چند رباعی به مناسبت عید بزرگ مبعث
دلخسته شدی ـ صبر و توانت دادیم
لب تشنه شدی ـ آب روانت دادیم
در سجده شدی ـ عرش نصیبت کردیم
در غار که بودی ـ آسمانت دادیم
دلخسته شدی ـ صبر و توانت دادیم
لب تشنه شدی ـ آب روانت دادیم
در سجده شدی ـ عرش نصیبت کردیم
در غار که بودی ـ آسمانت دادیم
ـــــــــــــــــــــــــــــ
از ساغر مصطفی صفا می خواهم
“اقرأ اقرأ “من از حرا می خواهم
ای غنچه ی پر خنده ی هستی ، احمد!
لبخند تو را روز جزا می خواهم
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
الم یجدک یتیما فاوی
ای در یتیم ما بهایت دادیم
در غربت شهر آشنایت دادیم
دستی بردار نیمه ی شب به قنوت
ما فیض اجابت دعایت دادیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
انا اعطیناک الکوثر …
در عرش ، خدا پیمبرت می خواند
بر هستی خویش ، سرورت می خواند
دلگیر مباش کوثرت بخشیدیم
ابتر شد آنکه ابترت می خواند
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سید حبیب حبیب پور