تهمینه میلانی: «دا» را که می خواندم، زار زار گریه می کردم
فارس: کارگردان فیلم سینمایی «تسویه حساب گفت: کتاب «دا» اثر ارزشمند سیده زهرا حسینی را برای من فرستادند. من وقتی کتاب را میخواندم، زار زار گریه میکردم چون با آن همدلی و همذاتپنداری کردم.
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «تسویه حساب» با حضور «تهمینه میلانی» نویسنده و کارگردان، «محمد نیکبین» تهیهکننده، «مهناز افشار» «بهاره افشاری»، «السا فیروزآذر» بازیگران، «عزیزالله حاجیمشهدی»، «علیرضا پورصباغ»، «علی زادمهر» و «رضا استادی» در برنامه صدای تصویر در رادیو گفتوگو برگزار شد.
* در «تسویه حساب» به دلیل محدودیتها، افراد پاستوریزه هم شدهاند
«محمد نیکبین» تهیهکننده فیلم در این نشست گفت: من فکر میکنم این فیلم واقعیت را کامل نشان نمیدهد. به غیر از اینکه اصلا غلوی در این کار نشده، به خاطر مسائل نمایشی و محدودیتهایی که وجود دارد سعی شده این افراد تا حدودی پاستوریزه شوند. کسانی که فکر میکنند این مسئله غلو شده فکر میکنم در بطن جامعه نیستند و تماسی با جامعه ندارند تا ببینند جامعه چه خبر است.
وی در ادامه بیان داشت: تعداد این افراد هم به آن صورت کم نیست. ما الان زنهای بزهکار زیاد داریم. هدف ما از ساختن این فیلم این است که راهکاری برای این مسئله پیدا شود. وقتی که خانمها از زندان بیرون میآیند با آن سوابق که هیچ گونه مهارتی هم ندارند، هیچ آشنایی با چیزی ندارند. به عنوان یک بزهکار میآیند بیرون. حالا راه حل چیست و چه امکاناتی ما به عنوان شهروند و مسئولین در اختیار آنها میگذاریم که بیایند در یک سیستم حداقل متعادل و متعادل زندگی کنند
فارس: کارگردان فیلم سینمایی «تسویه حساب گفت: کتاب «دا» اثر ارزشمند سیده زهرا حسینی را برای من فرستادند. من وقتی کتاب را میخواندم، زار زار گریه میکردم چون با آن همدلی و همذاتپنداری کردم.
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «تسویه حساب» با حضور «تهمینه میلانی» نویسنده و کارگردان، «محمد نیکبین» تهیهکننده، «مهناز افشار» «بهاره افشاری»، «السا فیروزآذر» بازیگران، «عزیزالله حاجیمشهدی»، «علیرضا پورصباغ»، «علی زادمهر» و «رضا استادی» در برنامه صدای تصویر در رادیو گفتوگو برگزار شد.
* در «تسویه حساب» به دلیل محدودیتها، افراد پاستوریزه هم شدهاند
«محمد نیکبین» تهیهکننده فیلم در این نشست گفت: من فکر میکنم این فیلم واقعیت را کامل نشان نمیدهد. به غیر از اینکه اصلا غلوی در این کار نشده، به خاطر مسائل نمایشی و محدودیتهایی که وجود دارد سعی شده این افراد تا حدودی پاستوریزه شوند. کسانی که فکر میکنند این مسئله غلو شده فکر میکنم در بطن جامعه نیستند و تماسی با جامعه ندارند تا ببینند جامعه چه خبر است.
وی در ادامه بیان داشت: تعداد این افراد هم به آن صورت کم نیست. ما الان زنهای بزهکار زیاد داریم. هدف ما از ساختن این فیلم این است که راهکاری برای این مسئله پیدا شود. وقتی که خانمها از زندان بیرون میآیند با آن سوابق که هیچ گونه مهارتی هم ندارند، هیچ آشنایی با چیزی ندارند. به عنوان یک بزهکار میآیند بیرون. حالا راه حل چیست و چه امکاناتی ما به عنوان شهروند و مسئولین در اختیار آنها میگذاریم که بیایند در یک سیستم حداقل متعادل و متعادل زندگی کنند چون اگر این اتفاق نیفتد وضعیت قبل تکرار میشود و این چیزی است که فیلم به خوبی میگوید.
* دلیل نامگذاری «تسویه حساب» هشدار جدی به جامعه است
«تهمینه میلانی» گفت: من خانمی را میشناختم که بیگناه زندان بود و وقتی که آزاد شد به دلیل اینکه یک مدت با زنان زندانی زندگی کرده بود، شناخت پیدا کرده بود. چرا که همه زنان زندانی جرمهای وحشتناک نداشتند. این خانم چون وضع مالیاش هم بد نبود وقتی از زندان آزاد شد، جرایم آنها را پرداخت و به آنها شانس داد و به هر کدام ۵۰۰ هزار تومان پول داد. برای چند نفر از آن ها موقعیتی فراهم کرد که بافندگی یاد بگیرند. همان چند خانم الان از طریق بافتن زندگی میکنند. اینها آمادگی یک زندگی خوب را دارند متأسفانه شانسی وجود نداشته است.
وی در ادامه اظهار داشت: ما وقتی مسئله «تسویه حساب» را مطرح میکنیم مسئله خیلی خطرناک است. وقتی زنها از جامعه کینه بگیرند بسیار بیرحم میشوند. اگر من اسم فیلم را گذاشتم «تسویه حساب» برای این است که به جامعه یک هشدار جدی بدهم که این زنها را جدی بگیرید. اگر فیلمهایی نظیر این فیلم ساخته شود که واقعا تهیهکنندهای- نه همسر من- این جرأت و جسارت را ندارد که بیاید روی آسیبهای اجتماعی سرمایه گذاری کند، خوب ترجیح میدهند یک فیلم طنز سطحی بسازند و پول در بیاورند.
* وقتی کتاب را میخواندم، زار زار گریه میکردم
تهمینه میلانی در ادامه افزود: تاکنون به من فیلمنامهای داده نشده است… البته چرا کتاب «دا» اثر ارزشمند سیده زهرا حسینی را برای من فرستادند. من وقتی کتاب را میخواندم، زار زار گریه میکردم. با آن همدلی و همذاتپنداری کردم و تحت تأثیر آن قصه «تنهایی پر هیاهو» را نوشتم. قصه شبیه کتاب نیست، حتی شبیه قهرمانان هم نیست ولی همدلی که در من ایجاد کرد خیلی به من نزدیک بود. صدها رمان برای من فرستاده میشود ولی هرگز این همدلی را با آنها نمیکنم.
* شخصیت «لیلا» ما به ازای بیرونی داشت
«مهناز افشار» در این نشست بیان داشت: من میخواهم راجع به یک اتفاق واقعی برای شما صحبت کنم که تا به امروز برای میلانی هم نگفتم. زمانی که فیلمنامه تسویه حساب را خواندم یک دوست مستندساز دارم که یک مستند به من نشان داد. راجع به زنهای بزهکار و دقیقا شخصیت لیلا. بدون اینکه میلانی بداند یک ما به ازای کاملا بیرونی داشت و اسم شخصیت هم لیلا بود.
وی اضافه کرد: شخصیت لیلا را تا به امروز نگفتم و عین آن شخصیتی که در مستند دیدم را بازی کردم. میخواهم بگویم همه این شخصیتها ما به ازای بیرونی دارند ولی اتفاقی که معمولا میافتد ما فکر میکنیم حرف نزدن راجع به معضلات و سرپوش گذاشتن روی آنها بهترین راه حل است، در صورتی که این اشتباهترین راه است. ما این موضوع را سالها درباره HIV داشتیم و حرف نمیزدیم و فکر میکردیم به پیشگیری آن کمک میکند. در صورتی که سالها است که آمار نشان داده که این قضیه و فیلم ساختن راجع به آن به پیشگیری این بیماری کمک کرده است.
* یکی از مسئولان رده بالا به وزیر نامه نوشت شما چطور جلوی این فیلم را گرفتهاید
«السا فیروزآذر» بازیگر این سریال گفت: مریم دختری است که کمتر از بقیه آسیب دیده است ولی به خاطر آن آزادیهایی که فکر میکند حقش است و نداشته. او به خاطر خواهرش از شهرستان پا میشود میآید تهران نه به خاطر آزادی فردی خودش.
وی درخصوص علاقه مریم به پدر اظهار داشت: موقعی که پیشتولید و تمرین بود با خانم میلانی خیلی صحبت میکردیم. خود من هم این سؤال را از ایشان پرسیدم و گفتند این هم به پدرش خیلی زیاد علاقه دارد حتی آنجا که با خواهرش صحبت میکند و خواهرش می گوید که آقام گفته دیگه شما مردید، ناراحت میشود. یعنی عاشقانه پدر متعصبش را دوست دارد. هم خودش و هم خواهرش آروز دارند برگردند پیش پدرشان و تعصب دارد روی سفرهای که حتی یک لقمه نان درآن سفره بوده نه چیز رنگین!
وی در ادامه تصریح کرد: این دختر نسبت به مردها دلسوزی دارد. چیزی که شخصیتهای دیگر ندارند و حتی وقتی پول این مردها را میگیرند یا میدزدند، میگوید که چرا باید این کار را بکند؟ عدالت نیست!
میلانی در این باره گفت: مریم خیلی طبیعیتر از بقیه است. یعنی نسبت به جنس مرد، اصلا منفی نگاه نمیکند. انگیزههایش هم متفاوت است. آمده کنکور بدهد و دانشگاه برود و خواهرش را حمایت کند. یعنی برای خوشگذرانی و تنوع نیامده است. من رابطه خواهری این دو را در این فیلم گذاشتم که به دخترهای گلمان که در شهر های مختلف فکر میکنند که با فرار میتوانند زندگی بهتری را برای خودشان رقم بزنند نشان دهم که من شما را میفهمم. شما باهوش هستید. شما میدانید این شرایط، شرایط انسانی نیست. ولی ممکن است فرار شما و رفتن به یک شهر بزرگ شرایط بدتری را برای شما رقم بزند و ناخواسته درجایی قرار بگیرید که به فکرتان نمیرسد. من این فیلم را با آدمهای مختلفی دیدم. این سه سالی که نمایش داده نشد، دست به دامن خیلیها شدم که فیلم را ببینند تا شاید شرایطی برای پخش فراهم شود. چون معتقد بودم واقعا به نفع جامعه است.
وی افزود: این فیلم را وقتی متخصصینی مانند جامعهشناس و روانشناس و حتی کسانی که در ناجا بودند و روی آسیبهای اجتماعی کار میکردند، میدیدند همه میگفتند فوقالعاده است. از کلمه فوقالعاده استفاده میکردند. آنهایی که دانشی در زمینه آسیب داشتند به شدت پشت این فیلم ایستادند. یکی از مسئولان ردهبالا نامه نوشت برای وزیر که من تعجب میکنم شما چطور جلوی این فیلم را گرفتید.
کارگردان «تسویه حساب» گفت: من «سوپراستار» را که ساختم بارها تأکید کردم که بیشتر این خودشیفتهها در میان ستارههای فوتبال یا ورزش یا سینما و حتی سیاستمدارانی که بدون اینکه ظرفیتهای لازم را داشته باشند به موقعیتی برسند، هستند ولی معنیاش این نیست که هر کسی که «سوپراستار» شد، خودخواه است.
* منتقدان نسبت به فیلم عکسالعملی نشان نمیدادند
السا فیروزآذر در این نشست درباره نوشتههای منتقدان درباره «تسویه حساب» گفت: من در زمان جشنواره، اکرانهای «تسویه حساب» را رفتم. برایم خیلی جالب بود که وقتی با مردم فیلم را میدیدم، جایی که فیلم هیجان داشت کف میزدند و جایی که خنده داشت میخندیدند. وقتی فیلم را با منتقدان دیدم، هیچ عکسالعملی نشان نمیدادند. صدای جمعی را نمیشنیدم. برای من جالب بود که اینها خندهشان نمیگیرد. از جنس پوست، خون و استخوان نیستند. این نگاه نمیتواند منصفانه باشد. حس من این بود که منصفانه نیست. جایی که منتقدان حضور داشتند با جایی که مردم عادی نشسته بودند تفاوت بسیار داشت.
محمد نیکبین گفت: در فیلم تسویه حساب، مسئلهای که وجود دارد این است که داستان اصلی آن دخترها هستند. در نتیجه زندگی مردها پیگیری نمیشود. آنها به صورت مقطعی هستند که فقط یک چیزی نشان داده شوند.
تهمینه میلانی در این خصوص گفت: من هدفم این بود که با هر کدام از این مردها و بحثهایی که میکنند یک بخشی از جامعه را معرفی کنم و بعد به زندگی این دخترها نزدیک شوم. میل نداشتم خیلی عادی نشان دهم اول فیلم چه اتفاقی می افتد.
میلانی گفت: من اصولا بازیگرهایم را از آدمهایی انتخاب میکنم که میدانم توانا هستند و آن پتانسیل را دارند و میتوانند. یعنی وقتی میگوییم افشاری تشریف بیار این نقش را بازی کن، مطمئن هستم که میتواند.
وی اضافه کرد: من یک دکتر روانشناس دارم که البته به دلیل گرفتاری ایشان در یکی دو فیلم اخیر همکاری نداریم. ایشان کاری که میکرد، میآمد منزل ما فیلمنامه را میخواندیم و میگفت تو از این میخواهی چه چیزی به تماشاچی بدهی؟ بعد من میگفتم این را میخواهم بگویم. میگفت بدتر میشود یا بهتر میشود.
* به آن اندازه که باید به ما خسته نباشید بگویند، نگفتند
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: الان مرد زن مهم نیست. اندیشه، نوع تفکر و احساسمان مهم است .من زنهایی را میشناسم که از صد تا مرد مرد سالار بدتر فکر می کنند. اصلا الان جنسیت ملاک نیست. هیچ جای دنیا نیست. درست است که زن و مرد با هم تفاوت دارند اما تفکر میتواند مترقی یا غیر مترقی باشد. همیشه میگویم بهترین فیلم زنانه را ژکان ساخته بود. یا فیلم «سارا»ی مهرجویی که من خیلی آن را دوست دارم. من درباره زن فیلمی به آن قدرت در سینما ندیدهام…
وی تصریح کرد: یکی از تأثیرگذارترین صحنهها، صحنهای است که لیلا اعتراف میکند معتاد است. خودم گریهام میگیرد. دیگری صحنه خواهر مریم است. به نظرم فیروز آذر هم خوب بازی کرد. او هم من را متأثر کرد وقتی که میگوید کاش برمیگشتم به همان زیرزمین خانه پدریام. همه با هم سعی خود را کردیم منتها به آن اندازه که باید به ما خسته نباشید بگویند، نگفتند.