حسن فتحی: این روزها فقط می خندم
حکایت اصحاب فرهنگ و هنر در این سرزمین به حکایت پارسایی می ماند که به قول سعدی بر کناره دریا با زخم بی داروی پلنگ می ساخت و شکر خدا می گفت؛ پرسیدند: شکر چه می گویی؟ گفت: آنکه به مصیبتی گرفتارم نه به معصیت.
اگر چه مؤلفین فرهنگ و هنر در سرزمین ما خیلی وقت ها به مصیبت آری؛ ولی به معصیت گرفتار نیستند؛ اما فرجام جامعه ای که داعیه داران فرهنگ و هنرش به یأس و خستگی دچار شده اند چیست؟ شاید تسکین این درد جمله معروف چاپلین باشد که روزگاری به دخترش جرالدین گفت: «هنر پیش از اینکه دو بال به آدمی بدهد دو پای او را می شکند.»
اهالی تئاتر با حسن فتحی قرابتی دیرین دارند. سینما برو ها او را خوب می شناسند و مخاطبان انبوه تلویزیون با آثارش خاطره ها دارند. حسن فتحی این روزها ناراحت است، چرا؟ چون به عنوان یک فیلمساز و نویسنده مستقل، بدون وابستگی به هیچ گروه و باند و نهاد خاصی دلش خواسته که دغدغه هایش را حول محور ادبیات و تاریخ و هنر جامه عمل بپوشاند. این ها را خودش می گوید، نمی گوید خسته است، نمی گوید نا امید شده، نمی گوید برای خودش چیزی می خواهد؛ اما می گوید که دغدغه فرهنگ و هنر و ادبیات را دارد و به فرجام آن می اندیشد.
حکایت اصحاب فرهنگ و هنر در این سرزمین به حکایت پارسایی می ماند که به قول سعدی بر کناره دریا با زخم بی داروی پلنگ می ساخت و شکر خدا می گفت؛ پرسیدند: شکر چه می گویی؟ گفت: آنکه به مصیبتی گرفتارم نه به معصیت.
اگر چه مؤلفین فرهنگ و هنر در سرزمین ما خیلی وقت ها به مصیبت آری؛ ولی به معصیت گرفتار نیستند؛ اما فرجام جامعه ای که داعیه داران فرهنگ و هنرش به یأس و خستگی دچار شده اند چیست؟ شاید تسکین این درد جمله معروف چاپلین باشد که روزگاری به دخترش جرالدین گفت: «هنر پیش از اینکه دو بال به آدمی بدهد دو پای او را می شکند.»
اهالی تئاتر با حسن فتحی قرابتی دیرین دارند. سینما برو ها او را خوب می شناسند و مخاطبان انبوه تلویزیون با آثارش خاطره ها دارند. حسن فتحی این روزها ناراحت است، چرا؟ چون به عنوان یک فیلمساز و نویسنده مستقل، بدون وابستگی به هیچ گروه و باند و نهاد خاصی دلش خواسته که دغدغه هایش را حول محور ادبیات و تاریخ و هنر جامه عمل بپوشاند. این ها را خودش می گوید، نمی گوید خسته است، نمی گوید نا امید شده، نمی گوید برای خودش چیزی می خواهد؛ اما می گوید که دغدغه فرهنگ و هنر و ادبیات را دارد و به فرجام آن می اندیشد.
این حرف ها را در یک تماس تلفنی کوتاه از زبان او شنیدم که البته بهانه صحبت ماجرای دیگری بود، چون فتحی پیش از این اعلام کرده بود در اعتراض به نحوه اکران فیلم جدیدش کیفر با رسانه ها گفتگو نخواهد کرد. با این همه او در پردیس سینمایی ملت بعد از شکست سکوت اعتراض آمیزش، این فیلم را به اهالی رسانه تقدیم کرد.
کیفر فرصتی برای سینمای ایران است
کیفر را از دست ندهید… کیفر اثری آبرومند، سرگرم کننده و به دور از ابتذال… کیفر یک الگوی قابل توصیه به سایر فیلمسازان وطنی… همه چیز برای “کیفر” دیدن مهیاست… کیفر فرصتی برای سینمای ایران است… کیفر اثری سرگرم کننده در راستای رشد فکری تماشاگر است… کیفر گامی رو به جلو در کارنامه حسن فتحی… اینها فقط بخشی از تیتر هایی است که در نشریات سینمایی، سایت ها و وبلاگ های تخصصی درباره کیفر منتشر شده است.
کیفر در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت، پیش بینی منتقدین سینما این بود که فروش خوبی داشته باشد و نام حسن فتحی به عنوان کارگردان این فیلم، برای موفقیت آن در گیشه هم البته دلیل موجهی بود به خصوص اینکه حسن فتحی در روزهای برگزاری جشنواره فیلم گفته بود: «ازدواج به سبک ایرانی را برای مخاطب عام، پستچی سه بار در نمی زند را برای مخاطب خاص و کیفر را برای هر دو گروه مخاطب ساخته ام.»
این حرف از جانب او بیراه نیست چون پیش از این ثابت کرده که در انتخاب مخاطب اثرش و راضی کردن ذائقه او تبحری خاص دارد. در کنار همه دلایلی که موجبات موفقیت یک فیلم را ایجاد می کند، عواملی هم هستند که باعث می شوند فیلم با موفقیت و فروش خوبی مواجه نشود. مثلا اینکه فیلمی رعایت موارد استاندارد را نکرده باشد و یا خوب نباشد و این مسأله اصلا به مافیای اکران در سینمای ایران ارتباط ندارد!
به قول غلامرضا فرجی نایب رئیس شورای صنفی نمایش، «مافیای پخش، فیلم خوب است. فیلمی که تمام چارچوب و ضوابط استاندارد بودن و موفقیت در گیشه را رعایت کرده باشد، مطمئنا در اکران نیز موفق خواهد بود و فیلمی که هیچ کدام از این عوامل را رعایت نکند مطمئنا دیده نمیشود. بنابراین مافیای پخش، فیلم خوب است.»
حال معیارهای سنجش یک فیلم خوب و فیلمی که چارچوب ها و ضوابط استاندارد را رعایت کرده باشد چیست؟ اصلا به چه فیلمی، فیلم خوب می گویند؟! آیا برای موفقیت یک فیلم به غیر از رعایت چارچوب های فیلم خوب و استاندارد! موعد اکران، نحوه اکران، نوع تبلیغات و مواردی دیگر تأثیر گذار نیستند؟ یکی از اینها که البته دلیل کمی هم نیست؛ اکران یک فیلم در زمان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال است. رویدادی که همه مسائل جهانی را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
هر کس مستقل باشد مورد غضب قرار می گیرد
«در شرایط امروز سینمای ایران، پخشهایی موفق هستند که در درجه اول سینماهای بیشتری را در اختیار داشته باشند و در درجه دوم قدرت بیشتری داشته باشند که این قدرت بیشتر، لزوما قدرت مالی نیست اما آدمهایی که وابسته نیستند و مستقل هستند همیشه مورد غضب قرار میگیرند.» اینها بخشی از حرف های سعید سعدی تهیه کننده فیلم کیفر است.
قرار بود کیفر با پنج دقیقه کمتر نسبت به نسخه جشنواره عید فطر اکران شود اما به طور ناگهانی و بدون تبلیغاتی که ضرورت پیش از اکران هر فیلم است، به هر دلیلی “پسر آدم دختر حوا” که در موعد اکران بود، اکران نشد و به جای آن کیفر روی پرده سینما رفت و سعید سعدی، در گفتگو با خبرگزاری ها گفت: «چارهای جز اکران کیفر بدین صورت و در این موعد نداشته است.
البته سعدی هم به قول حسن فتحی برای این اکران ناگهانی دلایل خاص خودش را دارد. او در گفتگوهایش اظهار کرده است: اگر شرایط بهتری داشتم هیچگاه زیر بار این اکران نمیرفتم، بعداز پایان جشنواره فیلم فجر در بهمن سال ۸۸ تا اواخر خرداد با گروههای مختلف سینمایی مذاکره کردیم، اما هیچ گروهی حاضر نبود با ما قرارداد ببندد لذا از تنها فرصت به وجود آمده استفاده کردیم و فیلم را روی پرده بردیم.
او گفته است که هرچند امکان تبلیغات و اطلاعرسانی وجود نداشت اما اگر کیفر را در این زمان اکران نمیکردیم، به نظر میرسید دیگر نمیتوانستیم امسال یا حتی سال بعد آن را اکران کنیم و از لحاظ مادی و سرمایه، متضرر میشدیم. زیرا هرساله فیلمهای جدیدی تولید میشود و امکان اکران فیلمهای قدیمیتر سخت میشود. البته پیش از این از طرف گروه قدس به من گفته بودند که میتوانم قرارداد فیلم را برای اکران در ماه رمضان ببندم اما باتوجه به این که اکران در ماه مبارک فقط ۳ هفته است و طرح اذان تا اذان تنها در تهران جواب داده است، منصرف شدم. »
سعید سعدی در گفتگوهایش حرفی از مافیای پخش سینما به میان نیاورده اما از یک سری بده بستان هایی که در نهایت به صاحبان اثر لطمه وارد می کند گلایه کرده است. او معتقد است: «یک سری رودربایستیها و یکسری بده بستانها در شورای صنفی باعث شده که مجموعه دارای سیاستهای شفافی نباشد و تهیه کنندگان مستقل دچار مشکل بشود. با وضع موجود در آینده غالب تهیهکنندگان مستقل متضرر خواهند شد.»
مافیای اکران، فیلم خوب است
اما غلامرضا فرجی نایب رئیس شورای صنفی نمایش، در گفتگو با خبرگزاری فارس به صراحت گفت: «تحت هیچ شرایطی به مافیای اکران اعتقاد ندارم. در واقع نباید این طور باشد که به محض اینکه فیلم ما با استقبال مواجه نشد زمین و زمان را به هم بدوزیم و شورای صنفی را عامل همه ناکامیها بدانیم. فیلمی که تمام چارچوب و ضوابط استاندارد بودن و موفقیت در گیشه را رعایت کرده باشد مطمئنا در اکران نیز موفق خواهد بود و فیلمی که هیچ کدام از این عوامل را رعایت نکند مطمئنا دیده نمیشود. بنابر این مافیای پخش ، فیلم خوب است.»
با این تفاسیر باید خط بطلان بر قلم منتقدانی کشید که کیفر را فیلمی شایسته دانستند و باید آقای حسن فتحی بپذیرند که فیلمشان احتمالاً فیلم خوبی نبوده است و موعد اکران فیلم ایشان که اتفاقاً همزمان شد با مسابقات جام جهانی فوتبال هیچ ارتباطی با فروش این فیلم ندارد!
این روزها فقط می خندم
اما موضوع سخن ما حسن فتحی هنرمندی است که کیفر یکی از تراوش های خلاقانه اوست. هر محصولی بعد از کاشت، باید در هنگامه برداشت، داس درو را تجربه کند وگرنه از بین می رود اما تفاوت بزرگ هنر با محصول این است که درباره هنر؛ تاریخ و زمان قضاوت خواهد کرد. این خصیصه می تواند دلخوشی این روزهای حسن فتحی باشد. او در اعتراض به شرایط ناعادلانه اکران فیلمش، ابتدا سکوت کرد و سپس در پردیس سینمایی ملت، کیفر را به اصحاب رسانه تقدیم کرد و سکوت خود را شکست و از روند نمایش فیلم کیفر گلایه کرد. او گفت: «این روزها به وضعیتی که دچارش هستیم فقط می خندم» و ادامه داد: «اگر کیفر را ببینید از وقتی که برای آن صرف کرده اید پشیمان نمی شوید»
گلایه های حسن فتحی درباره وضعیت اکران فیلم به چند جمله خلاصه شد: مثلا اینکه طبق نظرسنجی تعدادی از منتقدین در مجله فیلم، پیش بینی میشد کیفر یکی از پرفروشترین فیلم های سینمای ایران باشد، اما شرایط اکران این موقعیت را از فیلم گرفت و سپس دغدغه همیشگی خود را درباره هنر و ادبیات مطرح کرد و به تحلیل وضعیت کنونی سینمای ایران پرداخت:
«یکی از جریان هایی که سینمای ایران هم اکنون دچار آن است بحث ساختن فیلم های تجاری است. فیلم هایی که با فیلمنامهای سطحی و نازل و قصهای کلیشهای با بافت کمدی چند روزه ساخته میشوند و متاسفانه با اقبال عمومی سینماداران روبرو هستند. جریان بعدی سینمای دولتی است که مورد حمایت مسئولین است. این آثار، امکانات بسیار خوبی دریافت میکنند و حتی رقم های میلیاردی برای تولید فیلم در اختیار دارند. اما جریان بعدی سینمای مستقل است که به مخاطب اهمیت میدهد و علاوه بر سرگرمی تامل برانگیز است. متاسفانه این جریان در شرایط فعلی بسیار شکننده شده است. وضعیت این سینمای مستقل که بسیار شاخص است در جامعه امروز اسفناک شده است. نمونه آن همین اکران کیفر است. فیلمبرداری این فیلم حدود ۵/۲ ماه نیم طول کشید ما شرایط سختی را تحمل کردیم و با ۷۰۰ میلیون فیلم را ساختیم اما در حال حاضر همزمان با جام جهانی اکران شده است و بعید می دانم در این شرایط حتی بخشی از هزینه خود را برگرداند.»
کیفر برای شما قصه می گوید
حسن فتحی در کیفر، قصه گوی متبحری است که شنونده یا بیننده قصه اش را خوب می شناسد، با روحیات او آشناست و قدرت این را دارد که تا پایان قصه او را میخکوب کند. به قول امیر قادری منتقد سینما: «کیفر یک فرصت برای سینمای ایران است. سینمایی که روز به روز از نفوذ و تاثیرش در میان طبقه متوسط جامعه کاسته می شود. فتحی در این فیلم، به نمونه های موفق این نوع سینما در جهان توجه داشته و در عین حال سعی کرده است تا تصویر روشن و مشخصی از فضای امروز تهران به تماشاگر ارائه دهد. فیلم سینمایی کیفر، یک درام تیره شهری است و حسن فتحی با ساخت کیفر ثابت میکند که فضا، اخلاقیات و حال و هوای شهر را خوب میشناسد.»
البته حسن فتحی فیلمسازی صاحب سبک و مؤلف است. او نه تنها فضا و حال و هوای شهر را خوب می شناسد که وقتی به دورانی تاریخی، ورود پیدا می کند به حال و هوای آن دوران خاص نیز اشراف دارد و با رنگ تعلیقی که به داستان هایش می دهد، قصه گوی چیره دستی برای روایت داستان تاریخی مورد نظر می شود. به هر حال با معیارها و معادلاتی که امروز برخی ها فیلم خوب و فیلم استاندارد را می شناسند نمی توان و نباید آثار حسن فتحی را قیاس کرد.
او خود معیاری برای کارهای خویش است، چرا که خاطر مخاطبان کارهای او خاطرات پهلوانان نمیمیرند، فردا دیر است، روشنتر از خاموشی، شب دهم، مدار صفر درجه، میوه ممنوعه، اشکها و لبخندها، ازدواج به سبک ایرانی، پستچی سه بار در نمی زند، … و کیفر را فراموش نکرده است. مشغله این روزهای حسن فتحی مجموعه “در مسیر زاینده رود” برای ماه مبارک رمضان است.