ترس از تکرار ماجرای«قطام» باعث شد نگذارند «سلمان» را بسازم
داوود میرباقری می گوید: .در ادامه دغدغه هایی که به آن اشاره کردم در مقطعی من به پروژه «سلمان فارسی» رسیدم؛ چراکه اساسا آن را نیاز امروز بشر می دانستم و هنوز هم می دانم.
سید داوود میرباقری در خصوص ساخته نشدن سریال سلمان فارسی نکات جالبی را گفته است که در ادامه می خوانید. این بخش از صحبت های میرباقری در گفتگوی بلندی است که جهان آن را منتشر کرده است:
سلمان به دنبال خدا می گردد، به دنبال حقیقت پنهانی است که روح تشنه اش را سیراب کند. در این مسیر از مکاتب بسیاری عبور می کند تا سرانجام در اسلام آرام می گیرد. حتی یک گام هم می توانم بالاتر از این بروم و بگویم در اسلام هم در عشق به علی (علیه السلام) است که آرام می گیرد. از همین منظر «سلمان» دغدغه ویژه من در آن مقطع بود و اگر می خواستم این دغدغه ها را به زبان جهانی تصویر کنم، باید مولفه ها و استاندارد های زبان سینما را رعایت می کردم. اساسا در این حوزه اگر دستور زبان سینما را رعایت نکنیم، جمله بندی ها غلط می شود و دیگر تأثیرگذار نخواهد بود! این ها جزو ذات سینماست. عدم درک این مسأله از سوی برخی دوستان، ما را در زمان پخش مجموعه امام علی (علیه السلام) با حاشیه هایی مواجه کرد. آن هایی که درک این دستور زبان برای شان ثقیل بود، با این سریال دست به یقه شدند و فضا و شرایطی را به وجود آوردند که هم من را اذیت کرد و هم خودشان را؛ آن هم به خاطر هیچ و پوچ! پیرو همین اختلاف دیدگاه نسبت به درک مسائل دراماتیک، پروژه سلمان فارسی هم با مشکل مواجه شد.
فیلم نامه آماده به مشکل خورد؛ سوژه را که خودم دنبال کرده بودم. ۱۰ سال با سلمان فارسی رفاقت کردم و همسفر بودم. می خواستم بدانم مسأله این شخص چه بوده است. به همان میزان که او دلمشغولی و نگرانی داشت، من هم دلمشغولی داشتم. پژوهش هایی که برای این پروژه داشتم، خیلی علمی پیش رفت؛ گروه ۱۵ نفره ای نزدیک دو سال کار پژوهشی می کردند و نتیجه این پژوهش ها برای دراماتیزه کردن به دست من می رسید.
اگر هم عمر من کفاف نداد و پروژه سلمان به سرانجام نرسید، حداقل می توان این پژوهش ها را منتشر کرد. معتقدم سلمان اگر درست ساخته شود، می تواند برآورده کننده نیاز های تمام انسان های کره زمین باشد. اما دوستان ما به دلیل برخی پرداخت های زمینی درباره عشق های سلمان، احساس کردند حاشیه هایی که پیرامون شخصیت قطام در سریال امام علی (علیه السلام) به وجود آمد، قرار است تکرار شود و گفتند نمی توانیم پاسخگو باشیم و در یک کلام، سری که درد نمی کند، چرا باید دستمال ببندیم! یک روز به صراحت آب پاکی را روی دست ما ریختند و گفتند الان شرایط برای ساخت سلمان مهیا نیست، بیا و نهضت توابین را بساز! وقتی گفتم چرا این، یکی از دوستان گفت: فکر می کنند در این داستان دیگر نمی توانی شیطنت کنی! (می خندد) اما من کار سفارشی قبول نمی کنم و برای همین مجال خواستم تا روی این طرح کار کنم. بعد از چند ماه تحقیق رسیدم به کاراکتر «مختار». پیشنهاد این طرح را دادم و پذیرفته هم شد.