فیلمسازانی که از ایران رفتند
عباس کیارستمی به همراه عوامل ژاپنی فیلم «مثل یک عاشق» در جشنواره کن
این فیلم ها ساخت ایران نیستند
تجربه فیلمسازی سینماگران ایرانی در خارج از کشور، برای ایرانی ها تازه نیست: اما در سال های اخیر طیف سینماگرانی که خارج از مرزها سراغ ساخت اثرشان میروند، نسبت به آنچه پیش از این بوده تغییر کرده و این شرایط تازه با پرسش بزرگی چون دلیل این تصمیم و ارتباط آن با فضای داخل کشور مواجه است.
عباس کیارستمی و اصغر فرهادی دو سینماگر برجسته ایرانی هستند که فیلم هایشان را یا در خارج از کشور و با حمایت کمپانی های خارجی ساخته اند یا قصد این کار را دارند. کیارستمی علاوه بر یکی از اپیزودهای فیلم «بلیت»، «رونوشت برابر اصل» را هم با تهیه کنندهیی خارجی ساخت و اثر جدید او «مثل یک عاشق» که در شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن حضور داشت، نیز تولید دو کشور ژاپن و فرانسه بود. فرهادی نیز سه سال قبل قصد داشت فیلمی را در آلمان بسازد که آن پروژه منتفی شد و «جدایی نادر از سیمین» اثر پرافتخار ایرانی به مرحله تولید رسید و این روزها سینماگر صاحب اسکار ایرانی در فرانسه سرگرم فراهم کردن زمینه برای ساخت اثر تازه اش است. کیارستمینیز اعلام کرده میخواهد فیلم جدیدش را مانند «رونوشت برابر اصل» در ایتالیا بسازد.
آنها که سال هاست از سینمای ایران دورند
امیر نادری، سهراب شهیدثالث، پرویز کیمیاوی، رضا بدیعی، داریوش مهرجویی، بهمن قبادی، محسن و سمیرا مخملباف از جمله سینماگران ایرانی هستند که بعد از مدتی فعالیت در ایران، حیات سینمایی خود را در خارج از کشور ادامه دادند و اغلب این تغییر محل فیلمسازی با مهاجرت این سینماگران همراه بوده است.
امیر نادری، یکی از کارگردانان معتبر ایرانی است که از ابتدای دهه ۵۰ فیلمسازی را آغاز کرد. او فیلم هایی چون «خداحافظ رفیق»، «دونده» و «تنگنا» را در ایران ساخت و از نیمه دهه ۶۰ با مهاجرت از کشور و ساکن شدن در امریکا «منهتن از روی شماره» (۱۹۹۳)، «آ، ب، ث… منهتن» (۱۹۹۷)، «ماراتن» (۲۰۰۲)، «دیوار صوتی» (۲۰۰۵)، «وگاس: بر اساس یک داستان واقعی» (۲۰۰۸) و «کات» (۲۰۱۱) را در این کشور ساخت.
فیلم های نادری در خارج از ایران جوایز متعددی گرفتند و علاوه بر تقدیری که در سال ۲۰۰۸ با نمایش «دونده» و «آب، باد، خاک» از این فیلمساز در جشنواره سه قاره نانت به عمل آمد، آثار او جوایز جشنواره های تورناژ، رم، تورین و ونیز را نیز دریافت کرده اند.
یکی از مهم ترین جوایز نادری شیرطلایی ونیز است که برای فیلم «وگاس: یک داستان واقعی» به او تعلق پیدا کرد. سهراب شهید ثالث در سال های درخشش موج نوی سینمای ایران «طبیعت بی جان» و «یک اتفاق ساده» را در کشور ساخت و پس از استقبالی که از فیلم های او در آلمان صورت گرفت، به این کشور مهاجرت کرد و «در غربت» (۱۳۵۴)، «قرنطینه» (۱۳۵۵)، «زمان بلوغ» (۱۳۵۵)، «آخرین تابستان گرابه» (۱۳۵۹)، «یک زندگی، چخوف» (۱۳۶۰)، «اوتوپیا» (۱۳۶۲) و چند فیلم تلویزیونی را خارج از مرزهای ایران ساخت. او برای این فیلم ها بارها نامزد دریافت جایزه از جشنواره های مختلف از جمله جشنواره فیلم برلین شد.
مهرجویی، کارگردانی که همچنان یکی از فیلمسازان فعال سینمای ایران محسوب میشود، اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ مدتی را خارج از ایران سپری کرد و در این مقطع دو فیلم «سفر به سرزمین آرتور رمبو» (۱۳۶۲) و «تسخیرشدگان» (۱۳۶۰) را ساخت. هیچ یک از این فیلم ها در مقابل آثاری چون «گاو»، «پستچی»، «دایره مینا»، «هامون»، «اجاره نشین ها» و «سارا» جزو کارهای مهم کارنامه مهرجویی محسوب نمیشوند.
عزیمت صاحب نخل طلای کن
افتخارهایی که عباس کیارستمیبه ارمغان آورده، از تاریخ سینمای ایران قابل زدودن نیست و جایگاهی برای او تعریف کرده که حتی در صورت انتقاد گروهی از منتقدان از کارهای او امکان نادیده گرفتن او را فراهم نمیکند. کیارستمی جزو نخستین فیلمسازان ایرانی است که نام ایران را در جشنواره های مختلف جهانی مطرح و گروه های مختلف منتقدان و فیلمسازان خارجی را با سینمای ایران آشنا کرد و نام خود را فراتر از مرزها برد و به سینماگری برجسته در عرصه بین المللی تبدیل شد.
کیارستمیکه برای نمایش تعدادی از فیلم هایش چون «باد ما را خواهد برد» و «ده» در ایران به مشکل برخورد، و از سوی دیگر شرکت های مختلف خارجی علاقه مندی خود را برای همکاری با او ابراز کردند، لوکیشن فیلمسازی خود را از ایران به خارج از کشور منتقل کرد و آثاری برای کشورهای دیگر ساخت تا فیلمسازی که سال ها در نقاط مختلف ایران کار کرده و سختی های تولید فیلم در ایران را پشت سر گذاشته بود، ترجیح دهد درگیری های دریافت پروانه ساخت و نمایش از اداره نظارت و ارزشیابی را از خود دور کرده و فقط به اثر هنری خود بپردازد. کیارستمی «بلیت» را به همراه کن لوچ و ارمانو اولمی به عنوان محصول سینمای ایتالیا در سال ۲۰۰۵ ساخت و پس از آن «رونوشت برابر اصل» را در سال ۲۰۱۰ برای کشورهای فرانسه، ایتالیا و انگلیس و «مثل یک عاشق» را در سال ۲۰۱۲ برای کشورهای ژاپن و فرانسه ساخت. او قصد دارد فیلم جدید خود را نیز برای ایتالیایی ها بسازد. «مثل یک عاشق» تازه ترین ساخته کیارستمی در دوره اخیر جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و پذیرش فیلمیاز فیلمسازی ایرانی در بخش رقابتی این جشنواره در شرایطی که سینمای ایران نمایندهیی در این جشنواره ندارد، موجب حسرت گروه های مختلف دوستداران سینما شد.
کیارستمی دو سال قبل هم با «رونوشت برابر اصل» به کن رفت و ژولیت بینوش برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. امسال نیز توقع ها از اثر جدید کیارستمی بالابود و حتی انتظار میرفت نخل طلای دیگری برای او به ارمغان بیاورد. نخستین نمایش فیلم کیارستمیدر کن موجب بروز اختلاف نظرهایی درباره نتیجه کار او شد. خبرگزاری ایسنا در گزارش نشست خبری «مثل یک عاشق» نوشت: «در سال های اخیر متاسفانه اتفاقی افتاده و من فیلم هایم را در خارج از ایران کار میکنم و این موضوع دلیل روانی دارد.» بر اساس اظهارات کیارستمیدلیل آنکه او فیلمش را خارج از ایران میسازد صرفا موضوعی روانی است و او جغرافیای آثارش را فراتر از مرزهای ایران میبیند. او ادامه داد: «استفاده از جغرافیا شانسی است که سینما به ما میدهد و همه مشکلات را گاهی به شکلی که انتظارش را نداریم حل میکند و مدیوم تازهیی به دست میآوریم که پیش از این جرات مقابله با آن را نداشتیم.» کیارستمی با اشاره به فیلم «مثل یک عاشق» در ادامه این جلسه یادآور شد: «فکر چنین کاری برای من خیلی سخت بود و نمیدانستم واقعیت پیدا میکند. اما آنچه اتفاق افتاد، باور این است که آدم ها چقدر به هم نزدیک هستند.»او خطاب به حاضران در نشست گفت: «وقتی شما به عنوان فرانسوی با فیلم ارتباط برقرار میکنید و من به عنوان ایرانی آن را باور کردم، این باور فیلم است.»
این فیلمساز که همچنان در ایران زندگی میکند اما آثارش را چند سالی است که در ایران نمیسازد درباره میزان شناختی که از کشور ژاپن، لوکیشن فیلم تازه اش، داشته، اظهار داشت: «دو گونه سینمای ژاپن را میشناختم: یکی مربوط به زمانی میشود که تازه فیلم دیدن را شروع کرده بودم و در سینما تک ایران مجموع کار ازو را دیدم و وقتی سال ها بعد دوباره آنها را دیدم بدون اینکه متوجه باشم، دیدم که چقدر تحت تاثیر آنها هستم.»
کیارستمیدر این جلسه در پاسخ به سوالی درباره ایرانی بودنش و فیلمسازی اش گفت: «تعریف دقیقی از ایرانی بودن ندارم. فکر میکنم وقتی قرار است فیلمی بسازیم و مخاطب بین المللی داشته باشیم، ناچاریم ناسیونال فکر کنیم و دشوار نیست فکر کنیم چه چیزی را کنار بگذاریم و چه چیزی را به دست آوریم. بنابراین، هر خصوصیتی که به فرهنگ و ملت مربوط میشود، میتوان از آن صرف نظر کرد و باید یک معدل از روابط گرفت که قابل درک است: بنابراین جزییاتی را که زیاد به فیلم لطمه نمیزند میتوان کنار گذاشت. اگر معدلی بین ایرانی، ژاپنی یا جاهای دیگر نگیرم به فیلمسازی اقدام نمیکنم.»کیارستمیادامه داد: «شادی ها و غم ها متریال کار ما است و مهم آن است که چیزهایی که ما را از ملیت های دیگر جدا میکند، نشان ندهیم و حتی من در فیلم های ایرانی ام هم از این موضوع صرف نظر کرده ام.» او همچنین درباره آغاز و پایان فیلمش گفت: «فیلم نه شروع دارد و نه پایان، اما به شدت بر واقعیت ها استوار است و شما به عنوان تماشاگر که هم شروع را میشناسید و هم پایان را، میتوانید حدس بزنید چه اتفاقی افتاده است.» اما واکنش ها به آثار سینماگران ایرانی که آثار خود را خارج از کشور میسازند همواره قابل توجه بوده است: نگرانی هایی در این زمینه وجود دارد که تغییر فضا، رنگ و بو و حس و فضای آثار فیلمسازان را که در ایران به امضایی مشخص رسیده بودند تغییر دهد و این بار دیدگاه ها درباره «مثل یک عاشق» نسبتا متفاوت از هم ابراز شد. گاردین در مقالهیی با وجود اشاره به نکات تکنیکی برجسته این اثر، درباره پایان بندی آن نظر منفی داد و نوشت: «در حالی که پایان این فیلم میتوانست بسیار جذاب و غافلگیرانه باشد، اما ایده های فیلم تنها به شکل بالقوه باقی ماندند و در بسیاری از صحنه ها تاثیرگذار نبودند.» سی بی اس نیز در گزارشی با بهره گیری از بخش هایی از سخنان کیارستمیدرباره ساخت فیلمیدر ژاپن آن را به مسائل سیاسی مربوط کرده و مدعی شده تعدادی از فیلم های این کارگردان در تهران امکان نمایش پیدا نمیکنند. ژاپن دیلی اما برخلاف گاردین از فیلم کیارستمیتعریف کرد و با اشاره به بازی طبیعی بازیگران در این فیلم کیارستمی، آن را در زمره بهترین آثار کیارستمیارزیابی کرده و نوشته «به روال دیگر آثار کیارستمی، فیلمساز ۷۲ ساله ایرانی فیلم بسیار واقعی و قابل باور ساخته شده است. نکتهیی که خود کیارستمینیز در نشست خبری اش به آن اشاره کرده بود.»
نیویورک تایمز در عوض از کیارستمیو فیلمش به عنوان یکی از امیدهای اصلی کسب نخل طلانام برد و از قول یکی از مسوولان برگزاری و سیاستگذاری جشنواره کن گفت: «حالا دیگر نوبت کیارستمی است که نخل طلای دوم را از این جشنواره تصاحب کند تا نامش به لیست فیلمسازان مستقل و هنری سازی که بی توجه به سینمای تجاری در دنیا میدرخشند و تاکنون دو بار نخل طلارا از آن خود کرده اند، اضافه شود.»پیش از آنکه تکلیف جشنواره کن روشن شود در خبرها آمد کیارستمیقصد دارد برای سومین بار فیلم خود را خارج از ایران و با عنوان «فرآیند افقی» در ایتالیا بسازد. مرن کارمیتز، تهیه کننده فرانسوی و رییس شرکت فیلمسازی MK2 در این باره، گفت: «عباس کیارستمی مصمم است در آپولیای ایتالیا کار کند. او عاشق این منطقه است.» فیلم جدید کیارستمی در مراحل اولیه تولید است. کارمیتز اشاره کرد: «وقتی با عباس کار میکنید، تا وقتی دوربین به کار نیفتاده هیچ وقت از کار خود خبر ندارید: او این قابلیت را دارد که هر لحظه فکرش را تغییر دهد.»
فرهادی و یک تجربه در فرانسه
ماجرای فیلمسازی اصغر فرهادی ابتدا در آلمان و سپس در فرانسه بیش از آنچه که تصور میشد حاشیه ساز شد. ذهنیت جمعی بعد از مواجهه با خبر ساخت فیلمیاز فرهادی در خارج از کشور به سمت مهاجرت دائمی او از ایران رفت: تلقی چنین بود که بروز مشکلاتی برای فرهادی در ایران و موضع گیری های گروهی در مقابل آثار او، این فیلمساز را راهی خارج از کشور کرده، اما واقعیت چیز دیگری بود.
بعد از آنکه فرهادی از برلین جایزه گرفت و با «درباره الی…» در این جشنواره مطرح شد، در خبرها آمد او برای گذراندن انجام امور پژوهشی بورس موسسه DAAD به آلمان رفته و هرچند در این میان تصمیم گرفت فیلمیهم در این کشور بسازد، اما پروژه او هنوز عملی نشده بود که فرهادی با ایده ساخت «جدایی نادر از سیمین» مواجه شد و به ایران برگشت تا فیلمی پرافتخار برای سینمای این کشور بسازد و برای نخستین بار جایزه اسکار را به ایران بیاورد. در جریان برگزاری شصت و پنجمین جشنواره فیلم کن کمپانی ممنتو فیلمز که تهیه و تولید پروژه فیلم جدید فرهادی را در اختیار دارد، اعلام کرد: ماریو کوتیلار، بازیگر فرانسوی برنده اسکار، بازیگر نقش اصلی فیلم جدید فرهادی خواهد بود. الکساندر ماله گی، از مقامات ارشد کمپانی ممنتو فیلمز در این باره اعلام کرد: «از اینکه ماریو کوتیلار در این ماجراجویی شگفت انگیز به ما پیوسته است، بسیار خوشحالم.»
کمپانی ممنتو فیلمز از هم اکنون در جشنواره کن حق پخش فیلم جدید فرهادی را برای توزیع کنندگان بین المللی به فروش گذاشته است.
این فیلم که هزینهیی ۱۱ میلیون یورویی به ساخت آن اختصاص یافته است، از پاییز امسال در پاریس مقابل دوربین خواهد رفت.
جزییات پروژه فیلم جدید فرهادی در حالی هنوز اعلام نشده است که این کارگردان برنده اسکار، نگارش فیلمنامه را به پایان رسانده است. با این حال الکساندر ماله گی اعلام کرده است: این فیلم اثری اجتماعی عاطفی با حال و هوای «جدایی نادر از سیمین» خواهد بود که با پیچیدگی هایی که در داستان آن وجود دارد، دارای حس تعلیقی است که مخاطب را تا انتها با خود میکشاند. این فیلم از اواسط تابستان وارد مرحله جدی پیش تولید خواهد شد و در فصل پاییز با حضور طاهر رحیم، بازیگر فرانسوی فیلم های سینمایی «پیامبر»، «طلای سیاه» و «عقاب» در نقش بازیگر مرد فیلم مقابل دوربین خواهد رفت تا تازه ترین ساخته فرهادی دیگر محصولی از ایران نباشد. اما فرهادی درباره برداشت هایی که از فیلمسازی او در خارج از کشور صورت میگرفت و اظهاراتی درباره مهاجرت خود بیان کرد: «من مهاجرت نمیکنم. فیلم بعدی ام هم قبل از اینکه «جدایی نادر از سیمین» ساخته شود، قرار آن گذاشته شده بود. مهاجرت هم قرار نیست بکنم، به همین دلیل اینجا هستم. من تا آخر عمرم در ایران خواهم ماند، بعضی موقع ها به خارج از کشور سفر میکنم.»
بهروز افخمی تازه ترین فیلم خود با عنوان «بلک نویز» را در کانادا و با تهیه کننده و عواملی کانادایی تولید کرد.
مانیا اکبری نیز فیلم جدید خود را با عنوان «تهران تا لندن» با حضور بازیگرانی چون ندا امیری، الهه حصاری، بیژن دانشمند و… در لندن مقابل دوربین برده است. تهیه کننده فیلم جدید اکبری انگلیسی است.
لوکیشن هایی خارج از کشور
در شرایطی که تعدادی از فیلمسازان ایرانی در خارج از کشور و با تهیه کنندهیی خارجی فیلم خود را میسازند، برخی نیز فقط لوکیشن خود را از ایران خارج کرده و در سایر کشورها آثارشان را مقابل دوربین میبرند. از نمونه های متاخر این گروه فیلم ها میتوان به «برلین-۷» ساخته رامتین لوافی پور اشاره کرد. تهیه کننده آن موسسه رسانه های تصویری است و تولید فیلم در آلمان صورت گرفته است. احمد نجفی نیز قصد دارد فیلم تازهیی تهیه کند که لوکیشن آن بلاروس یا اوکراین خواهد بود. «یک روز دیگر» به کارگردانی حسن فتحی نیز با حضور بازیگران خارجی در فرانسه فیلمبرداری شد که تنها بازیگر ایرانی آن هدیه تهرانی بود. «استرداد» به کارگردانی علی غفاری فیلمی است که با حضور جمعی از بازیگران ایرانی و روس بخش هایی از آن در روسیه فیلمبرداری شده است.
بخش عمدهیی از فیلم «آل» به کارگردانی بهرام بهرامیان نیز در ارمنستان فیلمبرداری شد.
گروهی از فیلمسازان مهاجر ایرانی همانند رضا بدیعی که مدت ها در امریکا سریال ساخت و محسن و سمیرا مخملباف و بهمن قبادی هستند که محل فیلمسازی خود را همزمان با رفتن از ایران تغییر دادند و آثارشان دیگر به عنوان تولیدات سینمای ایران شناخته نشد.