حسین شمس: هر چه دارم، از جبهه است
حسین شمس یکی از چهره های موفق ورزش کشور در چند سال اخیر بوده و فوتسال ایران بسیاری از موفقیت هایش در سطح آسیا و جهان را مدیون او است.
او در اوایل شروع جنگ تحمیلی به تازگی به تیم جوانان ایران دعوت شده بود، اما این موضوع را کنار گذاشت و راهی جبهه شد.
شمس در این باره به خبرنگار ورزشی برنا گفت: در مجموع ۳ سال و ۴ ماه در جبه حضور داشتم. اوایل جنگ همزمان با گذراندن خدمت سربازی شد، اما پس از ان باز هم در جبهه حضور داشتم.
وی افزود: در سال ۱۳۶۰ تازه به تیم جوانان ایران دعوت شده بودم و ۲۰ سال هم بیشتر نداشتم، اما آن زمان شور جنگ در چهره هر جوان ایرانی موج می زد. ما نیز به دعوت امام (ره) پاسخ دادیم و به جبهه رفتیم. یادم می آید دو تن از دوستانم نیز در کنارم حضور داشتند.
سرمربی سابق تیم ملی فوتسال عنوان کرد: هر هفته و ماه نمی شود که خاطرات زمان جنگ را مرور نکنم. فکر می کنم فقط در جبهه بود که مرتکب گناه نشدم. آدمی جایز الخطاست، اما این مساله در جبهه خیلی کم وجود داشت؛ زیرا آنجا سراسر معنویت و نور بود. فضای آنجا باعث می شود انسان ارتباطش با خدا را به حد اعلا برساند.
شمس اظهار داشت: یادش بخیر حسین کابلی، حسن شیری و غلام صفایی که چه روزهایی با هم داشتیم.
حسین شمس یکی از چهره های موفق ورزش کشور در چند سال اخیر بوده و فوتسال ایران بسیاری از موفقیت هایش در سطح آسیا و جهان را مدیون او است.
او در اوایل شروع جنگ تحمیلی به تازگی به تیم جوانان ایران دعوت شده بود، اما این موضوع را کنار گذاشت و راهی جبهه شد.
شمس در این باره به خبرنگار ورزشی برنا گفت: در مجموع ۳ سال و ۴ ماه در جبه حضور داشتم. اوایل جنگ همزمان با گذراندن خدمت سربازی شد، اما پس از ان باز هم در جبهه حضور داشتم.
وی افزود: در سال ۱۳۶۰ تازه به تیم جوانان ایران دعوت شده بودم و ۲۰ سال هم بیشتر نداشتم، اما آن زمان شور جنگ در چهره هر جوان ایرانی موج می زد. ما نیز به دعوت امام (ره) پاسخ دادیم و به جبهه رفتیم. یادم می آید دو تن از دوستانم نیز در کنارم حضور داشتند.
سرمربی سابق تیم ملی فوتسال عنوان کرد: هر هفته و ماه نمی شود که خاطرات زمان جنگ را مرور نکنم. فکر می کنم فقط در جبهه بود که مرتکب گناه نشدم. آدمی جایز الخطاست، اما این مساله در جبهه خیلی کم وجود داشت؛ زیرا آنجا سراسر معنویت و نور بود. فضای آنجا باعث می شود انسان ارتباطش با خدا را به حد اعلا برساند.
شمس اظهار داشت: یادش بخیر حسین کابلی، حسن شیری و غلام صفایی که چه روزهایی با هم داشتیم. آنها شهید شدند و ما ماندیم. زندگی ناملایمات زیادی دارد و یاد شهدا و وفاداری به آنهاست که ما را نگه می دارد.
او در پاسخ به این سوال که “آیا در جبهه نیز ورزش می کردید؟” گفت: زمین به شکلی بود که نمی شد فوتبال بازی کرد، اما والیبال بازی می کردیم؛ چون موقعیتش فراهم تر بود.
شمس صحبت های خود را با یک خاطره به پایان رساند: “سال ۶۴ راننده شهید حبیب کریمی بودم. او می گفت که خانه اش تنها خانه ای در آبادان است که هنوز ویران نشده. فردای روی که این حرف را زد، به آبادان رفتیم و دیدم که چیزی از خانه این فرمانده باقی نمانده است. یک شب با او در آنجا ماندم تا کمی به اوضاع سر و سامان بدهیم. درست بعد از این اتفاق و در عملیات بعدی یعنی “کربلای ۵″ حبیب کریمی شهید شد.”