نگاهی به سریال سیامین روز
سیر و سلوک با فرشته
میتوان «سیامین روز» را ترکیبی از ژانر معمایی ـ ماورایی دانست که قرار است با تاویل دراماتیکی از یک موقعیت معنایی ـ مذهبی، داستانی را برای مخاطب تعریف کند که سرشار از نشانههای نمادین و عارفانه بوده و مفاهیم و انگارههای اخلاقی را در پس درام بازنمایی میکند. داستان «سیامین روز» درباره سیاوش کیانی (هومن سیدی) است که اشتباهی قاتل برادر دوستش میشود و از آنجا که بسیار پایبند به رفاقت است قتل را گردن میگیرد و میپذیرد، اما بنا به دلایلی با پاره شدن طنابدار نجات مییابد و همین اتفاق زمینه درامپردازی و تعلیقهای بعدی را که ساختار قصه بر بستر آن شکل میگیرد، فراهم میآورد.
به واسطه همین موقعیت نمایشی قرار است برخی مضامین اخلاقی روایت شود و مخاطب را تحت تاثیر خود قرار دهد. مضامین قصه اینها هستند: ۱ـ ایمان به لطف خداوند و توجه به عالم فرشتگان ۲ـ توجه به مسائل اخلاقی ۳ـ توجه به کانون مهم خانواده ۴ـ رفاقت ۵ ـ صداقت و گذشت. درواقع این سریال تلاش کرده است مفاهیم قرآنی را در مرز فرشته بودن و شیطان شدن روایت کند. در این سریال نیز مثل نمونههای مشابه، فقط به جای شیطان، یک فرشته با بازی پژمان بازغی را میبینیم که در جهت هدایت و تذکر به سیاوش ماموریت پیدا میکند تا او را درباره فرصت کوتاهی که برای بازسازی و توبه دارد، آگاه کند. این موقعیت تلویحا مخاطب را در یک قیاس همذاتپندارانه خطاب قرار میدهد و این سی روز نیز اشارهای است به ایام مبارک ماه رمضان که فرصت بازگشت و توبه و دوره خودسازی است.
سیر و سلوک با فرشته
میتوان «سیامین روز» را ترکیبی از ژانر معمایی ـ ماورایی دانست که قرار است با تاویل دراماتیکی از یک موقعیت معنایی ـ مذهبی، داستانی را برای مخاطب تعریف کند که سرشار از نشانههای نمادین و عارفانه بوده و مفاهیم و انگارههای اخلاقی را در پس درام بازنمایی میکند. داستان «سیامین روز» درباره سیاوش کیانی (هومن سیدی) است که اشتباهی قاتل برادر دوستش میشود و از آنجا که بسیار پایبند به رفاقت است قتل را گردن میگیرد و میپذیرد، اما بنا به دلایلی با پاره شدن طنابدار نجات مییابد و همین اتفاق زمینه درامپردازی و تعلیقهای بعدی را که ساختار قصه بر بستر آن شکل میگیرد، فراهم میآورد.
به واسطه همین موقعیت نمایشی قرار است برخی مضامین اخلاقی روایت شود و مخاطب را تحت تاثیر خود قرار دهد. مضامین قصه اینها هستند: ۱ـ ایمان به لطف خداوند و توجه به عالم فرشتگان ۲ـ توجه به مسائل اخلاقی ۳ـ توجه به کانون مهم خانواده ۴ـ رفاقت ۵ ـ صداقت و گذشت. درواقع این سریال تلاش کرده است مفاهیم قرآنی را در مرز فرشته بودن و شیطان شدن روایت کند. در این سریال نیز مثل نمونههای مشابه، فقط به جای شیطان، یک فرشته با بازی پژمان بازغی را میبینیم که در جهت هدایت و تذکر به سیاوش ماموریت پیدا میکند تا او را درباره فرصت کوتاهی که برای بازسازی و توبه دارد، آگاه کند. این موقعیت تلویحا مخاطب را در یک قیاس همذاتپندارانه خطاب قرار میدهد و این سی روز نیز اشارهای است به ایام مبارک ماه رمضان که فرصت بازگشت و توبه و دوره خودسازی است. به عبارت دیگر، نویسنده تلاش کرده از فرم و ساختار آیینی ـ مناسبتی رمضان برای طرح و بیان قصه خود بهره بگیرد و به واسطه نشانهشناسی و ترسیم موقعیتهای نمادین، مخاطب را با فلسفه روزه و ماه مبارک رمضان مواجه کند. فیلمنامه این سریال متاثر از تفسیر آیتالله جوادیآملی از قرآن و مفاهیمی مثل مرگ، فرشته و شیطان است. در این کتاب درباره ایمان به عالم فرشتگان چنین آمده است که هیچ کار خیری بدون وجود فرشته و بدون امر خداوند صورت نمیگیرد و یکی از ابزارهای تجلی رحمت، ترغیب انسان از سوی فرشتهها به امر خیر است. میزان درک این ترغیبها برحسب لیاقت انسانها تعیین میشود و شرط کسب لیاقت انجام تکلیف است. از جمله حق و تکلیفی که در اسلام به آن اشاره شده عفاف، نجابت، جوانمردی و گذشت است.
سیامین روز در واقع مفهومی ماورایی را در بستر داستانی رئال و واقعی روایت میکند تا آنچه به عنوان مصادیق خوبی، پاک بودن و اخلاقی زیستن ترسیم میکند آسمانی و دست نایافتنی به نظر نرسد. این مهمترین نقطه ضعفی است که اکثر سریالهای ماورایی به آن دچار هستند و در واقع به ضد خود بدل میشوند. وقتی یک موقعیت انسانی و ارزش معنوی قرار است به واسطه یک ساختار داستانی به بیننده منتقل شود شرط اول این است که آن پیام قابلیت تحقق در عالم انسانی را داشته و قابل دسترسی باشد. تزریق این مفاهیم در کالبد درام و بازنمایی آن در شرایط انسانی کمک میکند تا مخاطب با قصه و شخصیتهای آن همذاتپنداری و پیام را دریافت کند.
در این سریال یک فرشته به کمک انسان میآید تا با هدایت و راهنمایی او نقش یک دوست مشاور را بازی کند. آنچه در این ارتباط میبینیم همان نقشی است که یک مشاور به معنای حرفهای و تخصصی آن دارد. فرشته در اینجا برای سیاوش تصمیم نمیگیرد و او را به زور به رفتاری وادار نمیکند، بلکه صرفا به تشویق و ترغیب او پرداخته و تبشیر و تنذیر میکند. این فرشته، فرشتهای دنیایی است که به انسانها کمک میکند و با استفاده از مفاهیم قرآنی، چنین برداشت میشود که فرشتگان دستیاران خداوند روی زمین هستند. این موضوع به همان باور دینی برمیگردد که هر انسانی ۲ فرشته بر او نظارت میکنند که یکی اعمال خیر و دیگری رفتارهای بد را مینویسند.
نقشهای کل سریال غیر از ۲ نقش منفی، بقیه خاکستریاند؛ نه کاملا مثبت و نه کاملا منفی. رفتار نقشها طوری تعریف شده است که برای بیننده ایجاد سوال میکند و با چرایی داستان را دنبال میکند. این تصویر منطقی و واقعگرایانهای است که با سویه رئالیستی سوژه و موقعیت نسبی اخلاق انسانی ارتباط معناداری دارد و ترسیم درستی از رفتار انسانی را روایت میکند. این سریال پر بازیگر و پر لوکیشن با بیش از ۵۰ نفر عوامل، توسط ۲ دوربین تصویربرداری شده و تعدد این لوکیشنها به جذابیت روایت و ریتم مناسب آن کمک میکند. در ضمن از حیث انتخاب بازیگر نیز واجد تنوع نسبتا خوبی است.
شاید نقطه عطف بازیگری در این سریال که اتفاقا به واسطه نقش محوری او در این مجموعه، برجسته شده هومن سیدی است. سیدی و آزاده صمدی همسرش برای بار اول است که در سریال مناسبتی بازی میکنند. آنها که در سریال «راه بیپایان» کنار هم بازی کردند و بعد از آن در چند فیلم و سریال دیگر هم نقشهایی را به عهده داشتند مسلما از این تجربیات در سریال سیامین روز نیز استفاده میکنند و از طرفی مخاطب هم با چهرههای جدیدی در سریالهای مناسبتی روبهرو میشود. این انتخاب هوشمندانهای است تا سریالهای مناسبتی نیز گرفتار مشکل مجموعههای طنز نشده و از یکسری بازیگر و شخصیت تکراری استفاده نکرده است.
واقعیت این است که اگر در سالهای گذشته این شیطان بود که در روایت و شکلگیری این داستانها نقش داشت و مورد توجه قرار گرفت، در این مجموعه اما فرشته است که مورد توجه قرار گرفته و تاثیر او کنار انسان به تصویر کشیده شده است. در ضمن مساله قتل و نجات پیدا کردن قاتل از محاکمه و قصاص، سویه جنایی ـ معمایی داستان را برجسته کرده و با درآمیختن آن در ساختار ماورایی داستان، رنگ و بوی هیجانانگیزتری به آن میبخشد. به عبارت دیگر سیامین روز قصه خود را در یک سفر و تجربه زمانمند به تصویر میکشد که مثل سیر و سلوک خود مخاطب در همین ایام مبارک است.