رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

نگاهی به عنصر شخصیت‌پردازی در سریال ساختمان پزشکان

پرتعلیق، جذاب، امروزی
 فیلمنامه «ساختمان پزشکان» از یک روایت رویداد محور بهره گرفته است. روایت خیلی روی شخصیت‌ها متمرکز نمی‌شود و به جای توصیف فضا و آدم‌ها بیشتر روند وقوع رخدادها را به ما نشان می‌دهد. این اتفاقات هر بار طرح داستانی پرفراز و نشیبی را شکل می‌دهند و مخاطب را با خودشان همراه می‌کنند.
 ماجراهای هیجان‌انگیز ساختمان پزشکان جنبه داستان‌گویی کار را تقویت می‌کنند. ماجراهایی همچون تصمیم هومن به ازدواج، پیشنهاد رشوه به دکتر نیما افشار، به گروگان گرفته شدن پدر و مادر نیما توسط یک سارق مسلح، ساخت برنامه درباره انتقادپذیری و… بخشی از داستان‌های قسمت‌های اخیر این سریال را تشکیل می‌دهند.
فیلمنامه این سریال در کنار رویدادهای پرتعلیقش، شخصیت‌های جذابی را هم ارائه کرده است. بخشی از موفقیت این سریال را باید در محبوبیت شخصیت‌های متفاوتش بدانیم.
شخصیت‌هایی همچون ناصر، نیما، کتایون، نازنین، خانم شیرزاد، پدر نیما، هومن و… آدم‌هایی هستند که از دل جامعه دور و برمان به درون فیلمنامه راه پیدا کرده‌اند و ما به ازاهای زیادی دارند. با بررسی تک‌تک این شخصیت‌ها می‌توانیم به زوایای پنهان فیلمنامه سریال پی ببریم.
فیلمنامه ساختمان پزشکان برخلاف بیشتر کارهای کمدی تلویزیونی، شخصیت‌محوری ندارد. در این سریال مجموعه شخصیت‌ها هستند که داستان را پیش می‌برند.

پرتعلیق، جذاب، امروزی
 فیلمنامه «ساختمان پزشکان» از یک روایت رویداد محور بهره گرفته است. روایت خیلی روی شخصیت‌ها متمرکز نمی‌شود و به جای توصیف فضا و آدم‌ها بیشتر روند وقوع رخدادها را به ما نشان می‌دهد. این اتفاقات هر بار طرح داستانی پرفراز و نشیبی را شکل می‌دهند و مخاطب را با خودشان همراه می‌کنند.
 
ماجراهای هیجان‌انگیز ساختمان پزشکان جنبه داستان‌گویی کار را تقویت می‌کنند. ماجراهایی همچون تصمیم هومن به ازدواج، پیشنهاد رشوه به دکتر نیما افشار، به گروگان گرفته شدن پدر و مادر نیما توسط یک سارق مسلح، ساخت برنامه درباره انتقادپذیری و… بخشی از داستان‌های قسمت‌های اخیر این سریال را تشکیل می‌دهند.
فیلمنامه این سریال در کنار رویدادهای پرتعلیقش، شخصیت‌های جذابی را هم ارائه کرده است. بخشی از موفقیت این سریال را باید در محبوبیت شخصیت‌های متفاوتش بدانیم.


 

شخصیت‌هایی همچون ناصر، نیما، کتایون، نازنین، خانم شیرزاد، پدر نیما، هومن و… آدم‌هایی هستند که از دل جامعه دور و برمان به درون فیلمنامه راه پیدا کرده‌اند و ما به ازاهای زیادی دارند. با بررسی تک‌تک این شخصیت‌ها می‌توانیم به زوایای پنهان فیلمنامه سریال پی ببریم.
فیلمنامه ساختمان پزشکان برخلاف بیشتر کارهای کمدی تلویزیونی، شخصیت‌محوری ندارد. در این سریال مجموعه شخصیت‌ها هستند که داستان را پیش می‌برند.

دکتر نیما افشار (با بازی بهنام تشکر) حضور پررنگ‌تری در تمام قسمت‌ها دارد. اما این نکته به معنای غفلت فیلمنامه‌نویس از دیگر شخصیت‌ها نیست. بار کمدی به صورت تقریبا مساوی بر دوش چند نفر نام‌ برده شده تقسیم شده است.
یکی از دلایلی که نیما و ناصر به عنوان ۲ برادر پررنگ‌تر از دیگران به نظر می‌رسند، تضاد بین این ۲ نفر است. نیما افشار انسانی تحصیلکرده، مودب و جدی است که سعی می‌کند مشکلاتش را از مسیری آرام و مسالمت‌آمیز حل کند.

 

رشته تحصیلی و حرفه او مرتبط با روان‌شناسی است بنابراین نیما می‌خواهد همیشه با تحلیل رفتار آدم‌ها از دید علم روان‌شناسی به جواب سوالاتش برسد.
او در کنار همه این خصوصیات، آدم بدشانسی هم هست. نیما پشت سر هم بدبیاری می‌آورد. مثلا هنگامی که به یک بیمار از پشت تلفن مشاوره می‌دهد از شانس بدش آن بیمار سارق مسلح از آب درمی‌آید و پدرش را به گروگان می‌گیرد. ضمن این که اطرافیان او به جایگاه اجتماعی‌اش به عنوان یک آدم فرهیخته و تحصیلکرده احترام نمی‌گذارند.
او مدام از سوی دیگران تحقیر می‌شود، چون یک آدم تک‌افتاده است و نمی‌تواند خودش را همرنگ جماعت دربیاورد. اطلاعات نیما محدود به همان چیزهایی می‌شود که در مدرسه و دانشگاه آموخته.

او ارتباطات اجتماعی زیادی نداشته و به همین خاطر آدمی دست و پاچلفتی به نظر می‌رسد تا جایی که همسرش در دیالوگی به شوخی می‌گوید:‌ نیما یه چایی هم بلد نیست بریزه.
از آن طرف ناصر (برادر نیما) در نقطه مقابل او قرار می‌گیرد. ناصر آدمی است لمپن، کم‌سواد،‌ فرصت‌طلب، مال‌دوست که برای رسیدن به منافعش حاضر است دست به هر کاری بزند.
با این ویژگی‌ها، ناصر بیشتر به تعریف تیپ نزدیک می‌شود تا شخصیت. ناصر طبق گفته‌های خودش سابقه خلافکاری و رفتن به زندان دارد. او چند بار به شوخی می‌گوید: موهای من توی زندان سفید شده.
ناصر موقع غذا خوردن آداب اجتماعی را رعایت نمی‌کند و به اصطلاح کثیف غذا می‌خورد، لباس‌های ناهمرنگ می‌پوشد و…

شکاف بین نیما و ناصر را می‌توان از زاویه دیگری هم بررسی کرد. کل آدم‌های مجموعه ساختمان پزشکان به شخصیت ناصر قرابت و شباهت بیشتری دارند تا دکتر نیما افشار. به عبارت دیگر، نیما تک‌افتاده‌ای در میان جمع است.
رفتار نیما از سوی سرایدار، پدر، مادر، همسر، برادر و همکاران مورد تمسخر قرار می‌گیرد. در حالی که رفتارهایش در مقایسه با دیگران اخلاقی‌تر و انسانی‌تر است.
طنز تلخ سریال با تکیه بر همین ایده شکل می‌گیرد. نیما افشار از پذیرفتن رشوه پرهیز می‌کند. اما در محیطی که او زندگی می‌کند این اقدام کاری بشدت ابلهانه محسوب می‌شود.

 

نیما از دیگران انتظار دریافت پاداش را دارد، اما دیگران رفتار او مبنی بر رد رشوه را به اجتماعی نبودن و متعصب بودن تعبیر می‌کنند.
هنگامی که نیما به عنوان کارشناس به یک برنامه زنده تلویزیونی دعوت می‌شود،‌ همه او را تحسین می‌کنند. این تایید و تشویق منوط به این است که دکتر افشار در آن برنامه تلویزیونی در چارچوب مشخصی حرکت کند. زمانی که نیما درباره مسائل زناشویی صحبت می‌کند، دیگران به او صفت دکتر بی‌ادب و بی‌تربیت را می‌دهند.
آنها نفس رسانه‌ای شدن دکتر افشار و دیده شدنش در تلویزیون را می‌پسندند، اما به شرط این که همان حرف‌های پذیرفته شده از نظر عرف را بزند. اگر ناصر بخواهد بر اصول خودش پافشاری کند، از طرف دیگران طرد می‌شود.

نیما بیشتر اوقات کت طوسی رنگش را بر تن دارد. نوع پوشش نشان از این دارد که می‌خواهد همچون یک آدم رسمی و موجه به نظر برسد. حرف‌هایش را با کلمات اصولا و اساسا آغاز می‌کند.
چون دوست دارد حرف‌هایش علمی و کارشناسی شده جلوه کند. پدر نیما (فرید افشار) واجد همان خصوصیات ناصر، اما به صورت اغراق شده است.
شخصیت او شمایل آدمی طماع و خسیس را به ذهن بیننده متبادر می‌کند. ویژگی دیگر پدر، روحیه جوان و شیطنت‌آمیزش است.

 

پدر مثل جوان‌ها لباس می‌پوشد، اهل رفتن به کافی‌شاپ است، به تی‌شرت علاقه زیادی دارد، با تفنگش به شکار گوزن می‌رود و…
اینها ویژگی‌هایی هستند که چارچوب کلی، شخصیت پدر را معرفی می‌کنند. در کنار اینها این پیرمرد رفتارهایی دارد که به خودی خود بامزه‌اند، اما خیلی به کمک تعریف شخصیتش نمی‌آیند. مثل این که در دستشویی گیر می‌کند، وقتی می‌خواهد لباسش را به تنهایی از تن دربیاورد، خفه می‌شود و…
بدون شک خانم شیرزاد بامزه‌ترین و جذاب‌ترین شخصیت این سریال است. با حضور او شوخی‌ها ضرباهنگ تندتری پیدا می‌کنند. پرستو شیرزاد ترکیبی است از صفاتی چون کندذهنی، سادگی، بلاهت و صمیمیت.

او قدرت درک مسائل و تجزیه و تحلیل آنها را ندارد. چون همه چیز را به شکل قالبی و کلیشه‌ای پذیرفته است. خانم شیرزاد در مواجهه با مسائل پیچیده، دیالوگ‌هایی کلیشه‌ای سینمایی را به کار می‌برد. مثل این جملات: بازی تمام شد، همه چیز تحت کنترله و…
او در کیفش برگه‌هایی دارد که در آن دستورالعمل کارهای مختلف مثل خواستگاری نوشته شده است. خانم شیرزاد بیشتر متکی به همین دستورالعمل‌های چارچوب‌دار است که به صورت نوشته شده یا نانوشته در اختیار دارد. درک اشتباه او از رویدادهای حساس بیش از هر چیز ایجاد موقعیت‌های طنز‌آمیز می‌کند.
فیلمنامه‌نویس در پرداخت شخصیت نازنین (همسر فعلی نیما) نیز به نکات ظریفی توجه کرده است. او هنرمندی برج عاج نشین است. دغدغه اصلی‌اش کشیدن نقاشی‌های «طبیعت بی‌جان» و ایجاد طرح‌های قرینه‌ است.


لباس‌های شاد و رنگارنگ او نشان از دلبستگی عاطفی او به دنیای هنر دارند.
نازنین با لباس‌های متنوع‌اش از دیگران متمایز می‌شود. او تا به حال بیشتر در حاشیه داستان قرار گرفته است. باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا فیلمنامه‌نویسان برای او هم قصه‌ای در نظر گرفته‌اند یا خیر.
همسر سابق نیما (کتایون) نیز با رفتار عصبی و حسادت‌آمیزش به شخصیتی با ویژگی‌های خاص بدل می‌شود. او هر از گاهی وارد صحنه می‌شود و آرامش زندگی زوج نیما و نازنین را بر هم می‌زند. فیلمنامه‌نویس با معرفی پیشینه کتایون به ما می‌گوید که او یک روان‌پزشک است و به نوعی زمینه ازدواج نیما و نازنین را ایجاد کرده است.
با توجه به نکات اشاره شده نتیجه می‌گیریم که یکی از دلایل موفقیت سریال، تقسیم نسبتا مساوی موقعیت‌های طنز بین شخصیت‌های مختلف داستان است. پدر نیما افشار آنقدر جذابیت نمایشی دارد که در چند قسمت به عنوان نفر اول داستان معرفی شود.

 ماجرای ازدواج هومن (بیژن بنفشه‌خواه) او را از حاشیه درمی‌آورد و مطرحش می‌کند. ناصر عاشق دختر اصفهانی می‌شود و این‌طوری خودش را بیشتر معرفی می‌کند. در ساختمان پزشکان با شخصیت‌های متفاوتی مواجهیم که هیچ کدامشان اضافه نیستند و همه‌شان در پیشبرد داستان نقش دارند.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد