رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

نامه جی دی سلینجر به ارنست همینگوی

اگر ناخلف هستید نخوانید
سلینجر، همینگوی را برای اولین بار در زمان جنگ جهانی دوم در اروپا ملاقات کرد. نامه‌ای که در زیر ترجمه‌اش را می‌خوانید از سوی جی.دی سالینجر به ارنست ‌همینگوی در سال ۱۹۴۶ ارسال شده است. چندی پیش این نامه برای اولین بار در کتابخانه جان اف. کندی بوستون آمریکا به نمایش عموم قرار داده شد.
 پاپای عزیز:
این نامه را از بیمارستان افسرها در نورنبرگ برایت می‌نویسم. خبر قابل عرضی نیست جز غیبت کاملا مشهود کاترین بارکلی. فردا یا پس فردا از بیمارستان مرخص می‌شوم. مشکل خاصی ندارم جز ترس و ناامیدی مزمنی که فکر کنم با کمی حرف زدن با یک نفر که مشاعرش درست کار کند رفع شود. از من خواستند در مورد زندگی ام در دوران جوانی بنویسم (زندگی معمولی‌تر از چیزی که فکرش را بکنی – عجب!) و در مورد دوران کودکی ام (که عادی بود. مادرم تا زمانی که ۲۴ ساله شدم مرا به مدرسه می‌برد- خیابان‌های نیویورک را که می‌شناسی) و بعد از من پرسیدند که دوست داری ارتش چگونه باشد. من همیشه ارتش را دوست داشتم. لستر همینگوی را قبل از این که لشگر چهارم به آمریکا برگردد دیدم. او به خانه ما در وسنبرگ آمد و با هم صحبت کردیم. آدم نازنینی است. تقریبا همه افراد واجد شرایط را در بخش ما دستگیر کردند و تعداد بسیار معدودی باقی مانده اند. الان بچه‌های زیر ده سال را اگر فین فینی باشند انتخاب می‌کنیم

اگر ناخلف هستید نخوانید
سلینجر، همینگوی را برای اولین بار در زمان جنگ جهانی دوم در اروپا ملاقات کرد. نامه‌ای که در زیر ترجمه‌اش را می‌خوانید از سوی جی.دی سالینجر به ارنست ‌همینگوی در سال ۱۹۴۶ ارسال شده است. چندی پیش این نامه برای اولین بار در کتابخانه جان اف. کندی بوستون آمریکا به نمایش عموم قرار داده شد.
 پاپای عزیز:
این نامه را از بیمارستان افسرها در نورنبرگ برایت می‌نویسم. خبر قابل عرضی نیست جز غیبت کاملا مشهود کاترین بارکلی. فردا یا پس فردا از بیمارستان مرخص می‌شوم. مشکل خاصی ندارم جز ترس و ناامیدی مزمنی که فکر کنم با کمی حرف زدن با یک نفر که مشاعرش درست کار کند رفع شود. از من خواستند در مورد زندگی ام در دوران جوانی بنویسم (زندگی معمولی‌تر از چیزی که فکرش را بکنی – عجب!) و در مورد دوران کودکی ام (که عادی بود. مادرم تا زمانی که ۲۴ ساله شدم مرا به مدرسه می‌برد- خیابان‌های نیویورک را که می‌شناسی) و بعد از من پرسیدند که دوست داری ارتش چگونه باشد. من همیشه ارتش را دوست داشتم. لستر همینگوی را قبل از این که لشگر چهارم به آمریکا برگردد دیدم. او به خانه ما در وسنبرگ آمد و با هم صحبت کردیم. آدم نازنینی است. تقریبا همه افراد واجد شرایط را در بخش ما دستگیر کردند و تعداد بسیار معدودی باقی مانده اند. الان بچه‌های زیر ده سال را اگر فین فینی باشند انتخاب می‌کنیم. فرم‌های دستگیری قدیمی را به ارتش ببر و یک گزارش را چاق و چله به ارتش بده. سروان اولی اپلتون افسر فرمانده گروه اعزامی، از طریق صلیب سرخ از خدمت مرخص شد و با شانه‌هایی سرشار از ستاره‌های برنزی به آمریکا برگشت. قبل از اینکه برود به خاطر ایام گذشته عکس اموالش در اسکارسدیل را دست به دست داد تا همه نگاه کنند. برای اکثر ما لحظه کوفتی ناگواری بود. از رمانت چه خبر؟ امیدوارم که سخت مشغول نوشتنش باشی. به فیلم‌های سینمایی نفروشش. به عنوان رئیس باشگاه خیلی از طرفدارانت، وقتی می‌گویم «مرگ بر گاری کوپر» کاملا آگاهم که طرف اعضا این جمله را ادا می‌کنم. واقعا داری روی رمان جدیدت کار می‌کنی؟ خوب می‌دانم که ماشین‌ها در کوبا امن نیستند. از مرکز خواستم من را به وین بفرستند اما تابه‌حال نتیجه نداده است. در سال ۱۹۳۷تقریبا به مدت یک سال در آن جا بودم و دلم می‌خواهد باز هم آن جا اسکیت روی یخ بکنم. این چیز زیادی نیست که من از ارتش می‌خواهم. دو داستان کوتاه دیگر نوشتم و البته چند شعر و یک قسمت از یک نمایشنامه. اگر از ارتش بیرون بزنم شاید نمایشنامه را تمام کنم. با یک اصلاح سر اساسی فکر کنم یک هولدن کالفیلد بشوم و در نمایشم بازی کنم. یک بار در «پایان سفر» نقش رالی را بسیار پر احساس بازی کردم. سرشار از احساس. حاضرم بازوی راستم را بدهم و از ارتش جان سالم به در ببرم اما حاضر نیستم یکی از این نسخه‌های‌ نجات دهنده تحت عنوان این-مرد-برای-ارتش-مناسب-نیست توسط دکترهای ارتش من را معاف کند. یک رمان پر از احساس در ذهن دارم و مطمئنم تا سال ۱۹۵۰ یک نویسنده را آدم احمق خطاب نمی‌کنم. من یک احمق نادان هستم. اما مردمان ناخلف نباید در مورد این موضوع چیزی بدانند. امیدوارم بتوانی چند خطی برایم بنویسی. از صحنه که خارجش کنی، خیلی راحت‌تر می‌توانی با شفافیت فکر کنی. منظورم کارت است. امیدوارم دفعه بعد که به نیویورک آمدی من آن دور و بر باشم و اگر وقت داشتی ببینمت. صحبت‌هایی که این جا با تو داشتم تنها چند لحظه امیدوارکننده از کل کار و بارمان بود.
ارادتمند
جری سلینجر
 پی نوشت: خوشحال می‌شوم اگر اینجا کاری از دست من بر می‌آید یا پیغامی را که می‌توانم به کسی برسانم به من بگویی تا انجامش بدهم. پروژه کتاب داستان هایم که به نظرم واقعا عالی بود با شکست رو به رو شد. می‌دانی که ماجرای گربه دستش به گوشت نمی‌رسید و… نبود. من همچنان با احساسات و دروغ‌ها پیوند محکمی دارم اما دیدن اسمم روی یک کت خاکی هر گونه پیشرفتی برای سال‌های بیشتری به تاخیر خواهد انداخت. ادموند ویلسون یک کتاب از نوشته‌ها و عکس‌های اسکات فیتزجرالد را منتشر کرده (که به نظر من ایده کثیفی است) و اسمش را «شکستن» گذاشته است. مالکوم کولی کتاب را در نیویورکر تحلیل کرده یا می‌شود گفت در واقع فیتز جرالد را به روشی که از مردان مرده تجلیل می‌کنند تحلیل کرده است. نوشتن یک نقد «خوب» روی آثار فیتز جرالد بسیار آسان است. تمام کاستی‌هایش بسیار نمایان است و چندتایی هم که این گونه نیست خود فیتز جرالد خودش آن‌ها را اذعان کرده است. منتقدین را برای عدم «پیشرفت» فیتز جرالد باید نکوهش کرد. کاملا واضح است که کسی که کتابی مثل «گتسبی» را می‌نویسد هیچ وقت نمی‌تواند «پیشرفت» کند. هنر او یا زیبایی‌اش تنها بر ضعف‌هایش می‌تواند قابل اطلاق باشد. این طور فکر نمی‌کنی؟. من مانند منتقدین به این اعتقاد ندارم که «آخرین نواب» بهترین کتاب اوست. او برای پیچاندن داستان به سمت گتسبی کاملا آماده است.
با بهترین‌ها برای تو/ جی

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد