می خواهم مجرد بماااااااااااااااانم !!
ازدواج بیرون آمدن از پوسته تنهایی است، وقتی مجردی در لاک تنهایی فرو رفتهای؛ ازدواج شریک کردن یک نفر دیگر در همه زندگی خودت است، وقتی مجردی شریکی نداری؛ ازدواج تولد یک خانواده جدید است، وقتی مجردی خانوادهات همانی است که بود؛ ازدواج هویتی جدید برای مرد و زن است، وقتی مجردی چیزی جز دختر و پسر خانواده نیستی؛ ازدواج یک دنیا وظیفه و تعهد است، وقتی مجردی، وظیفه و تعهد زیادی نداری و دوران پس از ازدواج با زمانی که مجردی از زمین تا آسمان فرق دارد.
باید پای حرف تمام افراد متاهل و مجرد نشست و صحبتهایشان را مو به مو گوش داد و آن وقت نتیجه گرفت که دنیای تاهل جذابتر است یا دنیای تجرد، البته اگر همه آنهایی که سفره دلشان را پهن کردهاند راست گفته باشند و از احساسات واقعیشان پرده برداشته باشند.
بیشتر آدمها هیچ وقت از شرایطی که دارند راضی نیستند، آنها هر وقت به چیزی میرسند باز هم افسوس گذشته را میخورند یا نگاهشان به داشتههای دیگران است، پس وقتی از ازدواج و تجرد هم حرف میزنند دچار همین حس میشوند برای همین است که حرف آدمها در مورد این دو دوره از زندگی را نمیتوان ملاک قضاوت صد درصدی قرار داد؛ ولی فارغ از این بحثها آنچه که نمیشود در آن شک کرد مزایایی است که به واسطه ازدواج سهم آدمها میشود و محدودیتهایی که پس از ازدواج دست و پای آدمها را میبندد.
وقتی ازدواج میکنی از زندگی قبلیات کنده میشوی از تمام چیزهایی که پدر و مادرت برایت خواستهاند و همهشان دلخواهت نبودند
ازدواج بیرون آمدن از پوسته تنهایی است، وقتی مجردی در لاک تنهایی فرو رفتهای؛ ازدواج شریک کردن یک نفر دیگر در همه زندگی خودت است، وقتی مجردی شریکی نداری؛ ازدواج تولد یک خانواده جدید است، وقتی مجردی خانوادهات همانی است که بود؛ ازدواج هویتی جدید برای مرد و زن است، وقتی مجردی چیزی جز دختر و پسر خانواده نیستی؛ ازدواج یک دنیا وظیفه و تعهد است، وقتی مجردی، وظیفه و تعهد زیادی نداری و دوران پس از ازدواج با زمانی که مجردی از زمین تا آسمان فرق دارد.
باید پای حرف تمام افراد متاهل و مجرد نشست و صحبتهایشان را مو به مو گوش داد و آن وقت نتیجه گرفت که دنیای تاهل جذابتر است یا دنیای تجرد، البته اگر همه آنهایی که سفره دلشان را پهن کردهاند راست گفته باشند و از احساسات واقعیشان پرده برداشته باشند.
بیشتر آدمها هیچ وقت از شرایطی که دارند راضی نیستند، آنها هر وقت به چیزی میرسند باز هم افسوس گذشته را میخورند یا نگاهشان به داشتههای دیگران است، پس وقتی از ازدواج و تجرد هم حرف میزنند دچار همین حس میشوند برای همین است که حرف آدمها در مورد این دو دوره از زندگی را نمیتوان ملاک قضاوت صد درصدی قرار داد؛ ولی فارغ از این بحثها آنچه که نمیشود در آن شک کرد مزایایی است که به واسطه ازدواج سهم آدمها میشود و محدودیتهایی که پس از ازدواج دست و پای آدمها را میبندد.
