من سوال میکنند که شیپورچی کی میخواهد سر به راه شود و من پاسخ میدهم هر زمان من سر به راه شدم او هم سر به راه میشود.