رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

مهتاب کرامتی در انتظار مرد آلزایمری

امیرقاسم در حادثه ای مفقود می شود و همه اعضای خانواده اش مرگ او را می پذیرند. همه باور می کنند جز همسرش آسیه. ۲۰ سال از آن روز می گذرد و در تمام این ۲۰ سال آسیه به دنبال همسری می گردد که همه فکر می کنند مرده است اما او به بازگشتش امید دارد. هیچ کس از امیر قاسم خبری نمی شنود تا اینکه در صحنه ای از فیلم مردی حضور پیدامی کند که تمام مشخصات او را دارد ولی به خاطر ابتلا به بیماری فراموشی هیچ چیز از گذشته، همسرش یا دخترش به یاد نمی آورد. مرد پیش از این در یکی از زندان های شهر بوده و مدتی قبل یکی از آگهی هایی که آسیه هر روز برای پیدا کردن شوهرش می زند به دست زندانی ها می رسد. تصویر آگهی شباهت زیادی به امیر قاسم دارد و به همین دلیل هم سلولی هایش به او پیشنهاد می کنند خودش را به عنوان صاحب احتمالی این چهره معرفی کند. امیر قاسم که با یک تصادف حافظه اش را از دست داده هنوز هم چیزی به یاد ندارد و تنها به پیشنهاد دوستانش می خواهد «سنگ مفت و گنجشک مفت» را امتحان کند و آگهی را به گردنش می اندازد و به همه می گوید که مرد این تصویر است؛ مردی که هیچ چیز از گذشته این تصویر را به یاد نمی آورد. بعد از ۲۰ سال دوری کمتر کسی به غیر از آسیه باور می کند که او همان مرد گم شده اش است اما نشانه ای آن دو را به گذشته پیوند می زند؛ نشانه ای که هیچ کدام شان نمی دانند دیگری هنوز آن را با خود دارد…
فکر می کنید که او به خاطر حادثه تصادفی که پشت سر گذاشته به فراموشی مبتلا شده و تمامی گذشته اش را از دست داده اما در مورد این که چنین از دست دادن حافظه ای آلزایمر است، نیاز به دادن توضیحات بیشتری دارد.

امیرقاسم در حادثه ای مفقود می شود و همه اعضای خانواده اش مرگ او را می پذیرند. همه باور می کنند جز همسرش آسیه. ۲۰ سال از آن روز می گذرد و در تمام این ۲۰ سال آسیه به دنبال همسری می گردد که همه فکر می کنند مرده است اما او به بازگشتش امید دارد. هیچ کس از امیر قاسم خبری نمی شنود تا اینکه در صحنه ای از فیلم مردی حضور پیدامی کند که تمام مشخصات او را دارد ولی به خاطر ابتلا به بیماری فراموشی هیچ چیز از گذشته، همسرش یا دخترش به یاد نمی آورد. مرد پیش از این در یکی از زندان های شهر بوده و مدتی قبل یکی از آگهی هایی که آسیه هر روز برای پیدا کردن شوهرش می زند به دست زندانی ها می رسد. تصویر آگهی شباهت زیادی به امیر قاسم دارد و به همین دلیل هم سلولی هایش به او پیشنهاد می کنند خودش را به عنوان صاحب احتمالی این چهره معرفی کند. امیر قاسم که با یک تصادف حافظه اش را از دست داده هنوز هم چیزی به یاد ندارد و تنها به پیشنهاد دوستانش می خواهد «سنگ مفت و گنجشک مفت» را امتحان کند و آگهی را به گردنش می اندازد و به همه می گوید که مرد این تصویر است؛ مردی که هیچ چیز از گذشته این تصویر را به یاد نمی آورد. بعد از ۲۰ سال دوری کمتر کسی به غیر از آسیه باور می کند که او همان مرد گم شده اش است اما نشانه ای آن دو را به گذشته پیوند می زند؛ نشانه ای که هیچ کدام شان نمی دانند دیگری هنوز آن را با خود دارد…
فکر می کنید که او به خاطر حادثه تصادفی که پشت سر گذاشته به فراموشی مبتلا شده و تمامی گذشته اش را از دست داده اما در مورد این که چنین از دست دادن حافظه ای آلزایمر است، نیاز به دادن توضیحات بیشتری دارد.
نه دخترش را به یاد می آورد و نه آسیه را. حتی وقتی او را به خانه اش هم می برند هیچ چیز آن خانه را به یاد نمی آورد. آنقدر در این فراموشی غرق است که گاهی شک می کنیم او واقعا همان کسی است که عکسش در روزنامه چاپ شده بود.
رفتارهای کودکانه ای دارد. عاشق بازی کردن است و تفاوتی میان موقعیت های جدی یا لحظاتی که می تواند در آن تفریح کند قائل نمی شود. در سخت ترین لحظاتی که دیگران برای شناسایی صاحب آن عکس تمام تلاش شان را می کنند، تنها فکر او بازی کردن است.
در مقابل خشم دیگران واکنشی نشان نمی دهد. وقتی برادر آسیه کتکش می زند و به او توهین می کند باز هم نمی تواند واکنش های طبیعی یک آدم بالغ را نشان دهد. همانطور که مهدی هاشمی بازیگر این نقش می گوید، این مرد درست مثل یک بچه است.
● هر فراموشی آلزایمر است؟
اول اسم ها فراموش می شوند و بعد چهره ها. گاهی حتی عزیز ترین کسان شان را هم از یاد می برند و حافظه کوتاه مدت شان آرام آرام تحلیل می رود. با پیشرفت بیماری، به جای زندگی در زمان حال، در خاطرات گذشته و کودکیشان غرق می شوند. کمی بعد نشانی ها و اسم ها از یاد می روند و زمان حال بیشتر از قبل جایش را به گذشته می دهد. حدود یک قرن از نام گذاری این بیماری ناشناخته به نام کاشفش «آلزایمر» می گذرد اما هنوز درمانی برای این بیماری پیدا نشده.
تنها در امیدوار کننده ترین شرایط، پزشکان با دارو ها و تمرین های بسیار توانسته اند روند رشد این بیماری را کند کنند؛ گرچه در همین دنیایی که همه چیزش درگیر علم است، باز هم باید باور کنیم که اگر این فراموشی سراغمان بیاید از دستش خلاص نخواهیم شد. فیلم آلزایمر بهانه ای بود برای نوشتن از این بیماری، معرفی نشانه هایش و صحبت از اینکه آلزایمر چه تفاوتی با سایر فراموشی ها و بیماری های زوال عقل دارد. گرچه امیرقاسم داستان را به زحمت می توان مبتلا به آلزایمر دانست اما بررسی نشانه هایش بهانه خوبی بود تا بتوانیم از برخی تصورات نادرست رایج در مورد این بیماری پرده برداریم.
● زوال عقل یعنی آلزایمر؟
تاکنون چیزی راجع به بیماری «دمانس (dementia)» شنیده اید؟ این بیماری شامل انواع مختلفی از بیماری های کارکردی مغزی است که آلزایمر تنها یکی از رایج ترین انواع آن است. امروزه حدود ۱۲ میلیون نفر در جهان دمانس دارند و انتظار می رود که این تعداد در سال ۲۰۴۰ به ۲۵ میلیون برسد. این درحالی است که آلزایمر به عنوان شایع ترین نوع آن ۵۰ تا ۶۰، بیماران مبتلا به دمانس را به خود اختصاص داده است.
جالب است بدانید که تا کنون حدود ۱۰۰ نوع دمانس شناسائی شده است ولی از همه آن ها شایع تر بیماری آلزایمر، دمانس عروقی، دمانس لوئی بادی (lewy body)، دمانس ناشی از ضربه سر، دمانس وابسته به انواع اختلالات حرکتی نظیر بیماری پارکینسون و دمانس ناشی از HIV هستند. در بیماران مبتلا به دمانس اختلالاتی در نظم کارکرد مغز ایجاد می شود که معمولاً پیش رونده هم هستند و باعث تحلیل رفتن مغز بیمار می شوند.
مبتلایان دمانس را می توان از نشانه هایی مثل از دست دادن حافظه، سردرگمی، از دست دادن تکلم و ادراک شناخت اما متاسفانه اغلب انواع این بیماری درمانی ندارند و تنها پزشکان تلاش می کنند با تجویز برخی دارو ها در بعضی بیماران و بر روی بعضی از علائم تاثیر بگذارند.
● هر فراموشی آلزایمر است؟
آلزایمر یک بیماری چند مرحله ای است؛ بیماری که با ویژگی ها و مراحل مختلف شروع می شود و به دلیل نبود درمانی برای بیمارانش روز به روز شدت می گیرد. این بیماری با از دست دادن حافظه کوتاه مدت، فراموش کردن آدرس ها و اسم ها آغاز می شود و کم کم تا آنجا پیش می رود که فرد حتی راه بازگشت به خانه را فراموش می کند. اغلب بیماران آلزایمری به جای مبتلا شدن ناگهانی به تمام عوامل، دوره هایی را تجربه می کنند که در عین انجام زندگی شان به روال همیشگی، گه گاه یکی از علائم سراغ شان می آید اما ماجرا همیشه به این شکل نمی ماند و با تشدید آلزایمر در این افراد نشانه ها روز به روز پررنگ تر، بیشتر و خطرساز تر می شوند. اگر شما هنگام حل کردن جدول یا صدا کردن یکی از اطرافیان تان احساس می کنید کلمه مورد نظرتان نوک زبان تان است اما به یادش نمی آورید، شما آلزایمر ندارید بلکه تنها به یک لغزش زبانی طبیعی دچار شده اید. پس نمی توانیم هر فراموشی را آلزایمر بدانیم و نشانه های واقعی این بیماری را نادیده بگیریم. این مشکل بیشتر از همه در بخش حافظه و خاطرات خود را نشان می دهد. از طرف دیگر بیمار مجموعه ای از علائم رفتاری و جسمی را هم در مراحل پیشرفته این بیماری تجربه می کند درحالی که بیمار داستان آلزایمر از اغلب نشانه ها و تاثیرات این بیماری محروم است.
● آلزایمر حاصل یک حادثه است؟
برای ابتلا به آلزایمر دلیل قطعی وجود ندارد. عده ای از محققان معتقدند، این بیماری یکی از نمونه های بیماری زوال عقل است که چه بخواهیم و چه نخواهیم با ورود به کهنسالی سراغ مان می آید. برخی تحقیقات نشان می دهد، اگر زمینه های ژنتیک در فرد وجود داشته باشد احتمال ابتلای او به این بیماری بیشتر می شود و البته دانشمندان دیگری هم می گویند، سکته مغزی که باعث از دست رفتن بخشی از سلول های مغز می شود یا شوک عاطفی پس از از دست دادن عزیزی می تواند خطر ابتلا به آلزایمر را افزایش دهد. گرچه هیچ کدام از این ها باعث بروز ناگهانی آلزایمر در بیمار نمی شود اما در این که کسی با تجربه یک تصادف همه حافظه اش را از دست داده را بتوان یک مبتلای آلزایمر دانست باید تردید کرد. شاید بتوان بیماری این فرد را نوعی فراموشی که حاصل آسیب دیدن بخشی از مغز است دانست اما آلزایمر یک بیماری است که مرحله به مرحله ظهور پیدا می کند و شدت می گیرد و در کمتر موردی دیده شده که آلزایمر به دلیل یک حادثه و به شکلی ناگهانی و با تمام ویژگی هایش بروز پیدا کند. این درحالی است که امیرقاسم فیلم، پس از حادثه ای که برایش رخ داده بود حافظه اش را از دست می دهد و سال ها بدون هیچ یادآوری از گذشته اش زندگی می کند.
● امیر قاسم آلزایمر دارد؟
امیر قاسم تنها گذشته اش را از یاد برده درحالی که هیچ مشکلی در به یاد آوردن هم سلولی اش ندارد. او حتی می تواند جملاتی که آن ها بیان کرده اند را مقابل دیگران تکرار کند و این یکی دیگر از دلایلی است که باعث می شود به آلزایمر داشتنش شک کنیم. این درحالی است که علائم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات به خصوص حافظه موقت در دوران پیری، خود را نشان داده و به تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی، از دست دادن قدرت تکلم، گوشه گیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتی های تنفسی به پایان می رسد. مرگ پس از ۵ تا ۱۰ سال از بروز علائم اتفاق می افتد، گرچه بیمار از حدود ۲۰ سال قبل از ظهور علائم به این بیماری مبتلا شده است. در واقع بهتر است تصور کنیم که امیرقاسم به نوعی دیگر از بیماری زوال عقل (دمانس) مبتلاست اما آلزایمر نشانه هایی دارد که کمتر می توانیم در این بیمار مشاهده اش کنیم و یکی از این نشانه ها این است که او سال هاست به این بیماری مبتلاست، بدون آنکه این بیماری کهنه تاثیری روی جسمش گذاشته باشد.
● آلزایمر زمان و شرایط خودش را دارد
فیلم می گوید، امیرقاسم سال هاست به این نوع از فراموشی مبتلاست اما اگر علائم این بیماری را به طور واضحی می توانستیم در او ببینیم، این ادعا را هم می پذیرفتیم. چراکه برخلاف تصور رایج آلزایمر تنها مخصوص کهن سال ها نیست. در حقیقت هر چند افزایش سن، ریسک ابتلا به بیماری را افزایش می دهد اما آلزایمر گاهی در افراد جوان تر هم بروز می کند. محققان دریافته اند که افراد ۴۰ تا ۵۰ ساله ای هم به این بیماری مبتلا شده اند. البته با افزایش سن خطر ابتلا به آلزایمر نیز افزایش پیدا می کند اما وجود فاکتورهای بسیار و همین طور زمینه های ارثی می تواند افراد را در سنین کمتری هم به این اختلال مبتلا کند به همین دلیل این یکی از معدود ادعاهای درستی است که در مورد فرد مبتلا در فیلم مطرح شده است.
● امیرقاسم غرق دنیای خودش است
یکی از تصورات غلط در مورد این بیماران این است که بیمار آلزایمری متوجه وقایعی که در اطرافش رخ می دهد، نیست. درحالی که بسیاری از افرادی که به آلزایمر مبتلا هستند، نسبت به تمامی وقایعی که در اطراف آن ها روی می دهد آگاهی دارند اما عده ای نیز با این مسئله مشکل دارند. واقعیت این است که بیماران آلزایمری همان انسان های سابق هستند و شما باید ملاحظه آنها را کرده و در مقابل شان با احترام رفتار کنید. البته زمانی که برادر آسیه امیر قاسم را به دروغگویی متهم می کند و حتی به او آسیب می زند، لحظه ای فکر نمی کند که مرد مقابلش فراموشی و حتی آلزایمر دارد و امیرقاسم هم بدون توجه به آسیب هایی که می بیند تنها به او می گوید که اینجا غریب است و می خواهد که کسی با او بازی کند. در این شرایط است که می توانیم با قوت بیشتری بگوییم که این مرد یک بیمار آلزایمری نیست بلکه به نوعی دیگر از زوال عقل مبتلاست. او حتی نمی تواند تفاوتی میان برخوردهای درست یا آزار دهنده قائل شود و تنها چیزی که به آن فکر می کند دنیای خودش است و بازی هایش.
● آلزایمر مرحله به مرحله پیش می رود
متخصصان می گویند، اگر یک فراموشی ممتد و مستمر در مورد تمام مقاطع زندگی رخ دهد بعید است که این مسئله ناشی از بیماری آلزایمر باشد. همانطور که گفتیم آلزایمر بیماری است که مرحله به مرحله در فرد بروز پیدا می کند. او ابتدا توان به یاد آوردن چیزهایی که اخیرا یاد گرفته را از دست می دهد ولی خاطرات قدیمی اش بسیار دیرتر از ذهن او پاک می شوند.
بیماران مبتلا به آلزایمر ممکن است یک حافظه غنی و دقیق در مورد خاطرات کودکی شان، آهنگ های مورد علاقه شان و بازی ها و ورزش هایی که در گذشته انجام داده اند داشته باشند اما ممکن است خاطرات روزهای گذشته شان را به یاد نداشته باشند.
درابتدا خاطرات نزدیک و بعدا خاطرات گذشته محو می شوند و شخص طی صحبت کردن دچار سر در گمی می شود. شخص توانایی پیدا کردن لغات مناسب برای ادامه یک مکالمه را از دست می دهد درحالی که بازیگر فیلم آلزایمر اغلب این نشانه ها را در خود ندارد و تنها می توان گفت که به نوعی، از زندگی اجتماعی واقعی که در اطرافش می گذرد فاصله دارد و البته گذشته اش را هم از یاد برده؛ گرچه گذشته نزدیکش و هم زندانی اش را هنوز به یاد می آورد.
● نشانه های ضدونقیض برای یک بیماری
هیجان های کودکانه یکی از نشانه های آلزایمر است که در شخصیت اول این فیلم هم دیده می شود. او در هر فرصتی دوست دارد با دیگران بازی کند و حتی پیدا کردن فردی که به دنبالش می گردد برای او کم اهمیت تر از بازی کردن است. در اداره پلیس، زندان یا هر جای دیگری او چنین حرکات کودکانه ای را از خودش نشان می دهد اما با وجود این نشانه باز هم نمی توان به طور قطع گفت که او یک بیمار آلزایمری است، زیرا این بیماران در دوره اوج بیماری حتی از عهده نظافت خود و لباس پوشیدن بر نمی آیند و کودکی فقط در حرف ها و رفتارشان بروز پیدا نمی کند بلکه آن ها مثل یک کودک حتی در محافظت از خود هم ناتوانند.آلزایمر با توانایی فکر کردن، استدلال و ارتباط اجتماعی فرد رابطه دارد و می تواند منجر به ناتوانی او در مراقبت از خود شود.
● گاهی با افسردگی اشتباهش می گیریم
مبتلایان آلزایمر تنها فراموش کار نمی شوند بلکه آن ها به شکل محسوسی دچار تغییرات خلقی می شوند. این افراد در آغاز پیشرفت بیماری، در شخصیت، خلق و خو و انگیزه های شان دچار دگرگونی می شوند. خیلی اوقات توجه شان به موضوعات جنسی بیشتر می شودیا مدام از تجربیات گذشته و خاطرات قدیمی شان می گویند و هیچ توجهی به ارتباط این خاطرات با موضوع بحث ندارند اما یکی از ابتدایی ترین نشانه های این بیماری گوشه گیری است و از آنجایی که آن ها دچار انزوا و نوعی حالات افسردگی می شوند، پزشکان به اشتباه در مراحل اولیه، این بیماری را افسردگی ناشی از سالخوردگی تشخیص می دهند و با تجویز اشتباه داروهای ضدافسردگی نمی توانند مانع از رشد و پیشرفت این بیماری شوند. بخشی از این انزوا را می توانیم در حالات امیر قاسم ببینیم گرچه او چندان نشانه ای از پرخاشگری یا دگرگونی های دیگر خلقی نشان نمی دهد. پیش از این گفتیم که نمی توانیم او را یکی از مبتلایان این بیماری بدانیم و به همین دلیل نمی توانیم بگوییم که او همه نشانه های آلزایمر را دارد.
 مجله سیب سبز

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد