گزارشی از پشت صحنه سریال سقوط یک فرشته
تجربه ترس و آرامش در یک سریال ماورایی
تهیه گزارش پشت صحنه از سریالی که همه عواملش تلاش در پنهان نگه داشتن قصهاش دارند، کار آسانی نیست. زمانی که به محل تصویربرداری سریال سقوط یک فرشته میروم، اطلاعات زیادی درباره داستان آن ندارم. البته به دستاندرکاران سریال حق میدهم که داستان را لو ندهند.
سریالهای مناسبتی ماه رمضان باید بتوانند در طول ۳۰ شب مخاطبانشان را نگه دارند. اگر بیننده، اتفاقات داستان را بداند تعلیق سریال از بین میرود و تعداد مخاطبان کاهش پیدا میکند. شبکه یک، امسال برای ساخت سریالش سراغ بهرام بهرامیان رفت که کارنامه موفقی در سینما و تلویزیون دارد. شنیدهام که بهرامیان در این سریال همان فضای ترسناک فیلم آل را تکرار کرده و از جلوههای ویژه بخوبی بهره گرفته است.
این سریال همچون صاحبدلان نیم نگاهی به نقش کتاب آسمانی قرآن در زندگی مسلمانان دارد و ماجراهای شخصیت هایش به گونهای با این کتاب پیوند میخورد.
گفته شده که در سقوط یک فرشته به بحث شیطان جنی و شیطان انسی هم اشاره شده است.
منظور از شیاطین انس، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جن بر ضد خدا و دین او اقدام کرده، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور میسازند یا اعمالی شیطانی انجام میدهند. ولی شیطان انسی با انسانها تماس دارد. دیده میشود و صدایش با گوش شنیده میشود.
همچنین در این سریال از صدای راوی استفاده شده است. یعنی بخشهایی از داستان را یک روای (با صدای محمدرضا علی مردانی) میشنویم.
تجربه ترس و آرامش در یک سریال ماورایی
تهیه گزارش پشت صحنه از سریالی که همه عواملش تلاش در پنهان نگه داشتن قصهاش دارند، کار آسانی نیست. زمانی که به محل تصویربرداری سریال سقوط یک فرشته میروم، اطلاعات زیادی درباره داستان آن ندارم. البته به دستاندرکاران سریال حق میدهم که داستان را لو ندهند.
سریالهای مناسبتی ماه رمضان باید بتوانند در طول ۳۰ شب مخاطبانشان را نگه دارند. اگر بیننده، اتفاقات داستان را بداند تعلیق سریال از بین میرود و تعداد مخاطبان کاهش پیدا میکند. شبکه یک، امسال برای ساخت سریالش سراغ بهرام بهرامیان رفت که کارنامه موفقی در سینما و تلویزیون دارد. شنیدهام که بهرامیان در این سریال همان فضای ترسناک فیلم آل را تکرار کرده و از جلوههای ویژه بخوبی بهره گرفته است.
این سریال همچون صاحبدلان نیم نگاهی به نقش کتاب آسمانی قرآن در زندگی مسلمانان دارد و ماجراهای شخصیت هایش به گونهای با این کتاب پیوند میخورد.
گفته شده که در سقوط یک فرشته به بحث شیطان جنی و شیطان انسی هم اشاره شده است.
منظور از شیاطین انس، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جن بر ضد خدا و دین او اقدام کرده، انسانها را با انواع فریبها از راه خدا دور میسازند یا اعمالی شیطانی انجام میدهند. ولی شیطان انسی با انسانها تماس دارد. دیده میشود و صدایش با گوش شنیده میشود.
همچنین در این سریال از صدای راوی استفاده شده است. یعنی بخشهایی از داستان را یک روای (با صدای محمدرضا علی مردانی) میشنویم.
رامین عباسیزاده، تهیهکننده این سریال است. او پیش از این، مجموعههایی چون شمسالعماره، پلیس جوان، کت جادویی، پریدخت و او یک فرشته بود را تهیه کرده است.
در این مجموعه بازیگرانی چون مسعود رایگان، فریبا کوثری، داریوش کاردان، شبنم مقدمی، علی سلیمانی، مهرداد صدیقیان، خاطره اسدی، هدی زینالعابدین، سعیده عرب و… جلوی دوربین رفتهاند.
محله اوین درکه در قاب تلویزیون
درختان سرسبز محله اوین درکه تحمل گرمای مرداد ماه را آسانتر کردهاند. در اولین روز ماه رمضان عوامل گروه سریال سقوط یک فرشته در اطراف امامزاده مطیب در گیر و دار تولید آخرین قسمتهای سریال هستند. خانه حاج حبیب (مسعود رایگان) در اطراف یک امامزاده واقع شده است. بنابراین بسیاری از صحنههای سریال در این محله ضبط میشود. چند تا از شخصیتها به امامزاده مربوط میشوند. مثل داریوش کاردان که نقش روحانی را بازی میکند و فرخ نعمتی که معتمد محل است و…
در کوچه کناری امامزاده خانهای واقع شده که در آن تعدادی از عوامل مستقر شدهاند. گروه چهرهپردازی در زیر زمین این منزل مشغول گریم بازیگران هستند. مسعود رایگان و علی سلیمانی روی صندلی گریم نشستهاند. گریم علی سلیمانی وقت زیادی میبرد. او نقش یک آدم کم عقل را بازی میکند و صورتش بسیار آشفته و به هم ریخته است. منصوره بسمل، مسوول روابط عمومی سریال توضیح میدهد که این کار بجز محله اوین درکه چند لوکیشن اصلی دیگر هم دارد. یکی حوضچه پرورش ماهی در جاجرود و دیگری گردنه قوچ. (واقع در لواسان)
یک نفر دم در امامزاده ایستاده و به خانمهایی که جزو عوامل گروه هستند، چادر میدهد تا با حجاب کامل وارد امامزاده شوند. هدی زینالعابدین هم چادر به سر کرده است. البته چادر او به نقشش یعنی فاطمه مربوط میشود که در تمام طول سریال او را با چادر مشکی میبینیم. دم در یک خودروی وانت با کلی بار پارک کرده است. ابتدا فکر میکنم که میخواهند سکانس مربوط به اسبابکشی را تصویربرداری کنند. اما یکی از عوامل توضیح میدهد که این وسایل (یخچال، کمد، فرش و…) باید به لوکیشن گروه اول منتقل بشود. برای رسیدن به محل کاشت دوربین از کنار کبوترهایی که در کف حیاط امامزاده قدم میزنند رد میشوم. فیلمنامه را که ورق میزنم، میبینم چند فصل مهم داستان باید در امامزاده تصویربرداری شود. در یک سکانس فاطمه یک شب را در امامزاده میخوابد. در سکانسی که امروز قرار است تصویربرداری شود، فاطمه به امامزاده آمده و دنبال حاج حبیب میگردد. برداشت را چند بار تکرار میکنند. در محله اوین درکه خبری از سر و صدای ماشینها نیست و سکوتی محض حکمفرماست. این نکته باعث میشود که تعداد برداشتها کمتر بشود. بهرامیان به زین العابدین تکرار میکند که جمله آخرش را در حال حرکت بگوید. یعنی در حالی که دارد از یاور (علی سلیمانی) دور میشود و به سمت خارج امامزاده میرود.
فاطمه: سلام حاج حبیب رو ندیدی یاور؟
یاور: گم شده؟
فاطمه: همه جا رو گشتم. کسی ندیدتش؟
یاور (غصه میخورد): از اولش هم معلوم بود حاجی یه روز گم میشه.
فاطمه: اگه حاجی اومد اینجا بگو فاطمه خیلی نگرانه.
اولین حضور جدی یک بازیگر
هدی زینالعابدین در این سریال نقش فاطمه را بازی میکند. او پیش از این در چند سکانس کوتاه سریال آشپزباشی (محمدرضا هنرمند) و فیلمهای خانه روشن (وحید موساییان) و چمدان (مانی حقیقی) بازی کرده است. خودش میگوید فاطمه اولین نقش بلند و حضور جدیاش در عرصه بازیگری محسوب میشود.
بهرام بهرامیان بازی او را در آشپزباشی دیده و پسندیده است. از همان جا بوده که زینالعابدین برای بازی در سقوط یک فرشته دعوت شده است.
زینالعابدین نقش فاطمه را اینگونه تعریف میکند: دختری متدین است که با قرآن مانوس است. نمیتواند مال حرام بخورد. او در معرض امتحان الهی قرار میگیرد. پدر فاطمه فوت شده و او با مادرش تنها زندگی میکند. در سریال میشنویم که او در رشته کارشناسی ارشد مهندسی صنایع جاجرود قبول شده. اما دانشگاه رفتنش را نمیبینیم.
زینالعابدین خیلی اصرار دارد که داستان لو نرود. به او قول میدهم صحبت هایش را جوری بنویسم که مشکلی پیش نیاید. این طور که پیداست ریحانه خانم (فریبا کوثری) و حاج حبیب با هم ازدواج کردهاند. فاطمه دختر ریحانه خانم است و سارا دختر حاج حبیب. فاطمه حاج حبیب را پدر صدا میزند. سارا و فاطمه خواهران ناتنی هستند. آن طور که از خلاصه داستان آمده در این سریال قرار است ماجرای زندگی این دو خواهر را شاهد باشیم. داستان سقوط یک فرشته درباره ۲خواهر است که یکی با قرآن مأنوس است و خداوند هم درها را برایش باز میکند، حتی زمانی که شیطان تلاش میکند او را از راه اصلی منحرف کند… اما شخصیت دیگر کمی شیطنت دارد و کمتر به مفاهیم قرآن توجه میکند. او درگیر ماجراهایی میشود.
بازیگران بین دو لوکیشن در رفت و آمد هستند
حمید بهرامیان برادر بهرام بهرامیان است و کارگردانی گروه دوم تولید سریال سقوط یک فرشته را به عهده دارد. همان طور که در تیتراژ پایانی کار دیدهاید عوامل این سریال به ۲ گروه تقسیم شدهاند و هر روز در دو لوکیشن مختلف مشغول به کار میشوند.
از بهرامیان میخواهم درباره شرایط دوگروهی کار کردن توضیح دهد. او میگوید: در این سریال شش بازیگر اصلی داریم. یک روزهایی تداخل بازیگر پیش میآید. یعنی همه بازیگرها در گروه اول مشغول کار هستند و کار گروه اول متوقف میشود. برخی بازیگران هم بین دو لوکیشن ۲ گروه در رفت و آمد هستند. من فکر نمیکنم کار به این شکل تا به حال در ایران تجربه شده باشد. ما از همان اول دو گروه داشتیم.
این طور که بهرامیان میگوید هماهنگی هر روز صبح قبل از آمدن به لوکیشن بین دو برادر اتفاق میافتد. او ادامه میدهد: بهرام بهرامیان برای من حس و حال سکانس را توضیح میدهد. میگوید چه چیزهایی نباید در این سکانس اتفاق بیفتد. تا الان ۱۸ قسمت فیلمنامه به دست ما رسیده است. ۴ قسمت دیگرش را دارند بازنویسی میکنند. پیشبینی میکنم تا ۲۰ ماه رمضان تصویربرداری داشته باشیم. این سریال هفتم خرداد کلید خورد و تاکنون تصویربرداری ۶۰ درصد آن انجام شده است. «سپیده عبدالوهاب» تدوین سریال را به شکل همزمان انجام میدهد.
شیطان سریال، کارهای فرازمینی نمیکند
بهرامیان درباره جنبههای ماورایی سقوط یک فرشته تاکید میکند: من مضمون این سریال را ماورایی نمیدانم. همیشه نماد خیر و شر در سریالهای ماه رمضان وجود داشته است. در سریال ما شیطان خیلی واقعی تصویر شده است. اما این شیطان کارهای فرا زمینی نمیکند. این کارگردان ادامه میدهد: بعید میدانم این سریال شعاری بشود. چون اتفاقاتش خیلی ملموس است. مسائل قصه ما برای خیلیها اتفاق افتاده است. او با بیان این که فیلمنامه را خیلی دوست داشته درباره نکات جذاب متن میگوید: یکی از محورهای داستان جوانها هستند. رابطه بین جوانها خیلی جذاب در آمده است. قهرمانان جوان داستان ما سارا (خاطره اسدی)، فاطمه (هدی زینالعابدین) و نیما (مهرداد صدیقیان) هستند. مسعود رایگان و فریبا کوثری قهرمانان بزرگسال ما هستند. در ضمن ما یک شیطانی داریم که یافتنش سخت است. شما نمیتوانید به آسانی حدس بزنید که کدام شخصیت شیطان است. امیدوارم مردم این سریال را دوست داشته باشند و موقع تماشایش احساس نکنند وقتشان گرفته شده است.
قصه براساس قواعد ملودرام پیش میرود
بابک کاییدان یکی از نویسندگان این سریال است. او و دیگر همکارانش این روزها بشدت درگیر نوشتن و رساندن متن قسمتهای انتهایی هستند. از این نویسنده درباره مضمون سریال میپرسم و این که بالاخره ماورایی است یا خیر. او پاسخ میدهد: قصه ما یک ملودرام خانوادگی است که براساس قوانین رئالیستی خودش جلو میرود. در یک بخشی از قصه که یکچهارم کار را شامل میشود اتفاقات ماورایی را میبینیم. اما ما سعی نمیکنیم یک کار فانتزی صرف را ارائه دهیم. یک بخشهایی از سریال ما ترسناک است. خود من زیاد سریال را در در ژانر وحشت تعریف نمیکنم. قالب کار ما ملودرام است. یک جاهایی ممکن است فضای سریال ترسناک هم بشود. اما قالب اصلی عوض نمیشود. قصه براساس قواعد ملودرام پیش میرود و براساس همان قواعد به پایان میرسد.
کاییدان خیلی تمایل ندارد درباره بخشهای تقابل شیطان و انسان در سریالش توضیح بدهد. او چند بار تاکید میکند که ممکن است با این توضیحات قصه سریال لو برود. این فیلمنامهنویس توضیح میدهد: در این سریال تقابل خیر و شر را میبینیم. همیشه تنش بین نیروی خیر و شر دیده میشود.
از او میپرسم یعنی شیطان در قالب انسان ظاهر میشود. میگوید: به این سوال نمیتوانم جواب بدهم!
قصه ما جنوب شهری نیست
کاییدان در پاسخ به این سوال که فیلمنامه چه جذابیتهایی دارد، تاکید میکند: ما سعی کردیم قصه را در یک خانواده روایت کنیم. ژانر ملودرام در تمام دنیا پربیننده ترین ژانر است. معمولا خود خانواده و تنشهای خانوادگی سوژه جذابی است. قصه ما جنوب شهری نیست. خانواده حاج حبیب (مسعود رایگان) قشر عادی جامعه هستند. نه خیلی پولدارند و نه خیلی فقیر. اما محلهشان محله سنتی است.
در سریال سقوط یک فرشته یک نفر تازه وارد تنشهای خانوادگی را بیشتر میکند. از بین شخصیت جدی فیلمنامه ما دوسومشان جوان هستند. جوانها بیشتر در معرض وسوسهها و آسیبها و خطرات هستند و از آن طرف بیشتر جمعیت جامعه ما هم جوان است.
او درباره میزان پیشبینیپذیر بودن داستان سریال میگوید: در سریالهای پلیسی تلاش میشود قصه قابلپیشبینی نباشد. اما این سریال یک ملودرام است و ما قصدمان این نبود که قصه پلیسی داشته باشیم. روند رسیدن به اتفاقات داستان قابل حدس نیست. اما بیننده میتواند کلیت کار را حدس بزند. کارهای مناسبتی ماه رمضان قواعد خاصی دارد و بیننده بنا به عادت میداند پایان قصه چطور تمام میشود.
کاییدان ادامه میدهد: یک قهرمان در قصه وجود دارد. اما سعی نکردیم در یک ساختار هرمی قهرمان را در راس نگه داریم. قصه ما درباره یک خانواده است. جوانها قهرمانهای قصه ما هستند. اما تمام قصه همه اعضای خانواده جذاب است.
از قرآن باز، برای مردم حرف زدیم
در اخبار حاشیهای سریال شنیده ام که این سریال همچون صاحبدلان میخواهد نقش راهگشای قرآن در زندگی انسانها را نشان بدهد. از کاییدان میخواهم در این رابطه بیشتر توضیح بدهد. او بیان میکند: ما قصه را از خود قرآن آغاز کردهایم. سعی کردیم از قرآن باز، برای مردم حرف بزنیم. زمانی ما میتوانیم از قرآن درس بیاموزیم که آن را باز کنیم و بخوانیم و مفاهیمش را درک کنیم. نباید فقط از اسم قرآن کمک بگیریم. قرآن باز میتواند راهگشا و آرامش دهنده باشد. مشکلات ما به خاطر این است که قرآن را بستهایم و روی تاقچه گذاشته ایم.فضاهای معنوی لابهلای قصه گنجانده شده است. اولویت ما در درجه اول این بود که یک قصه دراماتیک روایت کنیم. اما پایه و اساسمان مفاهیم معنوی بود. میخواستیم آموزههای معنوی را به بیننده گوشزد کنیم. در این قصه قرآن را پایه قرار دادهایم. نه به این معنا که قصهای را از قرآن اقتباس کرده باشیم. میخواهیم نشان دهیم زمانی که از قرآن فاصله بگیریم نیروهای شر به ما نزدیک میشوند. یا زمانی که خدای نکرده به جسمیت قرآن توجه کنیم نه به معنویت آن.
امیدوارم با این عجله دچار اشتباه نشویم
فرخ نعمتی در این سریال نقش یکی از معتمدین محل را بازی میکند. او پیراهن و شلواری یکپارچه سفید به تن کرده و منتظر است که روی صندلی چهره پرداز بنشیند. در فرصتی که دست داده پای صحبتش مینشینم و از او میخواهم درباره نقشش توضیح بدهد. او میگوید: من در بیشتر قسمتها حضور دارم. اما نقشم در ماجراهای داستان خیلی تاثیر گذار نیست. این شخصیت خودش بیشتر دنبال ماجرا میرود. نقش من یک مقدار خنثی است. من سعی میکنم با کمک بهرامیان نقش را از این حالت در بیاورم. اما نقش در متن خیلی حضور پر رنگی ندارد. البته هنوز آخر فیلمنامه را نخواندهام. آخر فیلمنامه به صورت خلاصه داستان آماده شده است.
این بازیگر ادامه میدهد: زمانی که من به گروه پیوستم، نیمی از فیلمنامه آماده بود. الان قسمتهای قبل از شبهای احیا را دارند تصویربرداری میکنند. فصلهایی باقی مانده که من هنوز متنش را ندیدهام.
این بازیگر درباره شغل آقای ملک میگوید: چیزی که از او میبینیم، این است که در دفتر امام جماعت کار میکند. یک صندوق قرضالحسنه دارد و کار مردم را راه میاندازد. معمولا در سریالهای ایرانی شغل و حرفه خیلی روی شخصیت بازیگر تاثیر نمیگذارد. من در یک سریال دیگر نقش مهندس چاه نفت را بازی میکنم. اما فضای خانه اش شبیه همین معتمد محل است.
نعمتی پیشتر در فیلم سبب من ساخته بهرام بهرامیان بازی کرده است. او در این باره توضیح میدهد: همیشه وقتی کارگردان برای بار دوم یک بازیگر را دعوت میکند این اتفاق برای بازیگر خوشایند است. چون احساس میکند کارگردان از کار قبلی رضایت داشته است. من و بهرامیان از قدیم با هم دوست بودهایم. در کارهای این کارگردان همیشه تجربههای نویی بوده است. بهرام بهرامیان کارگردان موفقی است. اما در اینجا مجبور است روش کارش را عوض کند. او دوست دارد هر سکانس را با دکوپاژ کامل و سر حوصله کار کند. اما الان باید خیلی سریع کار کند.
نعمتی در پایان صحبتهایش از شتابی که در تولید کارهای مناسبتی وجود دارد گلایه میکند و میگوید: در این جور سریالها شتابزدگی زیادی وجود دارد. امیدوارم با این عجله و شتاب دچار اشتباه نشویم. سریالهای ماه رمضان به خاطر نحوه پخششان مناسبتی نام گرفتهاند. اما مشخصاتشان با بقیه کارهای تلویزیون فرقی ندارد. باید از مدیران تلویزیون پرسید که چرا برای یک سریال ۴ سال وقت میگذارند، اما سریال ۳۰ قسمتی را میخواهند در چند ماه به پایان برسانند. چرا باید تا آخرین روز ماه رمضان تصویربرداری ادامه داشته باشد؟ من پارسال هم در سریال شبکه یک ماه رمضان (در مسیر زاینده رود) حضور داشتم. آنجا هم همین اتفاق افتاد. دلیل این تاخیر برای همه روشن است. تاخیر به این خاطر است که تولید را دیر شروع میکنند.
دیگر عواملی که بهرامیان را در این سریال یاری میکنند، عبارتاند از: تهیهکننده: رامین عباسیزاده، طراحی داستان: رامین عباسیزاده، زامیاد سعدوندیان، نویسندگان: زامیاد سعدوندیان، بابک کاییدان، روحالله صدیقی، تصویربرداران: افشین احمدی، آرش خلاقدوست، صدابرداران: بهمن حیدری، فرشید کیوانمهر، طراح گریم: مسعود ولدبیگی، طراح صحنه: رضا حاجدرویش، طراح لباس: ژاله زکیزاده، دستیارتهیه: سحر مصیبی، برنامهریز: فرزاد رحمانی، آهنگساز: امیر توسلی، مدیرتولید: حسن مصطفوی، تدوین: سپیده عبدالوهاب، صداگذار: ایرج شهزادی، جلوههای ویژه رایانهای: داریوش حافظالکتب، جلوههای ویژه میدانی: رضا ترکمان، عکاس: امید صالحی، مدیر تدارکات: حیدر زرقومی، روابط عمومی: منصوره بسمل.
نادر مهرابی
ارسال در ۲۰ مرداد ۱۳۹۰
1
سلام
پاسخ به کامنتباتشکرازشما ومطالب زیبایتان