گربه ایرانی در ماشینلباسشویی چرخید و زنده ماند
گربه ایرانی که با مقداری لباس داخل ماشین لباسشویی در شهر سیدنی استرالیا شسته شده بود، از آنجا زنده بیرون آمد.
به گزارش خبرآنلاین، این حیوان بعد از اینکه در ماشین لباسشویی کاملاً ششته شد و بدنش خشک شد، در حالی که دچار سرگیجه شدیدی شده بود، از داخل آن بیرون آمد.
راگرز صاحب این گربه از شهر سیدنی استرالیا در این باره گفت: این گربه ۴ماهه روز حادثه زمانی که درب ماشین لباسشویی باز بوده، به میان لباس ها رفته است. این مرد در آن لحظه بدون اینکه متوجه این موضوع شود، درب ماشین لباسشویی را بست و آن را روشن کرد.
روزنامه دیلی تلگراف در این باره نوشت: این مرد ماشین لباسشویی را روی درجه کند تنظیم کرده بود و این دستگاه ۳۰ دقیقه چرخید.
این مرد پس از خاموش شدن ماشین لباسشویی زمانی که این حیوان را داخل آن دید، ناراحت شد. همسر او به خاطر این ماجرا شوکه شده است.
به رغم اینکه گربه زنده بود، اما لازم بود تا به نزد دامپزشک در درمانگاه خصوصی برده شود. پزشکان به او سرمی تزریق کزدند و بدین ترتیب حال این حیوان خوب شد.
گربه ایرانی که با مقداری لباس داخل ماشین لباسشویی در شهر سیدنی استرالیا شسته شده بود، از آنجا زنده بیرون آمد.
به گزارش خبرآنلاین، این حیوان بعد از اینکه در ماشین لباسشویی کاملاً ششته شد و بدنش خشک شد، در حالی که دچار سرگیجه شدیدی شده بود، از داخل آن بیرون آمد.
راگرز صاحب این گربه از شهر سیدنی استرالیا در این باره گفت: این گربه ۴ماهه روز حادثه زمانی که درب ماشین لباسشویی باز بوده، به میان لباس ها رفته است. این مرد در آن لحظه بدون اینکه متوجه این موضوع شود، درب ماشین لباسشویی را بست و آن را روشن کرد.
روزنامه دیلی تلگراف در این باره نوشت: این مرد ماشین لباسشویی را روی درجه کند تنظیم کرده بود و این دستگاه ۳۰ دقیقه چرخید.
این مرد پس از خاموش شدن ماشین لباسشویی زمانی که این حیوان را داخل آن دید، ناراحت شد. همسر او به خاطر این ماجرا شوکه شده است.
به رغم اینکه گربه زنده بود، اما لازم بود تا به نزد دامپزشک در درمانگاه خصوصی برده شود. پزشکان به او سرمی تزریق کزدند و بدین ترتیب حال این حیوان خوب شد.
همچنین پودر ماشین لباسشویی بر چشمان این حیوان تاثیر گذارده که لازم بود درمان شود.
مهتاب
ارسال در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۹
1
لطفا یا ادرس ایمیل خانم دکتر را برای من بفرستید یا مطلب من را- که در زیر می آید برای ایشان در صورت امکان .. از لطفتان ممنونم .
××××××
وقتی مردان تحقیرمان کردند
هزاران سال مردان تحقیرمان کردند . زنده به گورمان کردند در حق مان جنایت کردند تنها به جرم آنکه زن آفریده شده بودیم. ناقصالعقلمان خواندند تنها به این دلیل که شیوه تعقل ما با آنها فرق داشت. صفات مردانه آنها شد ارزش و صفات زنانه ما ضد ارزش . ما مرکز عاطفه و احساس بودیم . ما قرار بود آرامش بخش باشیم . قرار نبود نیزه دستمان بگیریم و به شکار برویم قرار بود دست در دست مرد بگذاریم و خستگی شکار از تنش به در کنیم . قرار نبود خانه بسازیم قرار بود گرما بخش کاشانه باشیم. اما نمی دانم چرا خانه ساختن آنها کار بود و ارزش داشت و گرما بخشیدن ما بیکاری بود و سرباری بود و بی ارزش.
پاسخ به کامنتچرا ؟ احتمالا چون عقلمان به چشممان است. گوشت شکار را میدیدیم اما نیروی برانگیزاننده شکارچی را نه! خانه را می دیدیم اما گرمای آن را نه.
و آنها تحقیر کردند و ما صبوری ، اما درست وقتی کارد به استخوانمان رسید و داد و فریادمان به آسمان بلند شد
تعدادی از همان مردان، قیافهء روشنفکرانهای گرفتند که خوب اشکالی ندارد شما هم بیایید شکار کنید .شما هم همراه ما خانه بسازید ما به شما اجازه میدهیم هر کاری که ما می کنیم، را شما هم انجام دهید . و ما فریب خوردیم چرا؟
و ما درون خویش نور زنانگی را میدیدیم اما بین خود و آن پردهای آویختیم چون به خاطر این نور هزاران سال تحقیر شده بودیم.تنها راه رهایی از تحقیر، فراموش کردن زنانگی بود و ما مجبور شدیم مرد شویم.
اکنون مردان و مردان (مردانی از جنس زن) خانه های بسیاری ساختهاند. آنقدر شکار کردهاند که نمیتوانند بخورند
اما خانهها سرد است و زنان و مردان بیانگیزه برای ادامه . و زنان مرد شده اند و مردان بی روح ماندهاند
آنروزها ما را تحقیر میکردند و امروز انکار. دیگر کسی زن را نمیشناسد همه به انکار زنانگی پرداختهاند حتی زنان .
هیچ کس ارزش زن بودن را نمیفهمد.
ادامه دارد……