تاریخچه :ساندویچ در ایران از دیروز تا امروز
تا سال ۱۳۰۶ هـ. ق ( ۱۸۸۹ م) که ناصرالدین شاه قاجار براى بار سوم راهى فرنگستان شد ، هیچ ایرانى نه نامى از ساندویچ شنیده نه آن را تناول کرده بود. گرچه در ایران عصر ساسانی غذایی حاضرى به نام بزم آورد یا خامیزگ (گوشت دودى گوساله) متداول بود که شاهان در سفرهاى جنگى مىخوردند و خامیزگ گوشت نیمهپزى بود که آن را لاى نان گذاشته صرف مىکردند ، اما از ساندویچ در ایران اثرى نبود و فقط
اروپایىها مىدانستند.
یک قرن پیش از میلاد مسیح یک خاخام یهودی به نام Hillel the Elder ،قطعاتی از گوشن خوک را در خمیر نان فطیر قرار میداد و میخورد ، وی شاید نخستین شکل ابتدایی ساندویچ را درست میکرد.
تا سال ۱۳۰۶ هـ. ق ( ۱۸۸۹ م) که ناصرالدین شاه قاجار براى بار سوم راهى فرنگستان شد ، هیچ ایرانى نه نامى از ساندویچ شنیده نه آن را تناول کرده بود. گرچه در ایران عصر ساسانی غذایی حاضرى به نام بزم آورد یا خامیزگ (گوشت دودى گوساله) متداول بود که شاهان در سفرهاى جنگى مىخوردند و خامیزگ گوشت نیمهپزى بود که آن را لاى نان گذاشته صرف مىکردند ، اما از ساندویچ در ایران اثرى نبود و فقط
اروپایىها مىدانستند.
یک قرن پیش از میلاد مسیح یک خاخام یهودی به نام Hillel the Elder ،قطعاتی از گوشن خوک را در خمیر نان فطیر قرار میداد و میخورد ، وی شاید نخستین شکل ابتدایی ساندویچ را درست میکرد.
در قرن ۱۸ میلادى یک کنت قمارباز انگلیسى از بس به قمار و ورق علاقه داشت ،دستور مىداد غذاى گوشتى او را به صورت حاضرى و لاى نان گذاشته سر میز قمار بیاورندکه مجبور نباشد برای خوردن غذا لختى میز قمار را ترک کند. (اسم این کنت جان مونتاگ John Montague بود ، داستان هم در حول و حوش سال ۱۷۶۲ اتفاق افتاده است.
جان مونتاگ ، در زندگی شخصی آدم چندان موفقی نبود. همسر اول مورد علاقهاش به علت بیماری درگذشت و همسر دومش که یک خواننده اپرا بود به وسیلبه خواستگار حسودش کشته شد.
علاوه بر این وی یکی از حامیان جیمز کوک -کاشف دریایی معروف- بود ، طوری که جیمز کوک نام جزایر هاوائی را در اصل جزایر ساندویچ گذاشته بود.) اما ناصرالدین شاه در جلد سوم کتاب خاطرات سفر سوم فرنگستان خود به صراحت مىنویسد با وجود اینکه در ترن آلمان که او را از برلین به سوى یکى از شهرهاى آن کشور مىبرده در انتظار آوردن سینى غذا بود اما مهمانداران یک بسته که عبارت از نان دراز لولهاى بوده وسط آن گوشت سرد قرار داشته به او تقدیم کرده و یک بطرى شربت هم براى رفع تشنگى کنار آن بسته کوچک نان وگوشت به او دادهاند و شاه از این غذای مختصر و محقر بسیار تعجب کرده است.
روسهای تزاری در پذیرایىهایى که از خود و دیگران مىکردهاند زاکوسکى (اوردور) شامل انواع غذاهاى سرد مانند کالباس، سوسیس ، ژامبون، انواع سالادهاى سیب زمینى و الویه (با روغن زیتون)، ماهى کیلکا، ماهى ساردین و ماهى سفید وکفال، لوبیا یخته سرد و امثال آن سر میز حاضر مىکرده و سپس شام اصلى را سر میز مىآوردهاند.
ساندویچ خوردن درایران متداول نبوده فقط قزاقهایى که جلوى در سفارتخانهها و اماکن دولتى و خانه اعیان و اشراف کشیک مىدادهاند سر ظهر دیزى آبگوشت سربازخانه را که براى آنها مىآوردهاند ابتدا آب آن را در بادیهاى ریخته، نان سنگک در آن
ترید کرده با قاشق یا دست مىخوردهاند. سپس خود گوشت و سیب زمینى و نخود و لوبیا و لیموعمانى و گوجه فرنگى و پیاز داخل دیزی را با گوشتکوب محکم کوبیده آن را لاى یک نان سنگک دو آتشه خشخاش زده بزرگ لوله کرده سرازیرکرده قطعات پیاز را هم با سر نیزه ریز کرده روى گوشت کوبیده ریخته، نان سنگ را به صورت لولهاى در آورده با لقمههاى کله گربهای نان و گوشت مزبور را که ادویه و دارچین زیادی هم روی آن مىریختهاند،
مىخوردند.