رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

گفتگو با سروش صحت، کارگردان سریال ساختمان پزشکان

عکس‌العمل مهم‌تر است
کار و بار ساختمان پزشکان این روزها گرفته است. حالا کمتر کسی دیگر از دیگری می‌پرسد بهنام تشکر را می‌شناسید؟ همان نیما افشار سریال ساختمان پزشکان. سریالی که این بار متفاوت از کار قبلی کارگردانش است. سروش صحت در ساختمان پزشکان خیلی با سروش صحت چهارخونه فرق کرده است. اما ما با او فقط درباره ساختمان پزشکان حرف نزدیم. خودتان بخوانید.
 از حاشیه شروع نکنیم. مهم‌ترین ویژگی ساختمان پزشکان به نظر شما چیست؟
یک تیم خیلی خوب در همه زمینه ها. تیم نویسنده های خوب با سرپرست خوب، بازیگران، تهیه کننده، کارگردان تلویزیونی و گروه تصویر.
مگر در بقیه کارها این تیم خوب نیست؟
بگذارید یک مثال بزنم. شاید راز موفقیت تیم سپاهان هم همین است . در آن تیم شاید یک بازیکن شاخص پیدا نکنید. همه شاخص هستند و به عنوان یک تیم شاخص هستند.
 شما اصفهانی هستید؟
من که اصفهانی هستم اما این مثال را به خاطر اصفهانی بودنم نزدم. به عنوان یک تیم گفتم. در سپاهان همه در خدمت هدف تیمی ‌هستند. دفاع به هافبک‌ها کمک می‌کند. آنها به خط حمله کمک می‌کنند. خط حمله به دو برمی‌گردد و به دفاع کمک می‌کند و حالا مربی و بدنساز و…یک تیمی‌است که درست کار می‌کند.

عکس‌العمل مهم‌تر است


کار و بار ساختمان پزشکان این روزها گرفته است. حالا کمتر کسی دیگر از دیگری می‌پرسد بهنام تشکر را می‌شناسید؟ همان نیما افشار سریال ساختمان پزشکان. سریالی که این بار متفاوت از کار قبلی کارگردانش است. سروش صحت در ساختمان پزشکان خیلی با سروش صحت چهارخونه فرق کرده است. اما ما با او فقط درباره ساختمان پزشکان حرف نزدیم. خودتان بخوانید.

 

از حاشیه شروع نکنیم. مهم‌ترین ویژگی ساختمان پزشکان به نظر شما چیست؟

یک تیم خیلی خوب در همه زمینه ها. تیم نویسنده های خوب با سرپرست خوب، بازیگران، تهیه کننده، کارگردان تلویزیونی و گروه تصویر.

 

مگر در بقیه کارها این تیم خوب نیست؟

بگذارید یک مثال بزنم. شاید راز موفقیت تیم سپاهان هم همین است . در آن تیم شاید یک بازیکن شاخص پیدا نکنید. همه شاخص هستند و به عنوان یک تیم شاخص هستند.

 

شما اصفهانی هستید؟

من که اصفهانی هستم اما این مثال را به خاطر اصفهانی بودنم نزدم. به عنوان یک تیم گفتم. در سپاهان همه در خدمت هدف تیمی ‌هستند. دفاع به هافبک‌ها کمک می‌کند. آنها به خط حمله کمک می‌کنند. خط حمله به دو برمی‌گردد و به دفاع کمک می‌کند و حالا مربی و بدنساز و…یک تیمی‌است که درست کار می‌کند.

 

یعنی به نظرتان داشتن استارها مهم نیست. مثلا داشتن یک لیونل مسی؟

ببینید وقتی ما داشتیم کار می‌کردیم با وجود پیمان قاسم‌خانی خیالم از بابت متن‌ها راحت بود. درباره توانایی تیم بازیگری هم مطمئن بودم. درست است چهره نبودند اما من توانایی‌هایشان را دیده بودم. از تک تک عوامل آسوده بودم. از بابت خودم هم به این جهت که تجربه‌ام بیشتر شده و به سلیقه‌ام نزدیک‌تر شدم هم مطمئن بودم ولی بعد از همه این اجزا اینکه این تیم با هم و کنار هم درست کار کنند، مهم بود. شما پرسیدید مهم‌ترین چیز وگرنه معتقدم برای بعضی کارها شاید استار لازم باشد.

 

چند وقت پیش یک مصاحبه از علیرضا خمسه می‌خواندم. به عنوان استخوان خرد کرده کمدی؛ معتقد بود ما در تصویر چیزی به اسم طنز نداریم. کمدی داریم و گونه‌های آن را. طنز مقوله ادبیاتی است. به هر حال اما این اصطلاح متداول شده. ساختمان پزشکان بیشتر طنز است یا کمدی؟

من به خدا خیلی خوب این تعریف ها را بلد نیستم و اگر آدم بتواند تمایزی برای اینها قائل شود، بین طنز و هجو و هزل و فکاهی و کمدی ، یا حتی بین طنز فاخر و غیرفاخر و انواع کمدی را خوب بشناسد خوب است. اما من خیلی به اینها تسلط ندارم. من برایم مهم است که مخاطب کار را دوست دارد یا نه.

 

اما آن‌چیزی که می‌گویید به سلیقه‌تان نزدیک شده در کار ساختمان پزشکان این است که ما کمتر برخورد تیپ گونه ای را که در آثار طنز می‌بینیم با آن رو‌به‌رو هستیم. حتی نقشی که شقایق دهقان بازی می‌کند و می‌تواند تیپیکال‌ترین نقش باشد هم رگه‌هایی از اینکه فراتر از آن رفته را دارد.

بیشتر یک کاریکاتور است. خب، من این مدل شخصیت‌سازی را بیشتر دوست دارم. به‌رغم اینکه در چهارخونه آنگونه بودیم این بیشتر به سلیقه‌ام نزدیک است.

 

این مسئله، این سختی را به وجود می‌آورد که موقعیت‌ها را به سمت کمدی ببرید.

بله، قصه باید بار کمیک داشته باشد و روابط فی مابین و همین طور دیالوگ ها. یعنی دیگر آدم‌ها به خاطر اینکه فی‌نفسه تیپ هستند باحال نیستند. باید در یک داستان و شرایطی قرار بگیرند و حرف هایی بزنند که بار کمیک داشته باشد و این خیلی لذت بخش تر است.

 

یا ماندگار تر. نیما افشار ماندگاری بیشتری در ذهنمان دارد و نقطه قوت دیگر این مجموعه دیالوگ‌هاست که حساب شده و طراحی شده است و خب مجموعه شخصیت ها و موقعیت و قصه و دیالوگ از مخاطب خنده می‌گیرد، نه هر کدام به تنهایی. چقدر شما و پیمان قاسم‌خانی نقش داشتید در این روند؟

خیلی خوشحالم. اگر در لحظاتی این اتفاق افتاده خیلی خوبه.طرح اولیه متعلق به پیمان و محراب قاسم‌خانی بود. زمانی که من دعوت به کار شدم سه قسمت نوشته شده بود. بازیگرها انتخاب نشده بودند. من با پیمان و محراب سال‌هاست دوستی داریم و کار کرده‌ایم و خیلی مواقع در یک تیم نویسندگی بودیم. سلیقه همدیگر را می‌شناسیم. خیلی با سلیقه من آن شکل اولیه منطبق نبود، دور هم نبود. اما گروه چهار نفره من و پیمان و محراب و آقای چگینی زود به نتیجه رسیدیم و انتخاب بازیگر را شروع کردیم. تقریبا طولانی ترین مرحله کار ما هم همین بود و یک ماه طول کشید و چهار نفر هم درباره هر کدام از شخصیت ها صحبت می‌کردیم.

 

اما اینکه سراغ بازیگران تئاتری بروید ایده چه کسی بود؟

ما می‌خواستیم از بازیگران توانایی استفاده کنیم که خیلی هم کلیشه نقش‌ها نشده باشند و هوای تازه ای باشند. من و پیمان، بهنام تشکر را می‌شناختیم. یک تئاتری از او دیده بودیم به اسم خدای کشتار و من یک فیلم سینمایی بازی کردم که اکران نشده و در آن بهنام بازی می‌کرد. من و پیمان کاملا نسبت به او مطمئن بودیم. آقای چگینی اصلا نمی‌شناختش اما در همان جلسه اول گفت درست‌ترین انتخاب است. حالا مرحله بعد متقاعد کردن مسئولین تلویزیون برای این انتخاب‌ها بود. اینکه به هر حال اینطور به نظر می‌آمد که نقش اول را یک چهره ناشناخته بازی می‌کند و این ریسک داشت. اما ما کاملا مطمئن بودیم آنقدر که سعی کردیم از این سابقه استفاده کنیم و پای انتخاب بایستیم.

 

یعنی مجبور بودید مدیران شبکه را متقاعد کنید؟

به هر حال کاری که از یک شبکه هر شب پخش می‌شود اهمیت دارد و این ریسک بالایی است که با این هزینه‌ای که می‌شود نقش اولش برای مخاطب ناآشناست. این اعتماد زیادی بود که مدیر فیلم و سریال و مدیر شبکه به ما کردند.

 

اتفاقا تکراری بودن چهره ها دیگر جواب نمی‌دهد و شاید مدیران شبکه در این میان نقش دارند که همه سراغ چهره های تکراری می‌روند. به‌هر حال مجاب کردن مدیران زمان می‌برد.

خب، من از این نظر می‌توانم یک عده را بفهمم. ما خیالمان راحت بود. اما اگر جواب نمی‌داد خیلی بد می‌شد. به هر حال شما باید فکر کنید برای مخاطب بالقوه ۷۰ میلیونی کار می‌کنید. طبیعی است به این نکته هم فکر کنند.

 

حالا با توجه به اینکه بازخورد این ریسک خوب بود آیا شاهد ورود چهره های جدید به این عرصه می‌توانیم باشیم؟حالا با توجه به این نکته که معاون سیما اعلام کرد می‌خواهند به برنامه های طنز بها بدهند.

البته من فکر می‌کنم بازیگران قدیمی ‌هم محبوبند هم توانا. اگر توانا نبودند محبوب نمی‌شدند. شاید بد نباشد در ترکیب جدید و مناسبات جدید دوباره معرفی شوند. یعنی آدم های جدید عکس‌العمل های جدید می‌آورد. بازیگر جدید برای ما تازه کشف می‌شود.

 

اساسا فکر می‌کنید چقدر به طنز نیاز دارند؟

خیلی. هیچ وقت این ژانر از مد نمی‌افتاد. در دنیای امروز به آرامش و خنده نیاز داریم.

 

یک سوال بپرسم، صادقانه جواب می‌دهید؟

قول نمی‌دهم.

 

سریال فرندز چقدر الگوی شما در این سریال بود؟ یا اینکه در ذهنتان بود شبیه آن فضا را بسازید.

اینکه بخواهیم فرندز بسازیم که اصلا نمی‌شد و اصلا فکر هم نمی‌کردیم. اما اینکه من در غذاها قورمه‌سبزی را دوست دارم پس از هر ۵ دفعه ای که می‌روم رستوران ۲ بارش را قورمه‌سبزی می‌خورم. پس این سریال تاثیر در سلیقه من می‌گذارد. غیر از این آن سریال قدیمی ‌که از روی رمان نوشته شده بود تاثیر گذاشت. کار کردن با مدیری و عطاران روی من تاثیر گذاشته و حتی داوودی و… به نظر من از هر چیزی که کسی خوشش بیاید می‌تواند تاثیر بگیرد. من از همین شکلاتی که الان خوردم تاثیر می‌گیرم اما شاید تاثیرش چند دقیقه باشد. اما فرندز مهم بود برایم. اینکه در آن سریال می‌دیدم غیر از عمل بازیگرها، این عکس‌العمل‌شان است که مهم است.

 

دقیقا. ما در وهله اول، تاثیر آن مجموعه را در این مجموعه می‌بینیم و دوم اینکه شخصیت ها با قصه‌های فردی درگیر روابط میان خودشان هم هستند. نوع دیالوگ ها و…

ما در تمرین ها هم حواسمان به عکس العمل ها زیاد بود. حتی کارگردان تلویزیونی خیلی حواسش بود و بارها به خاطر از دست رفتن عکس العمل کات دادیم و دوباره گرفتیم. در حالی‌که همه چیز درست بوده اما یا عکس‌العمل ثبت نشده یا درست نبوده.

 

شما می‌خواهید همچنان در حیطه طنز کار کنید؟

من خوشبختانه یا بدبختانه هیچ وقت نتوانستم خوب برنامه‌ریزی کنم یا وفادار بمانم. دنبال اتفاق ها رفتم. اگر به من نگویند بیا این فیلم جدی را بساز شاید هیچ وقت نسازم.

 

پس شما هم آدم عکس العمل هستید؟

فکر می‌کنم.

 

اوایلی که سریال می‌خواست پخش بشود حرف و حدیث‌هایی برای تاخیرش بود. یکی اینکه قسمت های کافی به پخش نرسیده. دوم اینکه کار زیاد طنز نشده و سوم اینکه ممکن است پزشکان اعتراض کنند. کدام درست بود؟

اولی درست نیست. ما قسمت های زیادی جلو بودیم و زمان پخشمان رسیده بود. درباره اینکه آیا به طنزش مطمئن بودند یا نه آنها باید جواب بدهند، شاید بوده. سومی ‌اما درست است. یکی از علل تعویق پخش‌مان این بود که شوخی با روانپزشک‌ها و پزشک‌ها تعدیل شود و خدا را شکر تا به حال این اتفاق نیفتاده.

 

البته یکی، دو مورد اعتراض هایی بوده.

خب، ما فکر می‌کردیم بیشتر باشد. اما همه با سعه صدر نگاه کردند و پیغام از روانپزشک‌ها دارم. ما یک سفر یکروزه با بچه‌ها رفتیم اصفهان. در فرودگاه دو خانم روانپزشک آمدند جلو و آنقدر برخوردشان خوب بود اما به ما در شبکه گفتند کمی‌شوخی ها را کم کنیم و یک شخصیت روانپزشک جاافتاده تر و موجه تر بگنجانیم.

 

این شوخی کردن با صنف ها دیگر دارد معضلی می‌شود.

ما برای همین هم قصه نوشتیم. اینکه واقعا با چه کسانی می‌شود شوخی کرد تا مردم مشکلات ما را هم بدانند. همه دوست دارند شوخی بشود اما با هر کسی جز خودشان. همه از انتقاد خوششان می‌آید اما در هر حوزه ای جز خودشان.

 

شما ناراحت نمی‌شوید با کارگردان‌ها یا بازیگر و نویسنده‌ها شوخی کنند؟

نه. فقط با کارگردان – بازیگر – نویسنده شوخی نکنید! من هم مثل همه. البته دارم تمرین می‌کنم.

 

فکر می‌کنید ایراد ما در کجاست که تحمل شوخی نداریم؟

این را باید جامعه شناس ها و روانشناس ها تحقیق کنند اما این یک حرف تکراری است که در خارج از مرزهای ما با رئیس‌جمهور و ملکه شوخی می‌کنند. با شعرا و وکلا و پلیس‌ها و… شوخی می‌کنند. فکر نمی‌کنم یک ذره شوخی و انتقاد به جایی بر بخورد. اتفاقا باعث می‌شود به آنها نزدیک تر شد.

 

به نظر شما در کارهای طنز چه اتفاقات جدیدی باید رخ بدهد؟

یک کم فضا بدهند به سمت قصه های غیرتکراری بروند یا تحقیق بیشتر و پول بیشتر به نویسندگان و…

 

نویسنده کار کمدی حتما باید روحیه طنز داشته باشد؟

نه. یک بخش این روحیه را همه داریم اما من یک زمانی معلم بودم و مطمئن بودم خوب بودم و تست کنکور که می‌دادم خیلی هم بچه‌ها دوست داشتند مچم را بگیرند و یک مسئله سخت بدهند. می‌گفتم قرار است من جوری به شما شیمی‌ درس بدهم که در زیر ۴۰ ثانیه حل کنید. من زمان خودم حل کردم بیشتر از شیمی ‌هم قبول نشدم. مطمئن باشید گواردیولا بهتر از مسی نیست. اما تکنیک‌ها را به او یاد می‌دهد. او مربی است. کسی که می‌نویسد لزوما ممکن است طناز نباشد اما روحیه‌اش یا سوادش را دارد. اصلا ممکن است در مرحله نگارش فقط بامزه باشد. ممکن است به شدت شاد باشد یا نباشد.

 

ممکن است به سریال خودش نخندد.

البته من بعضی وقت‌ها می‌خندم به بعضی قسمت ها. اما قانونی در کار نیست.

 

این روزها چه سریالی می‌بینید؟

ساختمان پزشکان را هر وقت خانه باشم می‌بینم. چون درگیر فیلمبرداری بودم و تدوین شده خیلی قسمت‌ها را ندیدم. کلا خانه باشم تلویزیون می‌بینم. ۸ ماه سر کار بودم و رشته امور از دستم در رفته اما ۹۰ را می‌بینم و خیلی دوست دارم.

 

۹۰ را دوست دارید یا فردوسی پور؟

فکر کنم ۹۰ را دوست دارم. اما ۹۰ بدون فردوسی پور معنا ندارد.

 

فکر می‌کنید راز موفقیت ۹۰ چیست؟

شجاعت و صداقت و فراست و تیزهوشی فردوسی پور. او بزنگاهی را پیدا کرده که هم مردم به آن علاقه‌مند هستند و هم می‌شود تا نزدیک خطوط قرمزش رفت و شاید مسائلش قابل تعمیم است یا آیینه ای است برای حوزه‌های دیگر و به‌طور کل اجتماع. یعنی می‌گوییم نکند اقتصادمان هم همین‌طور است؟برای همین کسانی که فوتبال دوست ندارند هم می‌بینند. اگر ورزشگاهی را نشان می‌دهد که قرار بوده ۵ سال پیش افتتاح شود و نشده، دیگر یک ورزشگاه نیست. خیلی قول‌هاست که داده شده و عمل نشده و آدم آن را می‌بیند.

 

هفت را هم می‌بینید؟

بله اگر جمعه خانه باشم می‌بینم و فکر می‌کنم گاردی که آن وقت‌ها بود الان نیست و اینکه به هر حال مهم شده و جایش را پیدا کرده.

 

فیلم جرم را دوست دارید؟

نه جرم را دیدم و نه مرهم را.

 

جدایی نادر از سیمین را که دیدید؟

خیلی دوست داشتم.

 

چرا؟

من اساسا یا یک چیزی را در کلیت دوست دارم یا ندارم. به جزئیات توجه نمی‌کنم. یادم است فیلم خوب بود و من همه چیز فیلم را دوست داشتم.

 

اخراجی های ۳؟

ندیدم و دوست دارم ببینم البته یک و دو را هم ندیدم.

 

پس کلا سینما کم می‌روید؟

کارها فشرده است دیگر!

 

کار بعدی؟

من سالهاست با ایمان صفایی می‌نویسم و تبدیل به یک نفر شدیم. با ایمان ۲ فیلم سینمایی قرارداد بستیم.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد