تحلیل شخصیتهای «ساختمان پزشکان»
اگر طی این سالها کمدیهای کلامی بسیاری دیدهایم و تشنه کمدی ناب موقعیت هستیم باید بدانیم در یک کمدی موقعیت امکان دارد کمدی کلامی نیز گاهی حاکم شود. پس اگر از سریال ساختمان پزشکان به عنوان یک کمدی موقعیت نام میبریم دلیل بر این نیست که با دیالوگهای خندهدار و طنز روبهرو نیستیم. قطعا یک سریال طنز، آن هم در تلویزیون باید از دیالوگ به عنوان عنصری خندهآور استفاده کند، بنابراین منظور این است که اساس و پایه سریال طنز، موقعیت باشد. این موقعیت است که هر قسمت را شکل میدهد و داستان را خلق میکند. وقتی شخصیت اصلی وارد بازیها و جریانهای ناخواسته میشود و میکوشد از آن بیرون بیاید و نمیتواند، خود خنده ایجاد میکند.
اما چگونه سریالی میتواند به یک کمدی موقعیت استاندارد تبدیل شود؟ قطعا عناصر مختلفی وجود دارند که یکی از مهمترین آنها شخصیتپردازی است. شخصیتپردازی زیربنای خلق موقعیت در کمدی موقعیت است. در زمان نگارش فیلمنامه و خلق شخصیتها، فیلمنامهنویس باید بیشترین وقت را صرف همین کار کند. به نوعی خلق کاراکترها، علایق، اخلاقیات و زندگی گذشتهشان باید آنقدر دقیق و آینده نگرانه باشد که پس از گذشت چند قسمت از سریال، دیگر نیازی نباشد برای خلق موقعیتی جدید، شخصیتی تازه وارد داستان یا یک شخصیت را حذف کنیم. از همان ابتدا باید فکر همه چیز را کرد. حالا به شخصیتهای این سریال از این زاویه نگاهی میکنیم.
نیما: او انسانی دانا در حرف و نه در عمل. کسی که دیگران را خوب نصیحت و راهنمایی روانی میکند، اما خودش کاملا سردرگم و نسبت به همان موارد ضعیف است
اگر طی این سالها کمدیهای کلامی بسیاری دیدهایم و تشنه کمدی ناب موقعیت هستیم باید بدانیم در یک کمدی موقعیت امکان دارد کمدی کلامی نیز گاهی حاکم شود. پس اگر از سریال ساختمان پزشکان به عنوان یک کمدی موقعیت نام میبریم دلیل بر این نیست که با دیالوگهای خندهدار و طنز روبهرو نیستیم. قطعا یک سریال طنز، آن هم در تلویزیون باید از دیالوگ به عنوان عنصری خندهآور استفاده کند، بنابراین منظور این است که اساس و پایه سریال طنز، موقعیت باشد. این موقعیت است که هر قسمت را شکل میدهد و داستان را خلق میکند. وقتی شخصیت اصلی وارد بازیها و جریانهای ناخواسته میشود و میکوشد از آن بیرون بیاید و نمیتواند، خود خنده ایجاد میکند.
اما چگونه سریالی میتواند به یک کمدی موقعیت استاندارد تبدیل شود؟ قطعا عناصر مختلفی وجود دارند که یکی از مهمترین آنها شخصیتپردازی است. شخصیتپردازی زیربنای خلق موقعیت در کمدی موقعیت است. در زمان نگارش فیلمنامه و خلق شخصیتها، فیلمنامهنویس باید بیشترین وقت را صرف همین کار کند. به نوعی خلق کاراکترها، علایق، اخلاقیات و زندگی گذشتهشان باید آنقدر دقیق و آینده نگرانه باشد که پس از گذشت چند قسمت از سریال، دیگر نیازی نباشد برای خلق موقعیتی جدید، شخصیتی تازه وارد داستان یا یک شخصیت را حذف کنیم. از همان ابتدا باید فکر همه چیز را کرد. حالا به شخصیتهای این سریال از این زاویه نگاهی میکنیم.
از همین چند مورد پیداست شخصیت نیما دقیقا برای قرار گرفتن در موقعیتهای دشوار و البته خندهدار خلق شده است. در حقیقت بار اصلی موقعیتها بردوش این کاراکتر است. هر کدام از این خصوصیاتی که فیلمنامهنویسان اثر پیش از ساخت سریال در شخصیت او گنجاندهاند، قابلیت خلق موقعیت دارند، یعنی به واسطه هرکدام از این خصوصیات، میتوان او را در موقعیتهای مختلفی قرار داد.
این دو شخصیت نیز با توجه به تبعیضی که در رفتارشان وجود دارد واجد شرایطی هستند که موقعیت خلق میکنند. در حقیقت تبعیض که اصلیترین خصوصیت آنهاست در هر قسمت برای نیما دردسرهایی ایجاد میکند و او را در شرایط دشواری قرار میدهد.
برادر نیما: مردی زورگو و بیمنطق که به هیچ چیزی جز سود و ضرر خودش فکر نمیکند و از پشتوانه خوبی چون حمایت پدر و مادرش برخوردار است. هرگاه که اراده کند میتواند صاحب ماشین و حتی شغل نیما شود. زورگویی او به نیما همیشه باعث عقبنشینی نیما میشود و عقبنشینی نیما نیز سرزنش همسرش را در پی دارد. در حقیقت این شخصیت نیز برای قرار دادن نیما در موقعیتی که نه راه پس دارد و نه راه پیش، ایدهآل و هوشمندانه است.
خانم شیرزاد: منشی نادان و کاملا بیعقل سریال که البته دختر منشی قبلی مطب است. همیشه اتاق ۲دکتر را با هم اشتباه میگیرد و مریضهایشان را اشتباه میفرستد، فضول است و وقت و بیوقت، بدون اجازه وارد هر اتاقی میشود، پرحرف است و حرفهایش بیربط با موضوع.
کتی (همسر سابق نیما): روانپزشکی مغرور، لجباز و بشدت مادیگرا که البته همین مادیگرا بودنش باعث جدایی او از نیما شده است. همیشه به نیما بابت آن که خودش روانپزشک است و نیما روانشناس سرکوفت میزند و همسر نیما را نیز همواره مورد تمسخر قرار میدهد، اما ویژگی اصلی او این است که ضعفهای نیما را بهتر از هر کسی میداند؛ حتی بهتر از همسر فعلی نیما. این ویژگی نیز همیشه برای نیما دردسر آفرین بوده و او را در موقعیتهای بحرانی قرار داده است. مثلا کتی که میداند نیما نسبت به خرید لباس ضعف دارد، در شرایطی که نیما دچار مشکل مالی است او را به یک فروشگاه خانگی لباس که البته بسیار هم گرانقیمت است، دعوت میکند و نیما را درگیر مخمصه میکند؛ مخمصهای که یک طرفش مشکل مالی و سرزنشهای همسر و خانوادهاش است و طرف دیگرش ضعفی که در دیدن لباس دارد. نیما بهطور ناخواسته درگیر این موقعیت میشود و واکنشهای مضحکی از خود بروز میدهد.
همانطور که خواندید همه شخصیتها خصوصیاتی دارند که به نیما ربط پیدا میکنند و شخصیتپردازی آنها با توجه به کمدی موقعیت سریال صورت پذیرفته است. سریال ساختمان پزشکان، چه یک سریال موفق باشد و چه ناموفق، اما ثابت میکند که برای ساخت یک سریال کمدی باید پیش از تولید روی آن وقت گذاشت، نه فقط در حین تولید.