اختصاصی با داریوش ارجمند، همسر و فرزندانش
داریوش ارجمند: هر چه دارم از این زن است و بس…
استاد داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر تاکنون در تمام کارهایشان حضوری ماندگار داشته و همین امر باعث شده که به عنوان هنرمندی برجسته در عرصه هنر شناخته شود. استاد ارجمند ایفاگر نقش بهیادماندنی مالک اشتر در سریال امام علی(ع) آن قدر در کارهایشان متفاوت حضور پیدا میکند که همین خود به تنهایی بیانگر توان خارقالعادهشان در آفرینش شخصیتهای گوناگون است.
هنرنمایی بینظیر استاد در سریال «ستایش» در نقش «حشمت فردوس» که در یک سال اخیر بسیار پرمخاطب بوده، سبب شد که طی تماسی با ایشان قرار مصاحبهای بگذاریم و در این گفتگو برای اولین بار پای صحبتهای همسر مهربانش هم بنشینیم و همچنین با فرزند هنرمندشان یعنی امیریل ارجمند هم گفتگویی داشته باشیم… استاد ارجمند زیاد اهل گفتگو نیستند ولی لطفشان شامل حالمان شد و با ما گفتگویی اختصاصی انجام دادند که این باعث مباهات تمام اهالی خانوادهسبز است.
بودن در کنار ایشان حتی برای چند لحظه مایه افتخارم بود. چرا که در همین زمان اندک محو بزرگواریهایشان شده بودم و درسهای فراوانی از این دیدار دوستانه گرفتم. در وصف این استاد شریف فقط میتوانم بگویم: با ما همراه باشید در مصاحبه خواندنی با استاد داریوش ارجمند بزرگوار و ارجمند که چه برازنده است این عنوان برای چنین انسان بینظیری.
کارهای تاریخی زیادی در کارنامهام ندارم…
داریوش ارجمند: هر چه دارم از این زن است و بس…
استاد داریوش ارجمند بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر تاکنون در تمام کارهایشان حضوری ماندگار داشته و همین امر باعث شده که به عنوان هنرمندی برجسته در عرصه هنر شناخته شود. استاد ارجمند ایفاگر نقش بهیادماندنی مالک اشتر در سریال امام علی(ع) آن قدر در کارهایشان متفاوت حضور پیدا میکند که همین خود به تنهایی بیانگر توان خارقالعادهشان در آفرینش شخصیتهای گوناگون است.
هنرنمایی بینظیر استاد در سریال «ستایش» در نقش «حشمت فردوس» که در یک سال اخیر بسیار پرمخاطب بوده، سبب شد که طی تماسی با ایشان قرار مصاحبهای بگذاریم و در این گفتگو برای اولین بار پای صحبتهای همسر مهربانش هم بنشینیم و همچنین با فرزند هنرمندشان یعنی امیریل ارجمند هم گفتگویی داشته باشیم… استاد ارجمند زیاد اهل گفتگو نیستند ولی لطفشان شامل حالمان شد و با ما گفتگویی اختصاصی انجام دادند که این باعث مباهات تمام اهالی خانوادهسبز است.
بودن در کنار ایشان حتی برای چند لحظه مایه افتخارم بود. چرا که در همین زمان اندک محو بزرگواریهایشان شده بودم و درسهای فراوانی از این دیدار دوستانه گرفتم. در وصف این استاد شریف فقط میتوانم بگویم: با ما همراه باشید در مصاحبه خواندنی با استاد داریوش ارجمند بزرگوار و ارجمند که چه برازنده است این عنوان برای چنین انسان بینظیری.
کارهای تاریخی زیادی در کارنامهام ندارم…
استاد ارجمند: در اذهان مردم من به عنوان بازیگری شناخته شدهام که بیشتر در آثار تاریخی حضور پیدا میکند که در واقعیت این طور نیست. من در سریال امام علی(ع) در نقش مالک اشتر و همچنین در شیخ مفید در نقش عضدالدوله دیلمی بازی داشتم و در فیلمهای مسافرری و فیلم اخیرم راه آبی ابریشم نقشهای حضرت شاه عبدالعظیم حسنی(ع) و ناخدا سلیمان را بازی کردم. در سریال چهل سرباز هم بازی داشتم و این پنج اثر جزء کارهای تاریخیام هستند ولی چون مردم این کارها را دوست دارند فکر میکنند که من اغلب درکارهای تاریخی بازی میکنم!
نقشهای من، فرزندان من
استاد ارجمند: نقشهایی که یک بازیگر خلق میکند مانند فرزندان اوست اگرچه برخی از این فرزندان ناقصالخلقه باشند ولی دوستشان داریم. من از این بابت خوشحالم که نقشهایم فوقالعاده متفاوت و به دور از هم هستند؛ مثلا نقشم در آدم برفی با مسافرری فاصله بعیدی با هم دارند و همین باعث جذابیت کار میشود؛ اما در تلویزیون، نقش مالک اشتر در سریال امام علی(ع) و حشمت فردوس در ستایش نقشهای ارضاکنندهای بودند و من واقعا دوستشان دارم. در سینما هم کارهای زیادی هست که از حضور در آنها بسیار راضیام و نقشهایی را که بازی کردم بسیار میپسندم، مانند: ناخدا خورشید، هبوط، پاییزان، پرده آخر، اعتراض و سگکشی.
فارغالتحصیل از ژنو
امیریل: من از کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشتم و علاقهمند فعالیت دراین حرفه بودم ولی خواه ناخواه با توجه به کارهایی که پدر در عرصه نمایش داشتند من هم به هنر علاقه پیدا کردم. سرانجام از سال ۱۳۷۸ رسما با نمایش «دندون طلا» وارد این عرصه شدم و اولین فعالیت تصویری من هم «مسافرری» بود که اتفاقا در آن با پدر همبازی بودم. توامان در تئاتر حضور داشتم و بعدها در چندین تله تئاتر نیز حضور یافتم. ضمن اینکه در این رشته تحصیل کردم و بعد از اینکه فارغالتحصیل رشته مکانیک از ژنو شدم، لیسانس نمایش گرفتم و با اینکه شاگرد اول کارشناسی ارشد بودم ولی دیگر ادامه ندادم.
اعتراض کیمیایی
استاد ارجمند: بهترین کار من با مسعود کیمیایی، اعتراض است و این کار را بیشتر از بقیه همکاریهایم با وی دوست دارم ولی نقشهای دیگرم هم ویژه و استثنایی بودهاند. او درباره این کارگردان میگوید: کیمیایی فیلمساز بزرگی است که وقتی از من دعوت میکند سعی میکنم به او نه نگویم، چه زمانی که نقش اول کارهایش را به من میسپرد و چه نقشهایی که در فیلمهای اخیرش ایفا کردهام. «رئیس» کار دشواری بود چون دیالوگهای زیادی داشت، ولی به تشخیص کیمیایی، من در آن حضور یافتم. جرم هم کار خوبی بود و مسعود کیمیایی معتقد بود که اگر من در این نقش بازی کنم بهتر است.
راه آبی ابریشم فیلمی غرورانگیز
استاد ارجمند: به جز جرم و پایاننامه و همچنین ستایش در فیلمهای راه آبی ابریشم، گزارش یک جشن، بدون اجازه و سریالهای ناز و نیاز و قهر و آشتی حضور داشتم که از کارهای اخیرم میباشد. ناز و نیاز سریالی پنج قسمتی ویژه شبهای قدر ماه رمضان ساخته شد که کارگردانش فلورا سام و تهیهکنندهاش همسر ایشان یعنی مجید اوجی بود. بعد از ۱۰ سال که هیچ همکاری با اوجی نداشتم نقش اصلی کار را به من پیشنهاد داد و چون دوست داشت درکارش حضور داشته باشم من هم پذیرفتم که خوشبختانه کار خوبی هم شد. راه آبی ابریشم فیلمی است که به آن افتخار میکنم چرا که در باب تاریخ ایران است و زحمات زیادی برای ساختش کشیده شد. فیلم، زندگی یک ناخدا به نام ناخدا سلیمان است که از خلیج فارس به چین میرود و راه آبی ابریشم را باز میکند؛ فیلم راه آبی ابریشم بسیار غرورانگیز است و با دشواریهای فراوان کار شده و من واقعا امیدوارم که دیده شود. این کار روایت ۱۰۰۰ سال پیش را به تصویر کشیده است. گزارش یک جشن هم که کار ابراهیم حاتمیکیا است و نگاه بسیار خوبی به سوژهاش دارد و من نقش یک افسر پلیس را در آن دارم. در فیلم دوستداشتنی «بدون اجازه» هم یک راننده هستم که در آن با مهدی پاکدل همکاری دارم. در این فیلم و سریال ناز و نیاز هم پسرم امیریل حضور داشت.
حشمت فردوس یک انسان ویژه
استاد: من کلیت داستان و نقش را بسیار پسندیدم و میدانستم که کار دشواری خواهد بود ولی سعی کردم نقش را به خوبی ایفا کرده و همان طور که داستان میخواست جلوه دهم. حشمت فردوس یک انسان استثنایی و ویژه است، چرا که ریشه در سنتها داشته و تربیت خاصی دارد. شاید بعضیها او را دوست نداشته باشند ولی اغلب از او خوششان میآید، چون کاراکتری خاکستری، چالشپذیر و پرتنش است. چنین شخصیتی اصلا در تلویزیون نوشته نشده و برای اولین بار است که شاهد نقشی با چنین خصوصیاتی هستیم. همه شخصیتهایی که در ستایش وجود دارن د اگر لغزش داشته باشند از قالب خود بیرون آمده و باعث میشوند که در کار خلل ایجاد شود، که نقش حشمت هم از این قاعده مستثنی نبود.
وقتی دلم برای داریوش تنگ میشود
بانو ارجمند: کار بازیگری را بسیار دوست دارم خصوصا به تئاتر علاقه خاصی دارم و معتقدم زمانی که آقای ارجمند کار نمیکنند من هم حرکت ندارم و کار ایشان را مسبب چرخش زندگی و تداوم آن میدانم. هر زنی وظیفه دارد که حامی همسرش باشد و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. داریوش به خانواده بسیار احترام میگذارند و همیشه وقتی فیلمنامهای به ایشان پیشنهاد میشود با من در میان میگذارد و از من مشورت میگیرد. من هم با علاقه خاصی تمام کارهای او را میبینم و اغلب آثارشان را هم میپسندم. در مواقعی که ایشان در سفر باشند و من دلتنگشان شوم، با تماشای یکی از فیلمهایشان رفع دلتنگی میکنم. ضمنا همیشه دوست دارم آثار سینمایی داخلی و خارجی را با ایشان ببینم؛ چون از آگاهی و توضیحی که او در بین فیلم میگوید، استفاده میکنم و از تماشای آن فیلم لذت میبرم و معنای اصلی کار را در مییابم. تمام کارهای پسرم را هم دنبال میکنم و خوشحالم که او هم توانست به هدفی که داشت، برسد. در اصل در خانواده ما هر سه فرزندمان به هنر علاقه و گرایش داشتند و خوشبختانه توانستند به جایگاهی که میخواستند، برسند.
امیریل ارجمند: تمام کارهای پدر را دنبال میکنم و اغلب آنها را دوست دارم ولی به اعتراض، ناخدا خورشید، سگکشی، کشتی آنجلیکا و پرده آخر تعلق خاطر بیشتری دارم.
زندگی با هنرمند، هنر میخواهد…
«فرشته یغمایی» همسر داریوش ارجمند میگوید: در دانشگاه فردوسی با داریوش همکلاس بودیم. من کارهای هنری ایشان را به طور غیرمستقیم دنبال میکردم، ولی ایشان این مسئله را نمیدانستند. من کلا عاشق هنر بودم و هنرمندان را دوست داشتم، ولی خودم در رشته خاصی فعالیت ندارم. بعد از اینکه لیسانس تاریخ و فوقلیسانس جامعهشناسیام را از فرانسه اخذ کردم به تدریس در آموزش و پرورش پرداختم و یکی از دبیران موفق بودم. من حرفه خودم را هم حرفهای مقدس و در عین حال هنری میدانم و به نوعی هنرمندم. ضمن اینکه وقتی میتوانم با یک هنرمند زندگی کنم و او را بفهمم باز هم هنرمند بودن من را اثبات میکند. در واقع زندگی با هنرمند، هنر میخواهد…
استاد ارجمند: ما درسال ۱۳۵۲ با هم ازدواج کردیم و در سال ۱۳۵۳ اولین فرزندمان امیریل به دنیا آمد. بعد هم در سال ۱۳۵۴ امیرسام و در سال ۱۳۶۲ دخترمان یلدا پا به دنیا گذاشتند.
بانو ارجمند: وقتی با هم ازدواج کردیم به دلیل فشارهای کاری ایشان، مسئولیتهای زیادی برعهده من بود. من علاوه بر اینکه شاغل بودم باید بچهها را به تنهایی بزرگ میکردم و امور خانهداری را هم انجام میدادم. این شرایط بیش از ۱۷ سال به طول انجامید، چرا که آقای ارجمند به تهران میآمدند و مشغول بودند و کمتر در کنار ما میماندند. هر مادری وظیفههایی در قبال فرزندانش دارد ولی این مسیر برای من کمی دشوارتر بود. بچهها در دوران تحصیل به خوبی درسهایشان را میخواندند و در مقاطعی شاگرد خود من بودند و در این مورد مشکلی را برایم به وجود نیاوردند. آنها با من بسیار دوست بوده و خودشان را با مقررات زندگی هماهنگ میکردند. زمانی که به گذشته فکر میکنم با خود میگویم که ای کاش آن روزها هیچ وقت نمیگذشت چون طعم شیرینی برایم داشت و بهترین خاطرهها را از آن دوران دارم و به جای خستگی احساس لذت میکردم.
به ستایش افتخار میکنم
استاد: وقتی نقشی به ما پیشنهاد میشود در پذیرش یا عدم پذیرش آن مختار هستیم و مهم این است که نقش به خوبی نگارش شده باشد. شاید نقشها در یک طبقهبندی باشند ولی در شخصیتپردازی متفاوت هستند و به یک نوع نیستند؛ مثلا نقش یک کارمند همیشه شبیه به هم نیست و در خلق کردن، تفاوت پیدا میکند و همین تفاوتها باعث جذابیت نقشها میشود. قطعا حشمت فردوس یکی از نقشهای ماندگار من خواهد بود و این فقط به من بستگی نداشته بلکه زحمات کل گروه باعث شده که این کار واقعا جذاب و دیدنی شود. اگر متن و کارگردانی این سریال خوب نبود چطور نقش من به خوبی ایفا میشد؟ در این کار درسهای فراوانی وجود داشت و همینها به جذابیت کار افزوده است. من معتقدم ستایش نقطه سفیدی در کارنامه بازیگری من بوده و به آن افتخار میکنم.
فعالیت در موسیقی
امیریل: در زمینه موسیقی حدود هفت سال پیش، اولین آلبوم من وارد بازار شد و بعد آلبوم «ماه پنهان» را با مشارکت علیرضا افتخاری ارائه کردیم. یک آلبوم مذهبی هم داشتم که نتوانستم وارد بازار کنم ولی درصدد ارائه این اثر هستم. همان طور که گفتم علاقه بسیار زیادی از کودکی به موسیقی داشتم و خوشبختانه توانستم وارد این وادی هم شوم و در حال حاضر هم به صورت گروهی کار موسیقی را دنبال میکنم و به همراه دوستان خوبی که دارم، فعالیت خود را در این زمینه ادامه میدهم. اخیرا علاوه بر آهنگسازی برای تله فیلم «باغچهبان»، هم آهنگ ساختهام. در «جرم» اثر مسعود کیمیایی هم به صورت زنده موسیقی کار کردم و آلبومی به نام «بدون اجازه» را هم توسط گروه «آرا» آماده کردهام. من برای چند سریال مانند مثل همیشه، آرزوهای شیرین و دفترخانه شماره ۱۳ هم تیتراژ خواندم و اخیرا در فیلمی به نام بدون اجازه هم خواندهام.
بانو ارجمند: من هم موسیقی را بسیار دوست دارم ولی ساز خاصی نمینوازم.
امیریل: در زمینه بازیگری علاوه بر حضور در تئاتر و تله تئاتر وارد سینما و تلویزیون هم شدم و در کارهای زیادی حضور یافتم که شاخصترین آنها «اخراجیهای ۲» بود. «تبریز مهآلود» و «ناز و نیاز» در تلویزیون و همچنین «جرم» و «شکارچی شنبه» در سینما از فعالیتهای اخیرم بود. فیلم سینمایی «بدون اجازه» را هم در نوبت اکران دارم. گفتنی است که در سال ۱۳۸۶ در جشنواره تولیدات رادیویی و تلویزیونی هم برای تله تئاتری که دکتر قطبالدین صادقی کارگردانی کرده بود جایزه بهترین بازیگری را دریافت کردم.
ستایش به دعوت ایرج قادری
استاد: ایرج قادری مرا برای حضور در سریال «ستایش» دعوت کرد و اولین سریالی بود که قرار بود او کارگردانی کند. این را هم به من گفت که اگر من بازی نکنم، این مجموعه را نمیسازد ولی متاسفانه نتوانست به دلیل کسالتی که داشت با این پروژه همکاری کند و بعد از انصراف اصغر هاشمی از کارگردانی، سعید سلطانی سومین فردی بود که ساخت این کار را پذیرفت. سلطانی واقعا کارگردان خوب و فهیمی است که توانست کار را به خوبی هدایت کند و به سرانجام برساند و ما هم تا جایی که توان داشتیم سعی کردیم طوری کار کنیم که شایسته زحمات او و همچنین سعید مطلبی نویسنده عزیز و دوستداشتنی این سریال باشد… «مطلبی» هم نقش حشمت را مناسب من میدانست ولی اینکه میگویند نقش برای من نوشته شده بود واقعیت ندارد.
امیریل: «ستایش» را همه دنبال کردند و دوست داشتند. من هم دنبال کردم و داستانش را دوست دارم. بازی پدر در این مجموعه واقعا عالی است و من هم مانند همه گاهی به حشمت حق میدهم، البته گاهی هم از رفتارهای او حرص میخورم.
بانو ارجمند: هم ستایش و هم کاراکتر حشمت فردوس را دوست دارم، چون معتقدم نقش، واقعی میباشد و درست عمل میکند. خوشحالم که این سریال موفق دیده شده و مردم آن را دوست دارند.
مقبولیت، محبوبیت و مشهوریت
استاد: من هیچ وقت شهرت را دوست نداشتهام و محبوبیت را به آن ترجیح میدهم. البته برای اینکه حرفهایم کلیشه نشود به جای محبوبیت هم مقبولیت را میپسندم. وقتی یک هنرمند محبوب میشود مردم به او اعتماد کرده و او را قبول میکنند. در مقابل، شهرت، انسان را ضعیف میکند و یک بازیگر مشهور دیگر نمیتواند راحت باشد ولی وقتی مقبول مردم هستی به تو احترام میگذارند و وقتی با آنها برخورد میکنی چیزی جز احترام و محبت نمیبینی و اعتماد را از آنها دریافت میکنی و به جای اینکه احساس بزرگی کنی کوچکتر میشوی و این بسیار برای من مهم است.
فردوس اهل خلاف نیست
استاد: حشمت فردوس انسانی است که برخلاف لحن و چهرهاش و همچنین غروری که دارد اصلا خلافکار نیست بلکه عاشق خانوادهاش است و در همه چیز منطقی رفتار میکند. حشمت سخت زندگی کرده و کمبود پول را در زندگی احساس کرده و حالا چون به مرتبهای رسیده، فکر میکند با پول همه چیز را میتواند نگه دارد. همچنین دوست ندارد پسرش برخلاف خودش با سختی زندگی کند به همین خاطر امکانات زیادی را در اختیار طاهر گذاشت ولی او یعنی طاهر، فقط به هدفش که تحصیل و دانشگاه است فکر میکند.
بانو ارجمند: خصوصیات حشمت فردوس از جهاتی در داریوش هست و در برخی موارد نیست. مثلا آقای ارجمند بسیار اهل خانواده هستند و این خصیصه در فردوس هم وجود دارد. از خودگذشتگیها و فداکاریهای ایشان هم به کاراکتری که در این سریال بازی کردهاند شبیه است، ولی عصبانیتها و اعتراضهای حشمت در او وجود ندارد و اخلاق آقای ارجمند در کل خانواده زبانزد است… اگر من به جای همسر فردوس یعنی «آتی» بودم، شاید همین کارهایی را میکردم که او انجام میدهد، چون او میداند که فردوس هر کاری را که درست باشد انجام میدهد و اعتراض نمیکند و به شوهرش ایمان واقعی دارد.
جوانان طوفانند!
من جوانان را بسیار دوست دارم و آنها را مانند فرزندان خودم میدانم چرا که آینده جهان متعلق به جوانان است و من نمیتوانم آنها را پایین بکشم که هم سطح من باشند و از من بالاتر و بهتر نشوند. من معتقدم جوانان مانند طوفان میوزند و ما را با خود میبرند و خواه ناخواه آینده برای آنهاست. تجربیاتی که من به دست آوردهام هم متعلق به آنهاست و این را بازیگرانی که با من کار کردند مانند مهدی پاکدل و مهدی سلوکی که در ستایش با هم همکاری کردیم، میدانند که آن چیزی را که بلدم به آنها انتقال میدهم. به نظر من باید این تجربیات به آنها برسد، چرا که «زکات علم نشر است و باید پرداخت شود.» من همیشه هنرمندان جوان را راهنمایی میکنم و سعی میکنم در مسیر درست راهنمایشان باشم. همیشه آرزوی خوشبختی آنها را دارم و دوست دارم انسانهای موفق و خوبی در جامعه شوند.
توضیح: یلدا و امیرسام که در مالزی و انگلیس زندگی میکنند سفری چند روزه به تهران داشتند تا با خانواده دیداری داشته باشند، گفتگوی ما پیش از این با استاد، همسرش و امیریل صورت گرفته بود و منتظر سفر دو عضو دیگر بودیم که سرانجام آمدند و عکاس خانوادگی ارجمند این تصویر را به یادگار گرفت و دیگر فرصتی برای گفتگو با یلدا و امیرسام نشد…
استاد داریوش ارجمند ۵ مرداد سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد تئاتر و سینما از دانشگاه پاریس و کارشناسی تاریخ و جامعه شناسی از دانشگاه مشهد و از شاگردان دکتر علی شریعتی است. ارجمند به همراه مهرداد تدین از موسسین سینمای آزاد مشهد در اواخر دهه ۱۳۴۰ است. وی علاوه بر بازیگری و کارگردانی در تئاتر مشهد به ساخت فیلمهای کوتاه ۸ میلیمتری میپرداخت.
وی با بازی در فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی در سینمای ایران ماندگار شد و در سال ۱۳۶۵ با دریافت «سیمرغ بلورین بهتری بازیگر نقش اول مرد» از پنجمین جشنواره فیلم فجر جای خود را به عنوان یک بازیگر خوب و قابل قبول تثبیت کرد.
در فیلمهای کشتی آنجلیکا، جستجوگر و پرده آخر نیز بسیار عالی ظاهر شد. در دهه ۷۰ کم کار شد و در ۳ فیلم آدم برفی، اعتراض و سگ کشی هنرنمایی کرد که هر سه کارهای ماندگاری از آب در آمدند. دریافت «سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد» برای فیلم سگ کشی از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر نیز در کارنامه پرافتخار وی به چشم میخورد. او به جز بازیگری در زمینه طراحی صحنه و لباس هم فعالیت داشته است. انوشیروان ارجمند برادر و برزو ارجمند برادرزاده وی هستند. داریوش ارجمند در زمینه اجرا هم بسیار توانا نشان داده است.
به قول سعید مطلبی درعلم ریاضیات دو در دو میشود چهار، ولی ستایش دو در دویی بود که شد هزار! کار من در این مجموعه در حدود یک سال به طول انجامید و هم اینک خوشحالم که مردم کار را پسندیدهاند و با علاقه دنبال کردند. من هیچ گاه نسبت به مردم احساس بزرگی نکردهام و افتخارم خدمت به آنها بوده است. اصلا هم اهل شعار دادن نیستم و خود مردم هم این را میدانند که من، بنده خدا و خدمتگزار مردم و فرهنگ این مرز و بوم هستم. داستان ستایش گسترده بود و باید به سرانجام میرسید و همین مسئله باعث شد که ستایش دو هم ساخته شود. هنوز نمیدانم که در ستایش دو هستم یا نه؟
سپیده کاظمی