وقتی ازدواج میکنی از زندگی قبلیات کنده میشوی از تمام چیزهایی که پدر و مادرت برایت خواستهاند و همهشان دلخواهت نبودند، آن وقت خودت خانم یا آقای یک خانه میشوی درست مثل پدر و مادرت با همان خوبیها و البته بدیها و نقصهایی که نمیخواهی میراثدارشان باشی.
وقتی ازدواج میکنی اگر عاشق همسر و زندگی جدیدت باشی، طعم خوش زندگی ۲ نفره را حس میکنی و حاضر نمیشوی دیگر به دوران تنهاییات برگردی؛ دورانی که مجرد بودی و هیچ وقت هویت جداگانهای از خانوادهات نداشتهای. وقتی ازدواج میکنی دیگر خودت هستی و همسرت با یک دنیا مسوولیت و تعهد که هیچ کس جز خودت و او نباید زیر بارشان برود.
در خانه متاهلی همه وظایف روی دوش زن و مرد خانه است و بهتر میشود اگر آنها خودشان دست به دست هم، کارها را پیش ببرند چون انتظار کمک از دیگران فقط به زیبایی و استقلال زندگی متاهلی ضربه میزند.
اگر حاصل این ازدواج، فرزند یا فرزندانی هم باشد دیگر شرایط پیچیدهتر میشود، ولی با وجود همه این پیچیدگیها زندگی متاهلی معجزهای دارد که دوران تجرد با همه آزادیها و خوشیهایش به پای آن نمیرسد، البته اگر تو بازیگر ازدواجی موفق باشی و در کنار همسرت دومین بال یک پرنده برای پرواز رو به سوی اوج باشی.
تجرد ، فرصتی برای رشد
همانقدر که یک ازدواج خوب میتواند آدمها را رشد بدهد دوران مجردی هدفمند هم میتواند باعث اوج گرفتن آنها بشود. اگر در یک خانواده مهربان و وظیفهشناس که همه اعضای آن به خاطر خوشبختی هم تلاش میکنند به دنیا آمده باشی و خودت هم اینگونه آفریده و رشد کرده باشی حتما دوران تجرد خوبی خواهی داشت.
تا وقتی یک دانشآموز هستی و وظیفهای جز ساختن خودت نداری ماندن در خانه پدر و مادر فرصت خوبی است که تا میتوانی رشد کنی و برای روزهای بهتر آماده شوی. وقتی راه دانشگاه و داشتن حرفهای مناسب را هم در پیش گرفتی مجرد بودن میتواند عصای دستت برای پیشرفت باشد چون آن وقت هم دغدغهای جز موفق شدن نداری.
در دوران مجردی میشود آرزوهای خوبی برای آینده طراحی کرد، میشود در دنیای نیامده آینده، نقش شاهزادهای را بازی کرد که همه چیز وفق مرادش پیش میرود و کسی سر راهش پیدا نمیشود که مانع بتراشد و سنگاندازی کند. در این دوران میشود تا جایی که ممکن است خوشحال بود و از نعمت زیر سایه پدر و مادر بودن استفاده کرد.
اما این احساسات زیبا هم تا زمانی خوب هستند و رویاها تا یک سنی آدمها را ارضا میکنند، شاید وقتی ما آدمها به این مرز احساسی میرسیم همان زمانی باشد که تاریخ مصرف دوران مجردی تمام شده و حس تاهل از زیر پوسته کهنه تجرد قصد خودنمایی دارد.
مجرد ماندن باعث خوشبختی مطلق نمیشود، درست مثل اینکه ازدواج کردن موجب سعادت ابدی نمیشود.
کسی که مجرد است یا متاهل خوشبخت یا بدبخت مطلق نیست چون چه تجرد و چه تاهل، ۲ دوره از زندگی است که بسته به اینکه چگونه به آن نگاه کنی میتواند تلخ یا شیرین باشد.
متاهل بودن به معنی رسیدن به همه چیز نیست، همانطور که مجرد بودن باعث از دست دادن همه چیز نمیشود.
مهسا
ارسال در ۲۹ مرداد ۱۳۹۰
1
باتشکرسایتتون عالی
پاسخ به کامنت