جمله خطرناک استیلی
حمید استیلی میگوید تیمش در نیمه دوم مصاف با تراکتور، بهترین نمایش این فصل را ارائه کرده است. جملهای که میتواند به شدت خطرناک باشد. اگر او برای توجیه شکست خانگی، روحیه دادن به بازیکنانش در آستانه داربی و البته تخفیف احساسات جریحهدار شده هواداران این جمله را گفته و بر آن تاکید کرده باشد ملالی نیست. این جمله هم مثل بسیاری از جملات تاریخ مصرفی چند ساعته و حداکثر یکی دو روزه خواهد داشت. جملهای که اگر فایدهای نداشته باشد زیانی هم در پی نخواهد داشت.
خطر اما از آنجا شروع میشود که حمید به این جمله خود باور داشته باشد.
***
بازی خوب از نگاه استیلی چه تعریفی دارد؟ این پرسشی است کلیدی که پاسخش میتواند به آینده پرسپولیس هم گره بخورد.
استیلی اگر نمایش تیمش را «خوب» میداند و آن را رضایت بخش میخواند و فراتر از این، نمایش نیمه دوم تیمش را «بهترین» میشناسد باید برای این پرسپولیس نگران شد. بازی خوب در تعریفی ساده یعنی خلق موقعیت برای گلزنی و منجر به گلزنی. یعنی تیمی که خود را صاحب موقعیت گلزنی نکند و یا موقعیت بسازد اما گل نزند صاحب چرخهای معیوب است. پرسپولیس با این تعریف ساده و این روایت خطی از بازی خوب چه سهمی برده و چه نسبتی دارد؟ به نیمه دوم بازی با تراکتور برگردیم. به جایی که پرسپولیس ۴ بار صاحب موقعیت گلزنی شد. تا اینجا حق تا حدودی با استیلی است چرا که پرسپولیس صاحب موقعیت گلزنی شده.
حمید استیلی میگوید تیمش در نیمه دوم مصاف با تراکتور، بهترین نمایش این فصل را ارائه کرده است. جملهای که میتواند به شدت خطرناک باشد. اگر او برای توجیه شکست خانگی، روحیه دادن به بازیکنانش در آستانه داربی و البته تخفیف احساسات جریحهدار شده هواداران این جمله را گفته و بر آن تاکید کرده باشد ملالی نیست. این جمله هم مثل بسیاری از جملات تاریخ مصرفی چند ساعته و حداکثر یکی دو روزه خواهد داشت. جملهای که اگر فایدهای نداشته باشد زیانی هم در پی نخواهد داشت.
خطر اما از آنجا شروع میشود که حمید به این جمله خود باور داشته باشد.
***
بازی خوب از نگاه استیلی چه تعریفی دارد؟ این پرسشی است کلیدی که پاسخش میتواند به آینده پرسپولیس هم گره بخورد.
استیلی اگر نمایش تیمش را «خوب» میداند و آن را رضایت بخش میخواند و فراتر از این، نمایش نیمه دوم تیمش را «بهترین» میشناسد باید برای این پرسپولیس نگران شد. بازی خوب در تعریفی ساده یعنی خلق موقعیت برای گلزنی و منجر به گلزنی. یعنی تیمی که خود را صاحب موقعیت گلزنی نکند و یا موقعیت بسازد اما گل نزند صاحب چرخهای معیوب است. پرسپولیس با این تعریف ساده و این روایت خطی از بازی خوب چه سهمی برده و چه نسبتی دارد؟ به نیمه دوم بازی با تراکتور برگردیم. به جایی که پرسپولیس ۴ بار صاحب موقعیت گلزنی شد. تا اینجا حق تا حدودی با استیلی است چرا که پرسپولیس صاحب موقعیت گلزنی شده. اما شیوه رسیدن به این فرصتها به شدت محل بحث است. پرسپولیس هر چهار موقعیت گل خود را نه مرهون کارهای گروهی و تمرین شده که مدیون علی کریمی است، بازیکنی که در نیمه دوم راه افتاد و بازی موثری انجام داد. او در نیمه دوم و در آن چهار صحنه هر بار با استفاده از هنر فردیاش و نبوغ شخصیاش برای پرسپولیس خلق موقعیت کرد هر چند غلامرضا رضایی (دوبار)، محمد نوری و اولادی ضعیفتر از آن بودند که لقمه آماده کریمی را میل بفرمایند!
با این حساب استیلی باید جملهاش را اینگونه تصحیح کند: «علی کریمی در نیمه دوم بازی با تراکتور بهترین نمایش چند هفته اخیر را عرضه کرد.»
***
آن چه از بعد فنی در بازی جمعه پرسپولیس مشهود بود و میتوان آن را برنامه – البته تنها برنامه – تیم استیلی دانست ارسالهای بلند بود. پرسپولیس به ویژه در نیمه دوم تا توانست سانتر کرد و سانتر کرد. در میان ارسالهای بلند تمام نشدنی سرخپوشان اما خیلیها از خود میپرسیدند این ارسالها با چه هدفی انجام میشود و قرار است چه کسی از آنها بهره ببرد؟ غلامرضا رضایی، جواد کاظمیان و یا علی کریمی؟ آیا قرار بود غلام و جواد روی سر صادقی و حسینی از این ارسالها بهره ببرند و پرسپولیس را به گل برسانند؟
جالب آن که همه این چرخه معیوب را دیدند به جز حمید استیلی که اجازه داد پرسپولیس تا پایان بازی با چشمان بسته به در و دیدار بکوبد!
***
پرسپولیس مقابل تراکتور نه تنها بهترین پرسپولیس لیگ نبود که حتی خوب هم نبود.
پرسپولیس البته در میان همه بازیکنان ضعیفش یک بازیکن خوب داشت. بازیکنی که اگر خوب باشد میتواند هر تیم بدی را هم صاحب فرصت گل کند… استیلی هم آن چهار فرصت برای تیم بدش را باید مدیون بازیکن خوبش، علی کریمی باشد و بس!