مروری بر مجموعه داستان «لبخند بیلهجه» نوشته فیروزه جزایری
لطفا لبخند بزنید!
فیروزه جزایری با همان کتاب اولش «بامزه در فارسی» که اینجا در موطنش با عنوان «عطر سنبل، عطر کاج» چاپ شد، میان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی و بهخصوص آثار طنز، توانست در داخل کشور و بین هموطنانش هم کلی محبوبیت کسب کند. حالا با سری دوم از نوشتههای تا حدودی شخصی این نویسنده خوشذوق و قریحه روبهروییم که گرچه به خودی خود خوب و خواندنیاند،اما آن خوشمزگی و طنازی کتاب قبلیاش را ندارند. با اینحال، «لبخند بیلهجه» هم از جهاتی ارزشمند است و نباید شانس خواندن آن را از دست داد. در این مجموعه، ۲۷ خاطره یا شرح سرگذشت از زندگی شخصی فیروزه جزایری جاخوش کردهاند که البته همه آنها هم طنز نیستند. حتی برخی از آنها روایتگر موقعیتهایی از زندگی رفتار و آداب و کردار ایرانیان در غربت هستند که بسیار تاسفبرانگیزند و هر خواننده ایرانی با خوانش یکی از آنها، دچار شرمساری و سرخوردگی میشود. برای نمونه رجوع کنید به داستانهای «تاسفی دوباره»، «۴۴۴ روز»، «روتختی قرمز» و «دعوای قبل از کریسمس» در همین کتاب. این داستانها الگوهای مناسبیاند برای تطبیق و مقایسه تفاوتهای فرهنگی و شرایط اجتماعی دو کشور ایران و آمریکا و آدمهایش. با آنکه نیش انتقاد فیروزه جزایری، گیرم به شوخی و زبان طنز، رو به ایرانیان و بیشتر متوجه خانواده خود است، اما در دل داستانها خبری از طعنه و کنایه نیست و با مطالعه لبخند بیلهجه در واقع خودمان را بهتر میشناسیم و درمییابیم ریشه این همه مشکلات و دعوا و مرافعهها و بیحوصلگیهای ما کجاست. باقی داستانهای کتاب، بازگویی خاطراتی صرفا خندهدار و بانمک از زندگی این خانم ایرانی است.
لطفا لبخند بزنید!
فیروزه جزایری با همان کتاب اولش «بامزه در فارسی» که اینجا در موطنش با عنوان «عطر سنبل، عطر کاج» چاپ شد، میان علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی و بهخصوص آثار طنز، توانست در داخل کشور و بین هموطنانش هم کلی محبوبیت کسب کند. حالا با سری دوم از نوشتههای تا حدودی شخصی این نویسنده خوشذوق و قریحه روبهروییم که گرچه به خودی خود خوب و خواندنیاند،اما آن خوشمزگی و طنازی کتاب قبلیاش را ندارند. با اینحال، «لبخند بیلهجه» هم از جهاتی ارزشمند است و نباید شانس خواندن آن را از دست داد. در این مجموعه، ۲۷ خاطره یا شرح سرگذشت از زندگی شخصی فیروزه جزایری جاخوش کردهاند که البته همه آنها هم طنز نیستند. حتی برخی از آنها روایتگر موقعیتهایی از زندگی رفتار و آداب و کردار ایرانیان در غربت هستند که بسیار تاسفبرانگیزند و هر خواننده ایرانی با خوانش یکی از آنها، دچار شرمساری و سرخوردگی میشود. برای نمونه رجوع کنید به داستانهای «تاسفی دوباره»، «۴۴۴ روز»، «روتختی قرمز» و «دعوای قبل از کریسمس» در همین کتاب. این داستانها الگوهای مناسبیاند برای تطبیق و مقایسه تفاوتهای فرهنگی و شرایط اجتماعی دو کشور ایران و آمریکا و آدمهایش. با آنکه نیش انتقاد فیروزه جزایری، گیرم به شوخی و زبان طنز، رو به ایرانیان و بیشتر متوجه خانواده خود است، اما در دل داستانها خبری از طعنه و کنایه نیست و با مطالعه لبخند بیلهجه در واقع خودمان را بهتر میشناسیم و درمییابیم ریشه این همه مشکلات و دعوا و مرافعهها و بیحوصلگیهای ما کجاست. باقی داستانهای کتاب، بازگویی خاطراتی صرفا خندهدار و بانمک از زندگی این خانم ایرانی است. «یک خرید بهیادماندنی»، «غذای مورد علاقه من»، «فقط موز و دیگر هیچ» و «ساخت ایران» بهترین و سرگرمکنندهترین قصههای کتابند که لبخند را بر لبانتان مینشانند. دو داستان انتقادی هم با نام «هشت روز هفته» و «کنار گذاشتن تلویزیون» در این مجموعه هست که باعث میشوند در انتخاب سرگرمیها و محیط آموزشی خود و فرزندانتان بیشتر دقت کنید و همینطور یک داستان پندآموز که از خواندن آن پشیمان که نمیشوید هیچ، کلی هم چیزهای تازه و خوب یاد میگیرید: «افزودن به ارزشها».
«لبخند بیلهجه» از ترجمه خوبی برخوردار است. غلامرضا امامی با زبانی ساده و روان کتاب را ترجمه کرده، طوری که به نظر میرسد نویسنده آن را به زمان مادری نوشته است. در حالی که چنین نیست و متن اصلی کتاب به زبان انگلیسی بوده. با وجود این، انتقادی که به ترجمه و اصولا شکل چاپ کتاب وارد است، نام اثر و نویسنده است. این کتاب برگردان عبارت «Laughing Without an Accent» بهمعنی «خندیدن بدون لهجه» است. دو چاپ دیگر از همین کتاب نیز در بازار نشر و با این اسم درست موجود است ولی آنها از ترجمه نامناسب در متن و طراحی جلد بیسلیقهای رنج میبرند. جای خوشحالی است که نشر هرمس از همان تصویر نسخه خارجی کتاب برای جلد آن استفاده کرده؛ اتفاقی که درمورد کتاب نخست جزایری نیفتاد.
نکته دوم،نام نویسنده است که به شکل «فیروزه دوما» و درون پرانتز به این صورت: (جزایری) نوشته شده و در شناسنامه کتاب هم آمده «آمریکاییان ایرانیتبار»! گرچه این ترکیب دراصلِ معنی آن اشکالی ایجاد نمیکند اما بهتر بود در معرفی صاحب اثر، از عبارت «ایرانیان مقیم آمریکا» استفاده میشد تا ملیت وی تحریف و تحقیر نشود. بیش از سه دهه زندگی در آمریکا، به هیچ وجه نمیتواند توجیه مناسبی برای آمریکایی جلوهدادن یک فرد مهاجر باشد،همانطور که داشتن همسر فرانسوی، نمیتواند و نباید نام خانوادگی اصلی شخص را داخل پرانتز بفرستد! لبخند بیلهجه از آن تیپ کتابهایی است که ازکودک ۹ساله تا آدم ۹۰ساله با آن ارتباط خوبی میگیرند و از خواندن آن سر ذوق میآیند. توصیه میکنیم این کتاب را در اولین فرصت بخوانید و به دیگران هم توصیه کنید.
«لبخند بیلهجه» در ۲۲۲ صفحه و به قیمت ۴۰۰۰تومان با ترجمه غلامرضا امامی و توسط نشر هرمس از کتابفروشیهای معتبر قابلتهیه است.