رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟

By registering with this blog you are also agreeing to receive email notifications for new posts but you can unsubscribe at anytime.


رمز عبور به ایمیل شما ارسال خواهد شد.


کانال رسمی سایت تفریحی

دکه سایت


نظر سنجی

نظرسنجی

به نظر شما کدام سریال امسال ماه رمضان بهتر است؟

Loading ... Loading ...

کلیپ روز




logo-samandehi

تصاویری از فرش قرمز اختصاصی برای بازیگران دیر رسیده در جشنواره فجر

عکس از جشن تولد ۳۸ سالگی آزاده صمدی

مصاحبه از زندگی شخصی امیرحسین مدرس و همسر دومش

عکس همسر آزاده نامداری و دخترش گندم

عکس جدید مهناز افشار و دخترش لینانا

نامه عسل پورحیدری در شبکه اجتماعی پس از خاکسپاری پدر

عکسی جالب از تینا آخوندتبار با دستکش بوکس در حال ورزش

تصاویر تبلیغاتی الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی

رتبه بدهید:

جشن عروسی برای جدایی

جدایی نادر از سیمین؟ یا جدایی یار از یار؟ یا جدایی ما از ما؟ یا جدایی خلق از خلق؟ یا جدایی عالم از عالم؟ … هر کدام را بگیرید درست است.

یک جهان در ظرف دو، سه ماه تمام جایزه هایش را داد به اصغر فرهادی و فیلم او: «جدایی» و دیگر برای هیچ ایرانی و غیرایرانی شکی نماند که این فیلم آن چنان گوهر درخشانی است که حق دارد بر تاج سینما بدرخشد. چنین دستاوردی نه تنها برای ما ایرانی ها خجسته و میمون است که قطعه ای فاخر در فرهنگ دنیای معاصر است. من نیز در همه افتخارات جهانی ایرانی ها – از عباس کیارستمی گرفته تا خداداد عزیزی و از فیروز نادری در ناسا و بیژن طراح در لس آنجلس – همان غروری را دارم که برای توفیق هر ایرانی در هر جای دنیا. من هم با شوق و ولع همه خبرها و حتی تبریک ها را دنبال کردم، لذت «مورد قبول جهان» بودن را ذره ذره زیر دندانم فشردم؛ اما در میانه همه شور و ذوق از خود می پرسم چگونه است که همه مردم به همه بدنه و اعضا و جوارح و حاشیه ها و دنباله ها و نقد ها و راست ها و دروغ ها و شایعات این فیلم پرداختند و هرکس با هر وسیله ای که توانست آن را به ترتیبی که خود می دانست و می توانست فریاد زد و عقل و احساس و غرور خود را بیان کرد. اما آنچه ناگفته ماند موضوع اصلی و اساسی فیلم بود: «جدایی».

۷۰۰ سال پیش، نی مولوی از «جدایی» نالید و هزارها سال پیش از او و سده های دراز بعد از او نیز داستان «جدایی» از زبان و قلم گویندگان و نویسندگان و هنرمندان دیگر نیز گفته و نوشته و سروده شد و شده است… اما چه کسی را پیدا کرده ایم که بعد از درک آن به رستگاری رسیده باشد؟ دنیای ما؟ روزگار ما؟ انسان معاصر؟ ما؟ من؟ تو؟ او؟ اگرچه یقین است آقای فرهادی به عنوان سینماگر نیتی جز همان چه ساخته در سر نداشته است. اما باز هم یقین است که داستان جدایی، لباسی است که بر تن همه می ایستد و آنقدر گشاد است که بر تن همه آدم ها، خانواده ها، قبیله ها، ملت ها، امت ها، حتی بر تن همه عالم خاکی هم می رود. جدایی نادر از سیمین اگرچه تنها به ماجرای محدودی در خانواده کوچکی می پردازد که تنها یک واحد از دو، سه میلیارد واحدِ مشابه در عالم است (و چه بسا مبتلا به همین درد)؛ اما «جدایی» دردی نیست که تنها در زوج ها عینیت پیدا می کند و خانواده ها را از هم می گسلد.

جدایی دردی دامنگیر است که از مرز خانه ها و محله ها و شهرها و کشور ها می گذرد و به جهانی منتهی می شود که جهان ماست. و بدتر از آن؛ همزادی بس خشن تر از خود را به موازات می کشد: جنگ.

نگاهی به جغرافیای عالم و غوری در تاریخ گذشته و حاضر بشریت جای دشنه های دردناک و زهرآگینی را به یاد ما می آورد که چون عادت روزمره مان شده است به فراموشخانه ذهن مان میرانیم شان: کره شمالی و کره جنوبی زخمِ دردی را در دل دارند که ۴۰ سال است خون می بارد و روح هر دو ملت را می خورد و می ساید.

پاکستان و هندوستان یک ملت بزرگ بودند که کارد قصاب سیاست، آنها را جدا کرد و هنوز خون آن در کشمیر جاری است. ایرلند شمالی و جنوبی نیز، جزیره سریلانکا و هند نیز، سومالی نیز…

و اگر از دورتر نگاه کنیم کل کره سبز/ آبی زیبای زمین ما در دل، غمی بزرگ دارد که کورَک های آن به طور تمام نشدنی اینجا و آنجا بیرون می زند و خون و چرک دلش را جاری می کند: جدایی طلب های یمن، جدایی طلب های باسک، جدایی طلب های ایرلند و…

در گفت وگویی که ۳۰ سال پیش با مجید روشنگر دوست دیپلماتم در سوییس داشتم، به او گفتم چنین که من می فهمم، دنیا دارد به سمت عقل گرایی می رود و بوهایی می آید که کشور ها در حال نزدیک شدن به هم هستند. او در جواب گفت به عکسِ تو من خیال می کنم، جهان دارد در سراشیبی ای می افتد که جدایی های بسیاری را خواهد چشید!

۳۰ سال از آن روز گذشته است و روزگار نشان داد که هر دوی ما راست می گفتیم و در عین حال هر دوی ما به خطا بودیم! آنجا که اروپا متحد شد من راست درآمدم و آنجا که شوروی ۱۰ پاره شد او راست درآمد.

«جدایی» که جنگ ارمغان نهایی و ناچار آن است اگرچه از شدت تکرار، سرنوشت محتوم انسان تلقی شده است، بنابر منطق عقلی و به سبب خردگرایی انسان باید رو به کم و کمتر شدن رفته باشد اما دنیای ما شاهد توسعه عظیم آن هم در بخش های آرام تر دنیا و هم در اندازه های جغرافیایی یعنی قاره ها شده است. جدایی نادر از سیمین یا جدایی یار از دلدار یا جدایی ما از ما یا جدایی انسان از انسان و خلق از خلق و عالم از عالم؛ … فرقی نمی کند، هر کدام را بگیرید درست است. آیا دنیا روزی را خواهد دید که دیگر «جدایی» از فرهنگ لغات و «جنگ» از قاموس آدمیت حذف شده باشد؟ و آیا فرهادی های آینده های دور فیلمی برای فرزندان مان خواهند ساخت که داستان «وصال» شیرین فرهاد باشد؟

تصاویر جدید بنیامین بهادری در کنار زن سال هند

تصاویر و حواشی حضور سحر قریشی و بازیگران در جشن پیراهن استقلال

عکسی جدید از آنا نعمتی و برادرش در رستوران

تصاویر جدید از هدیه تهرانی و مهران مدیری در سری جدید «قلب یخی»

عکس هایی از عروسی گلزار و النازشاکردوست در یک فیلم عروسی

دو عکس متفاوت الناز شاکردوست با عروسک گوفی و در آمبولانس

تصاویر نرگس محمدی به همراه مادرش در کنسرت موسیقی

تصاویری از حضور هنرمندان در کنسرت بابک جهانبخش

تبلیغ فروشگاهی

مطالب مرتبط با این موضوع

اجباری اجباری، ایمیل شما هرگز منتشر نخواهد شد