رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

خلاصه قسمت ۷۳ افسانه جومونگ

جومونگ و افرادش در حال صحبت کردن برای به وجود اوردن کشور جدیدی به نام گوگوریو هستن که فرماندار یکی از شهر های بویو میاد و میگه ما اومدیم اینجا تا از این به بعد به شما ملحق بشیم چون ریشه ی اصلی اون شهر و ما به جوسون تعلق داره جومونگ هم از اونا استقبال میکنه





خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


ادامه مطلب راببینید


جومونگ و افرادش در حال صحبت کردن برای به وجود اوردن کشور جدیدی به نام گوگوریو هستن که فرماندار یکی از شهر های بویو میاد و میگه ما اومدیم اینجا تا از این به بعد به شما ملحق بشیم چون ریشه ی اصلی اون شهر و ما به جوسون تعلق داره جومونگ هم از اونا استقبال میکنه



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ 


سایونگ میره پیش یونتابال و میگه جومونگ و ارتش دامول از یه نژاد دیگه هستن ما نباید بزاریم کسی که ربطی به جولبون نداره پادشاه گشور گوگوریو بشه


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


و بعد هم میره پیش ماری و جاسا و به دستور جومونگ تحقیق میکن تا ببیننن باید چه قوانینی رو برای گوگوریو وضع کنن که ماگاک وارد میشه و سایونگ هم به ناچار مجبور میشه بره بیرون و ماگاک میگه تازگی ها سران قبایل خیلی دور هم جمع میشن ولی نمیدونم میخوان چی کار کنن که ماری میگه برو و تحقیق کن ببین چرا این همه با هم ملاقات میکنن



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


اگه یادتون باشه سولان به یکی از پزشک ها گفته بود که سم قاطی غذای امپراطورکن و به اون بده اون دکتر داروی امپراطور رو میاره و محافظ امپراطور هم یه قاشق مسی داخل اون میکنه تا اگه سم داخلش باشه مشخص بشه ولی چیزی پیدا نمیشه و امپراطور اون دارو رو میخوره..
 و بعد هم میره پیش پزشک سلطنتی و میگه سمی هم وجود داره که قاشق مسی نشه اون رو فهمید پزشک هم جواب میده فقط یه سم هست اونم در هان فقط پیدا میشه



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


ماگاک هم که برای تحقیق رفته بود متوجه میشه که عمه سوسانو با سونگ یانگ و بقیه رییس ها به طور پنهان ملاقات داره و بعد هم میاد پشت در و میبینه که عمه سوسانو و سایونگ دارن با بقیه در مورد پادشاهی گوگوریو صحبت میکنن که پسر عمه سوسانو هم میفهمه یکی گوش وایساده ودنبالش هم میکنه ولی نمیتونه اون رو بگیره


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


و بعد هم میاد جریان رو به همه میگه



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


ماری و جاسا هم میرن پیش جومونگ و مگن حالا که دم ساختن کشور گوگوریو شده اونا مشتاق قدرت شدن ما باید اونا رو از بین ببریم جومونگ هم با شنیدن این حرف ها عصبانی میشه و میگه فرقی نمیکنه که پادشاه بشه ما برای هدفمون جنگیدیم و به اینجا رسیدیم نه برای قدرت



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


سونگ جو قضیه ریختن سم در غذای امپراطور رو به وزیر اعظم میگه اونم میره پیش تسو و میگه تو غذای امپراطور سم ریخته شده سمی که فقط در هان وجود داره حالا فکر مکنید کی پشت  این قضیه باشه



خلاتصه قسمت 73 افسانه جومونگ


تسو هم پزشکی رو که از سولان دستگیر میکنه رو جوی چشمای سلان میکشه و میگه من میدونم کار تو بوده اگه یه بار دیگه این کارا رو بکنی میکشمت


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


سونگ یانگ و عمه سوسانو وبقیه سران قبایلهم دارن در مورد این حرف میزنن که تاج و تخت مال سوسانو هست و اگر جومونگ پادشاه بشه به ما هیچی نمیرسه پس باید سوسانو رو پادشاه کنیم که یکدفعه سوسانو وارد میشه و میگه دیگه نبینم کسی از این حرفا بزنه


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


 و بعد هم عمه سوسانو و سایونگ و بقیه میان بیرون و میگن ما باید هر طوریکه شده سوسانو روپادشاه کنیم جومونگ لیاقت پاداهی رو نداره که اویی داد میزنه  کی لیاقت نداره ؟ اگه جومونگ نبود که شما هنوز تحت سلطه ی هان و بویو بودید و به این ترتیب یکی حزب جومونگ میگ و یکی حزب سوسانو  و دعواشون میشه و کار به جایی میرسه که شمشیرهاشون رو میشکشن بیرون
که جومونگ میاد و میگه خوبه ادامه بدید و همدیگه رو بکشین که اونا از جومونگ معذرت خواهی میکنن جومونگ هم میگه همه رو برای یه جلسه احضار کن


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


و توی جلسه به همه میگه من نمیخوام شاه بشم و از این به بعد فقط به عنوان یه خدمتکار برای گوگوریو تلاش میکنم و بعد هم جلسه رو ترک میکنه


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


ماری و جاسا میرن پیش یونتابال و اونم بهشون میگه شما که میدونید قبلا اونا چه احاسی نسبت به هم داشتن پس حالا که اونا تخت رو هی به هم واگذار میکنن بهتره کاری کنیم که اون دوتا با هم ازدواج کنن وجومونگ شاه بشه وسوسانو ملکه – جاسا و ماری هم نظر رو قبول میکنن


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


ماری میره پشت در اتاق جومونگ و میگه متونم بیام داخل ولی جومونگ اجازه نمیده برای همین با جاسا میرن پیش موپالمو و جریان رو براش میگن و ازش میخوان که اون بره پیش جومونگ و این پیشنهاد رو مطرح کنه



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


این طرفهم یونتابال میره پیش سوسانو ومیگه تنها راه حل این مشکل اینه که با جومونگ ازدواج کنی شما همکه به هم علاقه دارید پس بهتره خواسته ی منو قبول کنی که سوسانو هم مات و مبهوت فقط نگاه میکنه


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


اون طرف موپالمو هم میاد پیش جومونگ – جومونگ براش شراب میریزه موپالمو هم میگه حالاکه یسویا کنارت نسیت به یه نفر احتیاج داری که همیشه با تو باشه و اون کسی نمیتونه باشه جر وسانو جومونگ هم جواب میده تو هنوز شراب نخورده مس شدی داری چی میگی ؟ که موپالمومیگه فقط این دلیل وجود نداره دلیل مهم ترش اینه که اگه میخوای کشور گوگوریو رو به وجود بیاری و اتحاد بین همه باشه مجبوریکه با سوسانو ازدواج کنی

خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


جومونگ هم صبح که میشه با اسب میتازونه لب دریا و اونجا حسابی فکراشو میکنه و برمیگرده قصر و مبیبینه که سوسانو ایستاده و داره فکر میکنه


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ 



جومونگ میره کنار سوسانو وعاشقانه مگه با من ازدواج میکنی؟ سوسانو هم بعد از کلی نگاه کردن به جومونگ بله رو میگه



خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


از قرار بد هم سویا که از هیون تو خارج شده بود وارد جو.لبون میشه و میاد دم دروازه قصر و وقتی میبینه مردم دارن خوشحالی میکنن و شهر خیلی شلوغه از یکی از مردم میپرسه چه خبره اونم جواب میده عروسی جومونگ و سوسانو هست سویا هم اشک از چشماش جاری میشه ولی بازم همراه با مردم وارد قصر میشه

خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ



مراسم شروع میشه و جومونگ و سوسانو وارد میشن و بعد از کمی راه رفتن جلوی خدا زانو میزنن و بعد هم با هم شراب میخورن و 
  سویا هم همه ی این صحنه ها رو میبینه و هی به یوری نگاه میکنه و گریه میکنه ودراخر هم از میاد جمعت خارج میشه و به بیرون قصر میره

خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ


– که جومونگ و سوسانو  در مقابل همه سوگند میخورن که تا اخرین لحظه ی عمرشون با هم باشنن و مردم هم بر دوتاشون درود میفرستن و شادی میکنن …


 


خلاصه قسمت 73 افسانه جومونگ

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد