رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

نقدی بر فیلم سعادت آباد

فیلم “سعادت آباد” به سیاق آثار روشنفکرانه، با پرداختن به ظرایف از دریچه دوربین، آغاز می شود. خیلی زود قصه فیلم معلوم می شود و شخصیت ها یکی پس از دیگری وارد پروسه داستان می شوند. از روی عکس العمل های غیرطبیعی هر یک از این شخصیتها، مخاطب به راحتی در می یابد که آنها با مشکلی مواجهند اما این مشکل چه چیزی می تواند باشد؟ از روی دیالوگ ها و فضاهای غیرانتزاعی فیلم، به راحتی می توانیم حدس بزنیم که هر کدام از این شخصیتها، چه مشکلی دارند.
فیلم هیچ ترفندی در جهت پیچاندن افکار تماشاگر از خود بروز نمی دهد. کمی که جلوتر می رویم تمام حدس های مخاطب به حقیقت می پیوندد و درست از نیمه های فیلم است که با مشخص شدن مشکل، داستان به همین روال پیش می رود و تمام می شود. “سعادت آباد” فیلم خطی و ساده ای است; نقد چنین فیلمی هم بسیار ساده و البته خطی است. بگذارید از روابط میان شخصیت ها شروع کنیم تا به فیلمنامه برسیم. یاسی از همان ابتدایی که او را می بینیم با نگرانی خاصی دست و پنجه نرم می کند.مبهوت بودن چهره او در تمام طول داستان و حتی مشغول بودن فکر وی قبل از ورود مهمانان،این شائبه را به وجود میآورد که وی غم سنگینی را در خود دارد اما او باردار است و می خواهد این موضوع را در شب تولد همسرش به او خبر دهد. این موضوع چه ربطی به گنگی ذهن او دارد؟ بهرام که با کت و شلوار و کراوات وارد می شود و تهمینه به طعنه او را متهم به لاابالی گری می کند، چند سوال را در ذهن متبادر می سازد: اینکه بهرام با زن دیگری ارتباط دارد و تهمینه هم از این موضوع بو برده و حال آنها می خواهند به همین دلیل از هم جدا شوند یا اینکه بهرام به دلیل علاقه ای که از قبل به یاسی داشته، چنین تیپی زده و تهمینه به حالت اعتراض چنین حرفی را به وی زده است.

فیلم “سعادت آباد” به سیاق آثار روشنفکرانه، با پرداختن به ظرایف از دریچه دوربین، آغاز می شود. خیلی زود قصه فیلم معلوم می شود و شخصیت ها یکی پس از دیگری وارد پروسه داستان می شوند. از روی عکس العمل های غیرطبیعی هر یک از این شخصیتها، مخاطب به راحتی در می یابد که آنها با مشکلی مواجهند اما این مشکل چه چیزی می تواند باشد؟ از روی دیالوگ ها و فضاهای غیرانتزاعی فیلم، به راحتی می توانیم حدس بزنیم که هر کدام از این شخصیتها، چه مشکلی دارند.
فیلم هیچ ترفندی در جهت پیچاندن افکار تماشاگر از خود بروز نمی دهد. کمی که جلوتر می رویم تمام حدس های مخاطب به حقیقت می پیوندد و درست از نیمه های فیلم است که با مشخص شدن مشکل، داستان به همین روال پیش می رود و تمام می شود. “سعادت آباد” فیلم خطی و ساده ای است; نقد چنین فیلمی هم بسیار ساده و البته خطی است. بگذارید از روابط میان شخصیت ها شروع کنیم تا به فیلمنامه برسیم. یاسی از همان ابتدایی که او را می بینیم با نگرانی خاصی دست و پنجه نرم می کند.مبهوت بودن چهره او در تمام طول داستان و حتی مشغول بودن فکر وی قبل از ورود مهمانان،این شائبه را به وجود میآورد که وی غم سنگینی را در خود دارد اما او باردار است و می خواهد این موضوع را در شب تولد همسرش به او خبر دهد. این موضوع چه ربطی به گنگی ذهن او دارد؟ بهرام که با کت و شلوار و کراوات وارد می شود و تهمینه به طعنه او را متهم به لاابالی گری می کند، چند سوال را در ذهن متبادر می سازد: اینکه بهرام با زن دیگری ارتباط دارد و تهمینه هم از این موضوع بو برده و حال آنها می خواهند به همین دلیل از هم جدا شوند یا اینکه بهرام به دلیل علاقه ای که از قبل به یاسی داشته، چنین تیپی زده و تهمینه به حالت اعتراض چنین حرفی را به وی زده است.
غرض، هر کدام از این دو حالت که باشد، کارگردان نتوانسته آن منظور را به درستی به مخاطب خود تفهیم کند. علی، فرد شکاکی است که با چند نشانه ای که از او در سکانس های اول می بینیم، پی به این موضوع می بریم; اما همین فرد از روی کدام دلیل موجه، به لاله و تهمینه شک می کند و بعد به تفتیش گوشی تهمینه می پردازد؟ شخصیت لاله، به چه دلیلی در شب تولد، موضوع به این مهمی را برای یاسی و تهمینه ای که از تمام ماجرا مطلع بودند، بازگو می کند؟ اصلا لزوم سقط جنین چه بود؟ ماهیت آن سفر چه بود که لاله به خاطر آن حاضر شد بچه اش را سقط کند؟ اینها بخشی از مشکلات بی شماری است که فیلمنامه با آن مواجه است. حفره های عمیقی که نه تنها نمی توان به کتمان آن فکر کرد بلکه هر یک از آنها آسیب های جدی ای به روند ادامه داستان وارد آورده و از قضا پاسخ های مستدلی را نیز می طلبند. “سعادت آباد” لقمه بزرگی برمی دارد اما فراموش می کند که باید تکلیف آنرا مشخص کند.
در این فیلم تنها سعی بر این بوده که مشکلات سه زوج مطرح شود; مشکلاتی که از همان ابتدا نیز می شد آنها را حدس زد.فیلم از ابتدا با یک گمانه زنی آسان، مخاطب را به این تفکر وا می دارد که هر یک از این سه شخصیت زن، چه رازی را در خود پنهان کرده اند. از روی دیالوگ های سطحی می توان به راحتی از درون هر یک از آنها باخبر شد(البته به جز تهمینه که روی دو گزینه مردد می مانیم)،روی دیگر فیلم خیلی ساده به تشریح همان گمانه زنی ها می پردازد و بدون مشخص شدن نتیجه،به کار خود پایان می دهد. اینکه مخاطب قرار است مشکلات شخصیت ها را بداند، که در همان نیم ساعت ابتدایی، می تواند پی به تمام ماجرا ببرد پس ادامه داستان چه هدفی را می تواند دنبال کند؟ این گره افکنی برای تماشاگر جالب نیست چرا که بسیار ساده و ابتدایی طرح می شود و در هیچ جا (حتی صحنه رابطه داشتن محسن با پرستار دخترش) مخاطب خود را غافلگیر نمی کند. پس این فیلم قصد نشان دادن چه چیزی را دارد؟ علی پارانویا دارد و به همین دلیل،همواره به همسرش مشکوک است.
وقتی وی از ماجرای پنهانی لاله مطلع می شود، او را به باد کتک می گیرد. در سکانس پایانی مربوط به این دو شخصیت،لاله بعد از باز کردن در، دوباره آن را می بندد اما بعد از لحظه ای وارد خانه می شود. چرا او با حالتی مصمم در را می بندد؟ اراده او در انجام این کار، برای مخاطب معلوم نیست. در ادامه، چنین شخصیتی، با وقاحت وارد اتاقش شده و از همسری که وی را کتک زده بود می خواهد که برق را خاموش کند و علی هم بدون اینکه سخنی بگوید، این کار را انجام می دهد.علی با توجه به پارامترهایی که فیلمنامه از شخصیت او به دست می دهد، باید با دنیایی از سوال به سراغ لاله بیاید تا در قالب این سوالات، پرسش های بسیاری چون دلیل سقط بچه یا ماهیت این سفر کذایی مشخص شود اما رابطه دو شخصیت محوری فیلم، در کمال گنگی و بی تدبیری به خاموشی می رسد.
تهمینه و بهرام که گنگ تر از دو شخصیت قبل،نه حوادث ماتقدمی دارند و نه تصمیم ماتاخری. صحبت میان آنها دال بر جدایی است اما کارهایی چون دو امضا شدن حساب بهرام از فردای روز جشن، نمی تواند ما را به جدایی سوق دهد. ضمن اینکه ما نمی توانیم دلیلی برای جدایی این دو نفر به ذهن خود راه دهیم; حتی توجیه بهرام در صحبت با یاسی هم نمی تواند ما را به این جدایی قانع کند.در دو یا سه پلان، بهرام به یاسی نگاه می کند و یاسی با نگاهی مفهومی به وی می نگرد، آیا این نگاه های بهرام می تواند دلیلی برای دوست داشتن یاسی در سال های گذشته باشد؟ محسن که با قیل و قال های خود و ارتباط افلاطونی که بر سر قضیه بار، با بهرام دارد، نشان می دهد که ۲۰۰ میلیون را از او قرض کرده است.
پس در این قضیه هم نمی تواند قبل از اقرار بهرام، گره ای برای مخاطب ایجاد شود. در یک پلان، این شش نفر صحبت از دانشگاه و سفر به میان می آورند، آیا این گفته آنان را باید به این مثابه تلقی کرد که آنان همکلاسی یا هم دانشکده ای بودند و بعد با یکدیگر ازدواج کردند؟ اگر این چنین باشد که تفاوت سنی میان شخصیتها همه چیز را خراب می کند یا اینکه علی پزشک است و دیگران پزشک نیستند. اگر هم ماجرا از این قرار نباشد، پس این سه زوج، چه نسبتی با یکدیگر دارند؟ وقتی جزو خویشاوندان اصلی نباشند، پس چرا فامیل های محسن در جشن تولد او حضور ندارند؟
فیلمنامه “سعادت آباد” به قدری ساده و ابتدایی به نگارش درآمده که در آن، هیچ تمهیدی برای طرح این همه مشکل اندیشیده نشده است. گویا هدف، فقط نشان دادن یک رئال مستندگونه با تکیه بر غذا و موسیقی است که در لابلای آن، مشکلات سه زوج فقط مطرح می شود و عنوان “سعادت آباد” می تواند متلکی بزرگ برای زندگی این سه زوج باشد.

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد