با علیرضا علیا بازیگر سریال «تبریز در مه»
در ارائه بازیهای حسی موفقترم
میگوید از دوران ابتدایی به بازیگری علاقهمند شده و کارش را از صحنههای تئاتر آغاز کرده است.
از کارهایش میتوان به فیلمهای ماهوش، دوشیزه، آخرین شناسایی و … اشاره کرد.
علیرضا علیا در حال حاضر سریال تبریز در مه را به روی آنتن شبکه یک سیما دارد که در آن در ۲ نقش متفاوت ظاهر شده است. البته او پیش از این کار در سریالهای سالهای مشروطه با محمدرضا ورزی (کارگردان) همکاری کرده بود. به این بهانه به سراغش رفتیم تا از خودش بیشتر برایمان بگوید.
اولین جرقه بازیگری برای شما چطور زده شد و در چه شرایطی؟
شاید باور نکنید. اما این اتفاق در کلاس چهارم دبستان برایم افتاد. آن زمان یک معلم قرآن داشتم که علاوه بر تدریس قرآن، در تئاتر هم فعالیت میکرد. یک روز ایشان به من گفت میخواهم تو را با خودم به کلاسهای تئاتر ببرم. من خیلی تعجب کردم چون ذهنیتی در مورد این کار نداشتم و برایم جالب بود. به هر حال با معلم قرآنم به یکی از تمرینات تئاتر رفتم و خیلی اتفاقی یکی از نقشهای اصلی را ایفا کردم. از آن به بعد جرقه بازیگری در من زده شد و بعدها توانستم در تئاترهای شهر، نصر، سنگلج و … به روی صحنه بروم.
اولین کار تصویریتان چه کاری بود؟
با فیلم آخرین شناسایی ساخته علی شاه حاتمی.
وقتی بازی خودتان را روی پرده سینما دیدید چه حسی پیدا کردید؟
در ارائه بازیهای حسی موفقترم
میگوید از دوران ابتدایی به بازیگری علاقهمند شده و کارش را از صحنههای تئاتر آغاز کرده است.
از کارهایش میتوان به فیلمهای ماهوش، دوشیزه، آخرین شناسایی و … اشاره کرد.
علیرضا علیا در حال حاضر سریال تبریز در مه را به روی آنتن شبکه یک سیما دارد که در آن در ۲ نقش متفاوت ظاهر شده است. البته او پیش از این کار در سریالهای سالهای مشروطه با محمدرضا ورزی (کارگردان) همکاری کرده بود. به این بهانه به سراغش رفتیم تا از خودش بیشتر برایمان بگوید.
اولین جرقه بازیگری برای شما چطور زده شد و در چه شرایطی؟
شاید باور نکنید. اما این اتفاق در کلاس چهارم دبستان برایم افتاد. آن زمان یک معلم قرآن داشتم که علاوه بر تدریس قرآن، در تئاتر هم فعالیت میکرد. یک روز ایشان به من گفت میخواهم تو را با خودم به کلاسهای تئاتر ببرم. من خیلی تعجب کردم چون ذهنیتی در مورد این کار نداشتم و برایم جالب بود. به هر حال با معلم قرآنم به یکی از تمرینات تئاتر رفتم و خیلی اتفاقی یکی از نقشهای اصلی را ایفا کردم. از آن به بعد جرقه بازیگری در من زده شد و بعدها توانستم در تئاترهای شهر، نصر، سنگلج و … به روی صحنه بروم.
اولین کار تصویریتان چه کاری بود؟
با فیلم آخرین شناسایی ساخته علی شاه حاتمی.
وقتی بازی خودتان را روی پرده سینما دیدید چه حسی پیدا کردید؟
به نظرم اساسا در کارهای تصویری بازیها بسیار غلو شده هستند و این اتفاق در تئاتر خیلی کم وجود دارد.
چرا بازیگرانی که در تئاتر بازی میکنند با وسواس به سمت کارهای تصویری میآیند؟
چون تئاتر بسیار صادقانهتر از سینما و تلویزیون است. البته هنرمندان تئاتر هرگز از این که در قاب سینما یا تلویزیون بتوانند خودشان را ببینند بدشان نمیآید. بخصوص در حال حاضر که شرایط در تئاتر ما اصلا خوب نیست و در حق بازیگران اجحاف میشود.
شما خودتان را یک بازیگر حسی میدانید یا تکنیکی؟
به نظر من تکنیک خیلی خوب است و هرچه دانش انسان زیادتر باشد با تکنیکهای بیشتری میتواند آشنا شود. اما به نظرم در بازیگری حس، حرف اول را میزند. برای همین بسیاری از بازیگران که تنها تکنیک را در کارشان لحاظ میکنند خندیدن یا گریه کردن برایشان دشوار است. به هر حال من حس بازی کردن را بیشتر دوست دارم و احساس میکنم خودم هم در ارائه بازیهای حسی موفقترم.
و اما تبریز در مه. از اولین آشناییتان با محمدرضا ورزی برایمان بگویید.
آشنایی من با ایشان به زمانی برمیگردد که داشتند مجموعه «سالهای مشروطه» را میساختند. سر آن کار با ورزی آشنا شدم و همین آشنایی باعث شد که در سریال سالهای مشروطه در چند سکانس بازی کنم و به نظرم محمدرضا ورزی یکی از کارگردانهایی است که در همه کارهایش حرفی برای گفتن دارد.
پس احتمالا همین آشنایی هم باعث حضور شما در سریال تبریز در مه شده است؟
شاید. یادم است زمانی که پلان آخر سریال «سالهای مشروطه» را ضبط میکردیم ورزی به من گفت من برای کار بعدیام حتما خودم با تو تماس میگیرم. اسفند ۸۸ بود که با من تماس گرفت و گفت من دارم شخصیت قائممقام فراهانی را در کار جدیدم براساس تو مینویسم، اما بعدها که تست گریم دادم این امکان میسر نشد و تصمیم بر این گرفته شد که من نقش عسگرخان را ایفا کنم.
ولی شما ۲ نقش را در این سریال ایفا کردید.
بله. آقای ورزی نقش نماینده انگلیس را هم به من واگذار کردند.
خب همزمان بازی در ۲ نقش برایتان سخت نبود؟
خیر. گریم متفاوتی که داشتم در این مورد خیلی به من کمک کرد. ضمن این که سعی کردم در میمیک صورت و حتی صدایم هم تفاوتهایی ایجاد کنم تا شخصیتهایی که بازی میکنم شبیه به یکدیگر نباشند.
بازی در این کار چقدر زمان برد؟
نزدیک به ۸ ماه بازیام در این سریال طول کشید.
آیا برایتان پیش آمده که وسط کار خسته شوید؟
بله. این حسی است که ممکن است هر بازیگری آن را تجربه کرده باشد، اما چون یک عشقی پشت این کار وجود دارد آن خستگی کمتر در جسم آدم باقی میماند.
شما در این سریال گریم متفاوتی هم دارید. معمولا گریم شما چقدر زمان میبرد؟
نزیک به ۲ ساعت گریمم طول میکشید. گاهی آنقدر خسته میشدم. که وسط کار میرفتم تا کمی قدم بزنم.
قصه تبریز در مه را چقدر دوست داشتید؟
به نظرم قصه جذابی دارد. البته فیلمنامه دستخوش تغییراتی شد و فکر میکنم مهمترین حسن این سریال در این است که قصه آن، هم روایی است و هم عاشقانه.
این سریال بسیار پربازیگر است. در ابتدا به این مساله فکر نمیکردید که ممکن است به دلیل تعدد بازیگران این مجموعه شما کمتر دیده شوید؟
خیر. چون به نظرم تمام بازیگران در این سریال نقش اول هستند و هر کدام از آنها حرفی برای گفتن دارند.
تبریز در مه را بیشتر دوست دارید یا سالهای مشروطه را؟
به نظرم هر دوی این سریالها در جای خود قابل دفاع هستند، اما به نظرم تبریز در مه قویتر از سالهای مشروطه شده است.
فکر میکنید مخاطبان این سریال هم چنین نظری دارند؟
تا به حال که با بازخوردهای مثبتی روبهرو شدهایم و فکر میکنم چون قصه این کار در مورد تاریخ معاصر ایران است توانسته نظر خیلی از مخاطبان را به دست آورد.
معمولا برای انتخاب کارهایتان چه چیزهایی را مدنظر قرار میدهید؟
فیلمنامه و کارگردان برایم خیلی اهمیت دارند چون اگر این دو خوب باشند طبیعتا نقش هم درست طراحی شده است و میتوان با اعتماد سراغ آن کار رفت.
تا به حال شده از اعتماد نسبت به کاری که کردهاید پشیمان شده باشید؟
بله، اما اجازه بدهید نام نبرم.
آیا توانستهاید در طول این سالها هم تجربههایی را که میخواستید به دست آورید؟
خیر. البته به خیلی از خواستههایم رسیدهام، اما دریای هنر آنقدر گسترده است که تو همیشه تشنهتر میشوی و نیاز داری چیزهای تازهای را تجربه کنی.
از کدام کارگردان بیشتر آموختید؟
همه کارگردانهایی که با آنها کار کردهام طبیعتا دریچه تازهای را به روی من گشودهاند، اما به شخصه محمدرضا ورزی را خیلی دوست دارم، چرا که تفکرات خاص و ویژهای دارد.
بازی کدام یک از همکارانتان را در سریال تبریز در مه بیشتر میپسندید؟
به نظرم همه دوستان خوب بودند و تلاش خودشان را کردهاند و خوشحالم از این که در کاری بازی کردهام که اساتیدم همه در آن حضور داشتهاند مانند استاد جمشید مشایخی، محمد مطیع، رضا فیاضی و …
در آینده چه کارهایی از شما شاهد خواهیم بود؟
در یک سریال ۹۰ قسمتی به کارگردانی محمد درمنش به نام تلنگر بازی کردهام که البته قصههای این سریال به صورت اپیزودی است و من به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی در این کار ظاهر شدهام.
آیا حاضرید باز هم در تئاتر بازی کنید؟
بله. من خاطرات خوبی در تئاتر دارم، اما به شرط آن که شرایط مهیا باشد. متاسفانه به مراتب دیدهام که یا حقوق بازیگران تئاتر را نمیدهند یا با تاخیر میدهند، اما گاهی هم به دلیل نبودن شرایط اجرای نمایشها لغو میشود.
هیچگاه نخواستهاید بجز بازیگری کار دیگری انجام دهید؟
البته من کارهای دیگری هم بجز بازیگری انجام میدهم مثل نوشتن خط. مثلا تیتراژ سریال تبریز در مه را من خطاطی کردهام، اما خوشبختانه دنیای بازیگری همه چیزهایی را که میخواستم به من داده و اگر هزار بار دیگر هم به دنیا بیایم باز هم همین حرفه را دنبال خواهم کرد.
به نظر شما آدمهای معمولی میتوانند روزی بازیگر شوند؟
بله، امکانش وجود دارد. برای مثال حسین عابدینی یک نوجوان معمولی بود، اما دیدیم که در فیلمهای مجید مجیدی چقدر خوب درخشید و چقدر با احساس بازی میکرد. در صورتی که حتی تحصیلات آکادمیک هم نداشت. بنابراین این مساله خیلی دور از ذهن نیست.
و بهترین بازی شما از نگاه خودتان؟
نمیدانم، این دیگر به سلیقه مخاطب برمیگردد. اما برای ارائه نقشهایم در سریال تبریز در مه بسیار زحمت کشیدم و آنها را دوست دارم.
بهرام همتی
ارسال در ۵ اسفند ۱۳۸۹
1
عکسهایی با مضمون جاده های رویایی به نظر من خیلی جالبه
پاسخ به کامنت