رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

کرشمه بلد نیستم، مادری نگرانم!

راضیه بهرامی خشنود، دانش آموخته رشته سینما است و چند سال نویسندگی و سردبیری برنامه‌های رادیویی ، فعالیت در بخش های مختلف انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان و نوشتن برای مطبوعات را در کارنامه کاری اش دارد.
او متولد ۱۲ آبان ۱۳۵۶ است. سرودن شعر به شکل جدی را با عضویت در دفتر شعر جوان درسال ۱۳۷۲ آغاز کرده است و بعد انتشارات دفتر شعر جوان، اولین مجموعه اشعارش با نام «نقل های کوچک رنگی» را در سال ۱۳۸۴ به چاپ رساند. “نقل های کوچک رنگی” برنده جایزه کتاب سال شعر جوان شد.
او تا به حال جوایزی از کنگره شعر جوان بندر عباس، شب شعر شب‌های شهریور، مسابقات شعر دانش آموزی، مسابقات شعر دانشجویی، جشنواره شعر فجر کسب کرده است.
«یادش بخیرهای لعنتی» مجموعه دوم او است که در سال ۸۸ توسط انتشارات آهنگ به چاپ رسید. در ادامه نمونه هایی از اشعار او را می خوانید.
زن بودن
چگونه بی‌قرار باشم
مگر قرار نبود…
چگونه دست دلم را بگیرم
و در کنار دلتنگی‌هایم

راضیه بهرامی خشنود، دانش آموخته رشته سینما است و چند سال نویسندگی و سردبیری برنامه‌های رادیویی ، فعالیت در بخش های مختلف انجمن شاعران ایران و دفتر شعر جوان و نوشتن برای مطبوعات را در کارنامه کاری اش دارد.
او متولد ۱۲ آبان ۱۳۵۶ است. سرودن شعر به شکل جدی را با عضویت در دفتر شعر جوان درسال ۱۳۷۲ آغاز کرده است و بعد انتشارات دفتر شعر جوان، اولین مجموعه اشعارش با نام «نقل های کوچک رنگی» را در سال ۱۳۸۴ به چاپ رساند. “نقل های کوچک رنگی” برنده جایزه کتاب سال شعر جوان شد.


او تا به حال جوایزی از کنگره شعر جوان بندر عباس، شب شعر شب‌های شهریور، مسابقات شعر دانش آموزی، مسابقات شعر دانشجویی، جشنواره شعر فجر کسب کرده است.

«یادش بخیرهای لعنتی» مجموعه دوم او است که در سال ۸۸ توسط انتشارات آهنگ به چاپ رسید. در ادامه نمونه هایی از اشعار او را می خوانید.


زن بودن

چگونه بی‌قرار باشم
مگر قرار نبود…
چگونه دست دلم را بگیرم
و در کنار دلتنگی‌هایم
قدم بزنم/ در این خیابان
که پر از چراغ و چشمک ماشین‌هاست
نه آقایان! / مسیر من با شما یکی نیست
از سرعت خود نکاهید
من آداب دلبری نمی‌دانم
کرشمه بلد نیستم
من تنها مادری نگرانم
مادری نگران برای دخترم
مادری نگران برای مادرم
مادری نگران برای تو/ که سرفه می‌کردی
و صدایت / گرفته به گوش می‌رسید…

 

****


رونوشت: تمام مردم دنیا

این ترانه / با تمام هجا‌های غمگینش
به کودکان تو تقدیم می‌شود
به زنی که آنها را به دنیا خواهد آورد
با موهای کوتاه بلوند/ با موهای بلند مشکی
من با هزار روایت
بر تو نازل می‌شوم
و تو هر بار:
نام مرا کجا شنیده‌ای؟
چقدر چهره من آشناست!
خودم را تکه‌تکه جا می‌گذارم
در کشوهای میزت
صفحه‌‌ آگهی‌های ترحیم
پشت چراغ‌های قرمز
تمام جاهایی که به دنبال من نمی‌گردی
حالا/ فبای الاء ربکما تکذبان؟
این بلیت کی ok می‌شود آقا؟
چقدر این چمدان را با خودم
از این طرف به آن طرف بکشم؟
اینقدر بی‌خیال و سر به هوا
از کنار من عبور نکن
شعری که از شقیقه‌های عاشق من می‌چکد
عنوان پرطمطراق تو را لکه‌دار می‌کند

خاطراتت را با پست سفارشی برایت پس می‌فرستم
رونوشت: تمام مردم دنیا!
ببخشید آقا
من سواد خواندن سرمقاله‌های سیاسی ندارم
و این کفش‌های پاشنه‌ بلند
پایم را می‌زند /من برای نشستن
کنار دلمشغولی‌های فرست کلاس تو
زیادی کوچکم
و برای تنظیم ساعات بی‌قراری‌ام با تقویم تو
زیادی شاعر! / پسرت شاید
شاعری شود/ که دسته‌ چک‌های تو را
چرکنویس غزل‌هایش کند
یا جنتلمنی/که یک روز
دست مرا بگیرد و/از خیابان عبور دهد
اسم مرا از لیست انتظار خط بزنید
این کفش‌های پاشنه بلند
پایم را می‌زند
می‌خواهم به خانه‌ام برگردم…

****


روزنامه

از اول بنا را برهمین گذاشتم
همین که چشم‌های تو غمگین نباشند
از اول/یعنی از روزی که تو آمدی
و من زاده شدم
نفت ارزان می‌شود
من آجرهای خانه‌ام را
خرج لبخندهای تو می‌کنم
روزنامه را ببند خاله نرگس
پیراهن تازه‌ای برای دخترم خریده‌ام
نگاه کن!

****


مرد من

ماهیگیر مهربانی است

که هر روز صبح

ریشش را می تراشد

پیراهنش را عوض می کند

اودکلن می زند

با وعده ی مروارید

از خانه بیرون می زند

و هر شب

تکه های قایقش

با بوی خون

به ساحل برمی گردد

نشانی ات را

از پری های دریایی این شهر

نپرسیدم

و سراغ پیراهنت را

از برادران غیورت نگرفتم

از تکه پاره های قایقت

تابوت کوچکی ساختم

تا جنازه مرا

– که بی مضایقه عاشق بود-

به خاک بسپارم

و خواهرانم

سالهاست

برای پس گرفتن من

بر کناره ی کارون

سنج و دمام می زنند…

****

 

گریه نکن

جهان پر شده از نمره های بیست

دانش آموزان زرنگتر

بمب های بزرگتری خواهندساخت

اگر قلب های کوچکتری داشته باشند

و هیچ کس

نمره مهربانی دست های تو را

وقتی به گربه های گرسنه غذا می دهی

در کارنامه ات نخواهد نوشت

دامن چین دارت را بپوش و بچرخ

جهان به ساز تو می رقصد

من برای معلمت نامه ای خواهم نوشت

و به او خواهم گفت

از مشق های زیاد که انگشت های کوچکت را خسته می کند

بیزارم

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

مجیدی

ارسال در ۱۹ تیر ۱۳۹۰

1

اااعکساتون خیلی قشنگ بود

پاسخ به کامنت
اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد